بریده‌هایی از کتاب خویشتن مقدس شما

"گری زوکاف" در "استادان رقصنده وولی" تشریح می‌کند: "بطور قطع به یقین و براساس محاسبات دقیق ریاضی و فلسفی، آن‌چه در "محیط خارج" رخ می‌دهد در حقیقت تابعی است از آن چه ما "در درون" تصمیم می‌گیریم که باشد. فیزیک مدرن به ما می‌گوید که ما به عنوان یک مشاهده‌گر قادر به مشاهده نخواهیم بود مگر آن‌که آن‌چه را می‌بینیم، تغییر دهیم. "

ترس در می‌زند، ایمان جواب می‌دهد و هیچ‌کس آنجا نبود

آن‌چه باعث تردید شما می‌شود، شما را خواهد ترساند و آن‌چه شما را می‌ترساند، باعث تردید شما در خصوص توانایی‌تان در حل مشکل خواهد شد

باورها شما را محدود می‌کنند حال آن‌که دانسته‌ها به شما نیرو می‌دهند

تردیدهای ما به ما خیانت می‌کنند شکسپیر

هنگامی که تنها شادمانی را برای خود طلب می‌کنید، آن شما را فرا نخواهد گرفت. امّا هنگامی که آن را برای دیگران بخواهید، آن را نخست در خود خواهید یافت

ببینیم چه نیستیم؟! من جوابی را که نیزارگاداتا ماهاراج در کتاب "من آنم" به این سئوال می‌دهد، بسیار دوست دارم. او می‌نگارد: "درست همانند رنگ‌های این فرش که بواسطه تلاءلو نور دیده می‌شود امّا نور آن رنگ‌ها را در خود ندارد، به همین معنا، جهان از شما به وجود می‌آید امّا شما آن جهان نیستید. این آن چیزی است که جهان را ساخته و پرداخته می‌سازد، آن‌چه شما آن را خداوند خالق یا قادر متعال می‌خوانید. امّا سرانجام دلیل و مدرک وجود خداوند، خود شما هستید و نه چیزهای دیگر؛ پیش از آن‌که سئوالی در مورد خداوند مطرح شود، شما باید آنجا باشید تا آن را مطرح کنید. "

عشق بهترین پادزهر برای ترس و تردید است

ایمان، تصمیمی است که شما در درون می‌گیرید

در هر لحظه می‌دانم که در تصمیم‌گیری، آزاد هستم.

در درون شما راهنمای خردمندی است که بخشی از وجود والای شماست و همگام با پیشرفت شما در این مسیر مقدس، همراه شما حرکت می‌کند. رینپوچ نتیجه می‌گیرد که: «خاطره شما از ماهیت و ذات حقیقی‌تان، با همه‌ی عظمت و اعتمادش، شروع می‌کند به رجعت به سوی شما... آن‌چه در درون شما و بر شما مکشوف خواهد شد راهنمای درونی و خردمند شماست. چرا که این راهنما شما را کاملاً می‌شناسد. به این خاطر که او خود شماست!!»

باورها تغییر می‌کنند. بسیاری از باورهای امروز شما در سال‌های بعد توسط خود شما رد خواهد شد. مثلاً، من هرروز نامه‌هایی از افراد گوناگون دریافت می‌کنم که معتقدند اگر دو دهه پیش می‌شنیدند که من در مورد مسائل اینچنینی صحبت می‌کنم، فکر می‌کردند من دارم خودخواهی را تبلیغ می‌کنم حال آن‌که در این دوره، این عقاید آرامش‌بخش به نظر می‌رسد. برای خود من، عقایدم به نحوی فراوان در مورد حضور خدا در زندگی و روحانیت تغییر کرده است. آن هم نسبت به زمانی‌که به عنوان یک نوجوان تازه به دوران رسیده تجاهل‌گرایی را تأیید می‌کردم. عقایدم در مورد رفاه، اعدام، سیاست و بدی تغییر کرده است. به عنوان یک جوان من تنها به محکومیت‌های قوی باور داشتم. نمی‌دانستم و همواره در خصوص موضع خویش پیرامون این مطلب تردید داشتم، خصوصاً چون در خصوص اساتید روحانی که در مورد آن‌چه من باور داشتم در تضاد بودند، مطالعه کرده بودم.

