بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سال سیل | صفحه ۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب سال سیل

بریده‌هایی از کتاب سال سیل

نویسنده:مهرداد صدقی
انتشارات:نشر کتاب کوچه
امتیاز:
۳.۵از ۶۶ رأی
۳٫۵
(۶۶)
گاهی سکوت معنای بیشتری از تمام حرف‌های بیان شده دارد.
Parvane
کلمات عین گلوله مغزش را سوراخ می‌کردند، می‌گذشتند و فقط ویرانه‌ای بر جای می‌گذاشتند.
Parvane
بعید است اتفاقی که همیشه نگرانش هستی رخ بدهد اما اگر قرار است رخ دهد، وقتی اتفاق می‌افتد که دیگر نگرانش نیستی.
n re
وقتی سیل نباشد، باران طراوت است و زندگی. موسیقیِ گوش‌نوازیست که نغمه زندگی سر می‌دهد. امان از وقتی که این نغمه زندگی سد را بشکند و سیل‌آسا ببارد و هر چیزی را ببرد و به خاطره بدل سازد.
n re
مگفتی مخوای یک کاری کنی که از این وضع دربیای... یادت باشه هر کاری هم مخوای کنی به آینده‌ت فکر کن. وجدانِ زیر پا نذار و سعی کن شرف داشته باشی. اگه قراره چیزی به تو برسه، مرسه، اگه نه، زمین و زمانم به هم بدوزی نصیبت نمشه. اگه نرسید، باز هم مرد باش
n re
یک نامه فرستادم مبنی بر مشکوک بودن فوتِ هاجر خدابیامرز، تا برسه به شهر و اونا از مشهد اجازه بگیرن و تا مشهدم از تهران کسب اجازه کنه و تا تهران به مشهد دستور بده و مشهد به بجنورد و بجنورد به گل‌جهان، چند سال طول کشید. تازه نوشته بودن مدارک ناقصه. خداشاهده همه رِ کامل گذاشته بودم‌ها.»
n re
خانه کنعان فرقی با گذشته نکرده بود فقط جای بعضی‌چیزها خالی‌تر از گذشته به نظر می‌رسید. تعجب کرد که انگار قبلا این اتاق از آن‌چه در ذهنش به یاد داشت بزرگ‌تر بود. وقتی بزرگ می‌شویم، خانه‌هخای بزرگ قدیمی کوچک‌تر به نظر می‌رسند
n re
راستش با خودم عهد بسته‌ام حتی اگر قرار به کاری احمقانه باشد، کاری احمقانه کنم تا بتوانم روزی با تو باشم. پس فقط صبر کن. به‌خاطر خودت صبر کن. به‌خاطر من بیشتر صبر کن. به‌خاطر خدا صبر کن. خواهم آمد چرا که هیچکس نمی‌تواند مرا از فکر کردن به تو دور کند.
n re
تو برای من تمام دنیایی. کاش خدای بزرگ به من و تو فرصتی می‌داد به خانواده‌ام نشان دهیم که عشق چه چیز مقدسی است. چه جادوی عجیب و قدرتمندی که با همه قدرتش ما را در مسیر هم قرار داده و حالا که از هم دور می‌شویم، فقط فکر کردن به همان نیروست که می‌تواند مرا به زندگی امیدوار سازد. اگر روزی روزگاری اوضاع بر وفق مراد شد، به این لحظات سخت خواهیم خندید. چیزی در دلم می‌گوید که همین‌طور خواهد شد.
n re
دختری که پولِ به تو ترجیح بده زنِ زندگی تو نیست
n re
«آدمیزاد روز به روز عقیده‌ش فرق مکنه
n re
به دیوار ایوان تکیه داد و آرام آرام نشست. همزمان با نشستن، همه آینده‌ای که برای خودش متصور بود به گذشته‌ای دور بدل شد
n re
آدم غم و ناراحتی خودش به کنار، دیدن درد و اندوه عزیزش است که او را از پای می‌اندازد.
n re
به فراغتِ خیال و نحوه زندگی گوسفندها فکر کرد. به جفتگیری و ازدواج آسان و بی‌دغدغه آن‌ها حسرت خورد که در فصل جفتگیری در همان لحظه‌ای که اراده می‌کنند بدون خواستگاری بلافاصله زن می‌گیرند و در دلش گفت: «خوش‌به‌حالتان که چی راحتید.»
n re
بعضی دردها را باید در خاک کرد، باید به آب سپرد، باید بر باد داد تا زندگی ریشه بدواند.
Parinaz
«عاشقی قشنگ‌ترین خطر بشره. اگه حسودی بیاره خطره، اگه آدمت کنه، خودِ زندگیه. بچسب بهش. ولی اگه قراره به کسی صدمه بخوره، شاید لازم باشه عاشقیتِ بذاری کنار
shaparak
درست است که گوسفند را داغ می‌کنند اما خب در عوض هیچوقت به‌خاطر سُمِ کهنه، خجالت نمی‌کشند.
shaparak
اون مدانست تو خاطرخواه ماه‌چهره‌ای. همه مدانن. همین حیوانتم الان مدانه. برو بهش بگو عاشقی، اگه همون‌جا یک شکم برات نرید.»
Akbar Aghaii
هر گوشهٔ گل‌جهان پر از خاطره است و پر از حضور کسانی که دیگر حضور ندارند. اگر اهل یاد کردن از رفتگان باشی، در هر جا حضورشان را حس می‌کنی
Akbar Aghaii
عاشقی قشنگ‌ترین خطر بشره. اگه حسودی بیاره خطره، اگه آدمت کنه، خودِ زندگیه.
الی

حجم

۱۶۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۲۰ صفحه

حجم

۱۶۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۲۰ صفحه

قیمت:
۲۸,۰۰۰
تومان