بریده‌هایی از کتاب شغل خسته کننده ام، نامزد سابقم و همه بدبختی های دیگر من

- درست می‌شه. همه‌چیز درست می‌شه. حتی چیزهای خیلی بدتر از این.

اصلاً غمی در این دنیا وجود دارد که با مقدار زیادی کره، آرد، شکر، چهل‌وهشت درصد شکلات شیری و مقدای کربونات اسید آمینیوم و دیفوسفات دیزودیک و سیصدوپنجاه هزار کالری حل نشود؟ خوردن آن بیسکویت‌ها، باعث شد تا کمی آرام شود.

آن‌ها فکر می‌کردند زمانی‌که هرکس می‌تواند در خانه بنشیند و از زندگی لذت ببرد، هیچ نیازی به مسافرت نیست.

اگه بخوای زیادی بهش فکر کنی هیچ‌وقت نمی‌تونی جلو بری. جای فکر کردن، عمل کن. - آدم‌ها همین جوری زندگی خودشون رو خراب می‌کنن. - و همین‌طوریه که پول‌دار می‌شن.

اصلاً غمی در این دنیا وجود دارد که با مقدار زیادی کره، آرد، شکر، چهل‌وهشت درصد شکلات شیری و مقدای کربونات اسید آمینیوم و دیفوسفات دیزودیک و سیصدوپنجاه هزار کالری حل نشود؟ خوردن آن بیسکویت‌ها، باعث شد تا کمی آرام شود.

احساس شلغمی را داشت که او را در زودپز انداخته باشند.