بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب هشت کتاب | صفحه ۳ | طاقچه
کتاب هشت کتاب اثر سهراب  سپهری

بریده‌هایی از کتاب هشت کتاب

نویسنده:سهراب سپهری
امتیاز:
۴.۴از ۱۰۳ رأی
۴٫۴
(۱۰۳)
و تو تنهاترین «من» بودی. و تو نزدیک‌ترین «من» بودی. و تو رساترین «من» بودی
ᵇˡᵃᶜᵏ
نقش اندوه پی یک لبخند.
amir kh
آدمی‌زاد طومار طولانی انتظار است
علیرضا
مرا راهی از تو بدر نیست.
SaraKu
دنگ...، دنگ...، لحظه‌ها می‌گذرد. آنچه بگذشت، نمی‌آید باز. قصه‌ای هست که هرگز دیگر نتواند شد آغاز.
|هیـچِ‌مطلقـ|
کنار مشتی خاک در دوردست خودم، تنها، نشسته‌ام.
علیرضا
جهان، آلودۀ خواب است. فرو بسته است وحشت در به روی هر تپش، هر بانگ
علیرضا
به سراغ من اگر می‌آیید، نرم و آهسته بیایید، مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من.
fateme kheiripour
و من می‌رفتم، می‌رفتم تا در پایان خودم فرو افتم.
علیرضا
یک نفر آمد کتاب‌های مرا برد
علیرضا

حجم

۱۵۵٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۴۴۸ صفحه

حجم

۱۵۵٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۴۴۸ صفحه

قیمت:
۴۵,۰۰۰
۳۶,۰۰۰
۲۰%
تومان