بریده‌هایی از کتاب ﻣﻮﺭﻳﺎﻧﻪ ﻫﺎﻯ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﻣﺸﺘﺮک ﻭ ﺭﺍﻩ ﻫﺎﻯ ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ ﺁن

شما نمی توانید با طوفان مقابله بکنید ولی می توانید خانه ای محکم برای خود بسازید.

باید بپذیریم اگر همیشه منتظر این هستیم که شرایط خوب باشد هیچ اتفاقی نیفتد ویا اینکه منتظر باشیم که تاکسی بیاید و ما را خوشبخت کنه و به خواسته هامون برساند هیچ وقت؛ این اتفاق نمی افتد و چون ما خوشبختی را منوط به شرایط و یا کس دیگری کردیم پس هیچ وقت حس خوشبختی را لمس نمی کنیم.

هر چقدر بیشتر خودم را دوست داشته باشم، کمتر نیازمندم به تو فشار آوروم یا تورا متقاعد کنم که چقدر بزرگم. هر چه کمتر خودم را دوست داشته باشم، بیشتر ناگزیرم دیگران را متقاعد سازم که چقدر عالی هستم.

مشارکت در کارهای خانه یکی از مشکلات خانواده ها برسر کارهای خانه است. خانمها چون بیشتر از آقایون در خانه حضور دارند مسئولیت با آنهاست. ولی آقایون این موضوع را در نظر بگیرند که اگر در بعضی از کارهای خانه به همسرانشان کمک کنند حس مشارکت و مهم بودن به آنها دست می دهد. مسئله این نیست که مردان درخانه بیشتر کار کنند ولی مسئله این است که زنها کمتر کار کنند. کار خانه واقعا کسل کننده است بخاطر همین است که گاهی خانمها خسته می شوند باید آنها را درک کرد و یک همکاری باهم داشته باشند (در این مواقع غر زدن ممنوع). مثلا همسر من گاهی که می بیند من به بعضی کارها نمی رسم؛ با دخترها بسیج می شوند و ظاهر مطلب را درست می کنند. این کار آنها باعث می شود من فکر نکنم فقط خدمتکار هستم و برای کسی مهم نیستم و از نظر من که زن هستم این حس فوق العاده عالی به من می دهد و برای مدتی پر انرژی هستم.

شما نمی توانید باعث شوید تا کسی احساس کند دوستش دارند. اگر او قادر نباشد خودش را دوست داشته باشد، ممکن نیست احساس کند شما اورا دوست دارید.

مسائل چه کوچک باشد چه بزرگ مهم هستند؛ اگر نادیده گرفته شود تبدیل به یکسری عقده ها می شود که یک روز سر باز می کند و بوی گند آن همه زندگی شما را می گیرد. پس اول باید سعی کنیدمشکلاتی که داریم به مسئله تبدیل کنیم.

۲- یا اینکه شروع به توهین و تحقیر طرف بکنیم و اعصاب طرف را بهم بریزیم و عواقب این را هم بپذیریم و هیچ کس این روش را نمی پذیرد. مشکل غیرقابل قبول (خط قرمز هر فردی) هر کسی یک خط قرمزهایی دارند که اطرافیان باید به آنها احترام بگذارند

ما با انتخاب دوست سعی می کنیم که تنهایی خود را پر کنیم؛ نظرات خود را مطرح کنیم، وقتی با هم هستیم حس خوبی داریم؛ از خوشیها می گوییم از کارها از مشکلات از اتفاقات گذشته، از برنامه های آینده صحبت می کنیم. اگر از هم ناراحت شویم دوستانه حل می کنیم. در بین همسران هم باید اینگونه دوستی وجود داشته باشد. تا مشکلات و چالشهای ایجاد در زندگی را به تنهایی تحمل نکنند.

برنده بودن یا داشتن حال خوب در دعواها باید دو تا مطلب را در نظر گرفت اول اینکه هدف ما از دعوا کردن چی هستش می خواهیم بگوییم ما درست میگیم و طرف ما اشتباه می کنه؟ چون در این مواقع اگر زوزمان زیاد باشه احتمال پیروزی است (البته دراینصورت باید زندگی را میدان جنگ فرض کنیم) ولی به چه قیمتی؟