کتاب همه آنان از خدایان بودند (لوح اول، رستگاری)
معرفی کتاب همه آنان از خدایان بودند (لوح اول، رستگاری)
کتاب همه آنان از خدایان بودند؛ جلد اول (رستگاری) نوشتهٔ امین فرد است. نشر فرهنگی فرد این رمان معاصر و ایرانی را منتشر کرده است.
درباره کتاب همه آنان از خدایان بودند؛ جلد اول (رستگاری)
کتاب همه آنان از خدایان بودند؛ جلد اول (رستگاری) برابر است با یک رمان معاصر و ایرانی و فانتزی. داستان چیست؟ این اثر با نزدیکشدن به آغاز هزارهٔ سوم تاریخ «هاگوت» شروع میشود؛ دورهای که به نام رستگاری در پیشگوییها از آن یاد شده است. این رمان، جلد نخست از مجموعهای است که ماجراهای دنیایی پر از سرزمینها و نژادهای گوناگون را روایت کرده است. این مجموعه در سبک فانتزی سیاه نوشته شده است. امین فرد برای ایجاد حس باورپذیری، دو زبان باستانی خلق کرده است.
خواندن کتاب همه آنان از خدایان بودند؛ جلد اول (رستگاری) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب رمان فانتزی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب همه آنان از خدایان بودند؛ جلد اول (رستگاری)
«چند شمع، محیط دخمه را کمی روشنی کرده بودند و سنگهای نمدار، نور آنها را منعکس میکرد. در آن تاریکی به سختی میشد اجزای آن محیط را دید. سکوت بر دخمه چنبره زده بود. دِلور از درون چشمان مجسمه به بیرون نگریست. دخمه دایره شکل بود و نُه مجسمه دایرهوار روی کف دخمه ایستاده و تمام نه مجسمه به اندازه واقعی یک انسان بودند که همه به مرکز دخمه مینگریسند. مجسمهها تو خالی بودند تا فردی بتواند درون آن بایستد.
دِلور پشت یکی از آنها ایستاده بود و همانند خودش هشت نفر دیگر پشت هشت مجسمه قرار داشتند. این راه حلی بود که یکدیگر را نشناسند. هر کس فقط میتوانست مجسمه فرد دیگر را ببیند. مجبور بود منتظر بماند تا سَر (لقبی برای رئیس محفل) بیاید که انگار دیر کرده بود.
گهگاهی صدای نفس عمیق فردی را میشنید. کمی پاهایش را تکان داد تا خون در جریان بیفتد. هویت اشخاص این محفل باید مخفی میماند. هیچکس، کس دیگری را نمیشناخت. دِلور نمیدانست که برای چه فرا خوانده شده بود. دیگر کمکم حوصلهاش سر میرفت. ناگهان صدای باز شدن درب اصلی دخمه به گوش رسید.
او سَر بود. دِلور فقط شبحی محوی از بدن سَر را دید که به پشت مجسمه رفت. روی مجسمه سَر به جای کلاه دو شاخ سنگی دو شاخ طلایی قرار داشت. صدای مردی در فضا پیچید که همان صدای سَر بود. صدا گفت: «خوش آمدید هم پیمانان. خدایان همراهتان باد. میدانم که همه فکر میکنید که چرا به یکدفعه اینجا جمع شدید، اما بدانید که موقعیت اضطراری پیش آمده است.»
دِلور پیش خود گفت: «اگر اضطراری است پس چرا دیر آمدهای احمق! یک مشت بیکفایت اینجا را به دست گرفتهاند.»
اخمهایش را در هم کشید. منتظر بود که بشنود او چه خواهد گفت.
«به ما خیانت شده است و یک نفر خیانتکار در جمع ماست. او الان پشت یکی از این مجسمهها ایستاده.»
همهمهای از جمع برخاست.
«همپیمانان ساکت لطفا! خودتان میدانید که مجازات خیانت چیست! تصمیم گرفته شد که هر کس خیانت کرده، به اینجا بیاید و خودش را معرفی کند. در این صورت به جای مرگ، تبعیدی در انتظارش است.»
یکی از حضاران پشت مجسمه که زنی بود گفت: «از کجا میدانی؟ کی به شما گفته؟»
سَر نفسش را تازه کرد و گفت: «خیانت همیشه دشمن ماست. هزار سال قبل با خیانت این محفل محو شد و الان هم همان موضوع دارد تکرار میشود. سران محفل این خبر را به من دادهاند. این محفل ارزشش بالاست. عمر این محفل به سه هزار سال میرسد و تمام اسرار این دنیا در دست ما بود و دنیا با عدالت پیش میرفت. بعد از آن دزدی بزرگی که پیش آمد، این محفل برای هزار سال در خواب فرو رفت. نفرین خدایان بر آن درودوزای ملعون! آن دزد کثیف! همیشه لعن بر او باد و او را نفرین کنید. همه داراییهای ما را با خود برد. تنها یک چیز را فراموش کرد، همان یکی هم که جز مهمترینها بود در بین معبد دراگور ماند، تا بعد از هزار سال ما اینجا بایستیم. این از الطاف خدایان بزرگ هستند. تنها دارایی ما در خطر است و کسی قصد کرده که آن را بدزد. دزد همان خیانت کار در جمع ماست. سران گروه در دراگور تشخیص دادهاند و آنها قصاص میخواهند. باید خیانتکار مشخص شود.»»
حجم
۵۹۹٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۵۲۵ صفحه
حجم
۵۹۹٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۵۲۵ صفحه
نظرات کاربران
کتاب آقای فرد رو خوندم خیلی عالی بود. داستان پردازی و شخصیت پردازی عالی بود. یکی از بهترین کتاب هایی بود که تو این سبک خوندم. بی صبرانه منتظر جلدهای بعدی هستم.
این کتاب شامل ماجراهای که دنیایی پر از سرزمین ها و نژادهای گوناگون را روایت میکند دنیای خیالی با شخصیت های متفاوت و اتفاقاتی مهیج این مجموعه هیجان انگیز ماجرا جویی های مردی به نام دگار را به تصویر میکشه
سلام با تشکر از آقای نویسنده جناب آقای فرد تو توصیف کتاب میتونم بگم مثلش ندیدم اصلا تا اوایل باورم نمیشد که ایرانی باشه اما گفتم خب این ایرانیه چون خارجی ها نمونه ش رو هم ندارن و دوما این
کتاب خوب و مهیجی هست و البته کمی دلهره آور .کتاب واضح ولی در عین حال کتاب مرموزیست .
جناب فرد دمت گرم
بینظیر بود. خواهشمندم جلد دوم راهم منتشر کنید 🌹🌹🌹🌹
دوستان بهتون پیشنهاد میکنم کتاب جوینده از اقای امین فرد و بخونید عالی عالی عالی بهترین ❤️🔥❤
کتاب بسیار خوبی بود داستان روان و جذاب بود جلد دوم رو هم بزارید لطفاً
با سلام از نظر بنده کتاب های اقای فرد بسیار عالی هست مخصوصا کتاب جوینده که داستان فوق العاده دارد و بسیار جذاب و زیبا نوشته شده است . با تشکر از سایت طاقچه ...
کتاب بسیار عالی و جذاب هست، قلم نویسنده عالیه، متن خیلی روان هست و نویسنده تخیل فوقالعاده ای داره اما هر لحظه از داستان پر از اضطراب و استرس هست و این که نویسنده به طور همزمان اتفاقات و پیشگویی