دانلود و خرید کتاب صوتی قصه شب: یک عمه قارقاری و چهل قارقاری

کتاب صوتی قصه شب: یک عمه قارقاری و چهل قارقاری، نوشته‌ی ابوذر افشنگ داستانی کودکانه و شنیدنی است که می‌توانید برای کودکان، قبل از خواب پخش کنید تا روزشان را با شنیدن داستانی زیبا تمام کنند.

درباره‌ی کتاب صوتی قصه شب: یک عمه قارقاری و چهل قارقاری

شما هم صدای قار قار کلاغ‌ها را می‌شنوید؟ وقت‌هایی که ناگهان همگی باهم شروع به قارقار کردن می‌کنند و صدایشان آسمان را برمی‌دارد را دیده‌اید؟ به نظر شما اگر دوتا کلاغ قارقاری و بامزه کنار هم بنشینند، درباره‌ی چه چیزهایی صحبت می‌کنند؟ اگر دوست دارید خبردار بشوید، کتاب صوتی قصه شب: یک عمه قارقاری و چهل قارقاری را گوش کنید.

کتاب صوتی قصه شب: یک عمه قارقاری و چهل قارقاری، اینطوری شروع می‌شود: عمه قارقاری و خاله قارقارک باهم روی شاخه‌ی یک درخت نشسته بودند و حرف می‌زدند. عمه قارقاری با هیجان شروع به تعریف کردن برای خاله قارقارک کرد. او داشت از اتفاقی می‌گفت که دیروز برایش افتاده بود، و خطری که از سرش گذشته بود می‌گفت...

کتاب صوتی قصه شب: یک عمه قارقاری و چهل قارقاری را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

کودکان گروه سنی پیش از دبستان و کودکانی که سال‌های اول مدرسه را می‌گذرانند، از شنیدن داستان کتاب صوتی قصه شب: یک عمه قارقاری و چهل قارقاری لذت می‌برند.

بخشی از کتاب صوتی قصه شب: یک عمه قارقاری و چهل قارقاری

آن روز "عمه قارقاری" مهمان "خاله قارقارک" بود.آنها نشسته بودند و سبزی پاک می‌کردند و گل می‌گفتند و گل می‌شنفتند!

"عمه قارقاری" همانطور که سبزی‌ها را پاک می‌کرد، گفت:

- «قارقار، خواهر جان الهی که هیچوقت تو زندگیت بد نبینی، نمی دونی دیروز چه بلایی سرم اومد!»

خاله قارقارک، قارقار کشداری کرد و گفت:

«قاااار، قاااار ای وای خدا مرگم بده، درد و بلات بخوره به جونم، بگو ببینم چی بلایی سرت اومده نصفه عمرم کردی.»