ساعاتی را سکوت اختیار کنید. هر روز حداقل ۳۰ دقیقه برای سکوت وقت بگذارید. هنگامی که عاشق می‌شویم، به سکوت روی می‌آوریم. به عنوان بخشی از سفر مقدس‌تان، شما در پی یافتن جذبه الهی عشق در درون خود خواهید بود. پس سکوت را دریابید و اندکی خاموشی را برگزینید. وقتی ما شیفته چیزی می‌شویم، می‌گوییم: "حالم را نمی‌توانم با کلمات توصیف کنم. " این است ارزش سکوت و خاموشی. هنگامی که به وجه روحانی خودآگاه خود اجازه بدهید زندگی شما را کنترل کند، خدا را خواهید یافت. فقط برای ۳۰ دقیقه در روز هیاهو، جنجال و وزوز زندگی روزانه خود را کنار بگذارید. مطمئن باشید این، به زمانی تبدیل خواهد شد که برای شما دنیایی می‌ارزد.

آزادی فقط یک لفظ دیگر است برای این‌که چیز دیگری برای از دست دادن نداشته باشید".

هر آن‌چه برای ما روی می‌دهد، بخشی ناگفته از آن خرد ناب است. بخشی از آن خرد، تمایل شما به رسیدن به خودآگاهی والاست.

دنیا و حضور ما در آن تصادفی نیست

"هنگامی که تنها شادمانی را برای خود طلب می‌کنید، آن شما را فرا نخواهد گرفت. امّا هنگامی که آن را برای دیگران بخواهید، آن را نخست در خود خواهید یافت".

ترس از احمق به نظر آمدن. از شر آن خلاص شوید! هنگامی‌که مشغول انجام کارهایی برای خویشتن والای خود هستید، همواره هدفی در زندگی شما وجود دارد. چه دیگران شما را احمق بدانند چه عاقل، اهمیت چندانی نخواهد داشت. ترس از موفقیت. از شر آن خلاص شوید! این ترس را با این آگاهی جایگزین کنید که شما لایق هر نوع شکوفایی یا فراوانی که سر راهتان به‌وجود می‌آید، هستید. دریابید که چه وقت در مسیر مقدس خود قرارگرفته‌اید، آن‌گاه است که معیارهای خارجی موفقیت نیز ظاهر خواهند شد. هرچند موفقیت یک مسأله درونی است. این احساس شخصی شما در مورد خودتان است و بی‌شک شما نمی‌خواهید از خودتان ترس داشته باشید. این‌ها ۶ ترسی هستند که در غالب موارد سر راه هدف الهی ما قرار می‌گیرند. این را بدانید که ابزارهای درونی برای تغییر دادن زندگی در اختیار شماست. و این ترس‌ها بسیار زودتر از آن‌که بتوانید بگویید «از شر آن خلاص شوید» ، پایان خواهد گرفت.

ترس از عذاب. از شر آن خلاص شوید! هنگامی‌که به هدف والای خود آگاه شوید، دیگر عذاب معنایی نخواهد داشت. تنها کسی را که می‌توانید در حال عذاب تصور کنید، خود شما هستید. همان‌گونه که شادکامی شما الهی است، عذاب شما نیز الهی است. تمام ناملایمات بخشی از برنامه الهی هستند، با کنار گذاشتن قضاوت‌گری‌ها، خود را ارتقاء بخشید. ترس از تنهایی. از شر آن خلاص شوید! شما هرگز تنها نخواهید بود. اگر این را دریابید، دیگر از تنهایی نخواهید ترسید. شبکه عظیمی از ارواح عاشق در این مسیر با شما همراه هستند و شما را حمایت خواهند کرد. به حقیقت آن ایمان بیاورید. به هدف خود تمرکز کنید و ترس از تنهایی را رها کنید. هنگامی‌که این کار را می‌کنید، تمام راهنمایی و عشقی را که شما نیاز دارید به تدریج توسط خودآگاهی والای‌تان آشکار شده و درک خواهد شد.

ترس از شکست. از شر آن خلاص شوید! شما نمی‌توانید در هر کاری شکست بخورید. هر کاری که انجام دهید، نتیجه‌ای به دنبال خواهد داشت. این همان کاری است که شما می‌توانید با نتایج بااهمیت انجام دهید. خود را به عنوان یک بازنده شناختن اثری نخواهد داشت. ترس از عدم تأیید دیگران. از شر آن خلاص شوید! نیازی به تأیید دیگران ندارید. شما خلقت الهی خداوند هستید. راه شما ویژه و منحصر به فرد است. نظرات دیگران را نمی‌توان تفسیر کرد. هنگامی‌که دریابید در حال انجام یک مأموریت الهی هستید، از نظرات مثبت دیگران در مورد خود بی‌نیاز خواهید شد. به هدف خود اتکاء کنید!