کتاب حکمت حکومت (جلد اول)

کتاب «حکمت حکومت (جلد اول)» نوشتۀ سیدمحمد‌مهدی میرباقری است و انتشارات تمدن نوین اسلامی آن را منتشر کرده است. جلد اول کتاب ۲ جلدی حکمت حکومت دربارۀ ضرورت حکومت دینی و آفات حکومت غیردینی است. 

درباره کتاب حکمت حکومت (جلد اول)

کتاب ۲ جلدی حکمت حکومت ادامۀ مجموعه گفتارهای کتاب «ولایت الهیه» و «حکمت تاریخ» است. ولایت الهیه نظام عالم را مبتنی بر وحی می‌داند و جایگاه الوهیت، نبوت و امامت را در نظام خلقت و نظام پرستش توضیح می دهد. کتاب حکت تاریخ هم جهان‌نگری ولایت الهیه را را بر تاریخ تطبیق می دهد و تصویری موحدانه از مبدأ و مسیر و منتهای تاریخ بشر بر محور انبیاء و اولیاء الهی به دست می‌دهد. کتاب حکمت حکومت تبیین کنندۀ زیرساخت های معرفتی حکومت دینی و نظام ولایت اجتماعی است و از چرایی و چگونگی جریان توحید و ولایت الهیه در حیات اجتماعی بشر سخن می گوید. حکمت حکومت درواقع نظریۀ حکومت را را بر پایۀ نظام معارف تبیین و تشریح می کند.

جلد اول کتاب حکمت حکومت رویکردی انگیزشی دارد و از منظر ضرورت حکومت دینی بحث و تحلیل خود را آغاز می‌کند. جلد اول همچنین اساسی‌ترین آفات حکومت‌های غیردینی از قبیل استبداد، تحقیر انسان‌ها و نفی کرامت، پوچ‌گرایی و نفی هویت، ناامنی و اضطراب را مطرح می‌کند، آفاتی که از ضعف مبانی و اهدافِ حکومت‌های غیردینی ناشی می‌شود. این کتاب توضیح می‌دهد که چنین آفاتی در حکومت دینی و الهی وجود ندارد و آنچه که در حکومت دینی دیده می‌شود آثار و برکاتی مانند رواج ایثار، امنیت، کرامت، هویت، و تحقق آزادی و توسعۀ تاریخی آن است.

عمدۀ گفتارهایی که در کتاب آمده است شامل ۲ دوره از مباحث استاد سیدمحمد‌مهدی میرباقری در سال ۱۳۷۷ در حوزه علمیه قم است. این دوره ها مستقل از یکدیگر برگزار شده اند، بنابراین برخی اجزاءِ بحث هم‌پوشانی و تکرارهایی دارند؛ اما برای رعایت انسجام بیشتر حذف نشده است.

خواندن کتاب حکمت حکومت (جلد اول) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به علاقه‌مندان به کتاب‌های مذهبی و همچنین دوستداران کتاب‌های حوزۀ علوم سیاسی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب حکمت حکومت (جلد اول)

«موضوع سخن، ولایت‌فقیه یا به تعبیر جامع‌تر مباحث مربوط به حکومت دینی است. البته مسائلی که پیرامون حکومت دینی مطرح می‌شوند و مورد گفت‌وگو قرار می‌گیرند، بسیار فراوان و گسترده هستند و به حوزه‌های مختلفی از علوم مربوط می‌شوند. پاره‌ای از آن مباحث، صبغه کلامی دارند و به مباحث اعتقادی و کلامی مربوط هستند که باید در علم کلام و با متد خاص این علم مورد دقت قرار بگیرند؛ دسته دیگر از آن مباحث، به فلسفه سیاست یا به مفهوم جامع‌تر به مباحث علوم سیاسی به مفهوم عام، مربوط هستند؛ باز پاره‌ای از آن مباحث، مباحثی فقهی و به تعبیر امروزی مباحثی حقوقی هستند. طبیعی است که شیوه بحث در این زمینه‌ها با هم متفاوت است؛ باید این حوزه‌ها از هم تفکیک شوند و در هر حوزه‌ای بحث درباره همان حوزه انجام گیرد.»