بریدههایی از کتاب سال سیل
۳٫۵
(۶۶)
بوی زمین بارانخورده و خاک خیس دیوارهای کاهگلی، دلنوازتر از هر عطری، توی مشامش پیچید.
n re
«هر جا تو بودی، برام بهشت بود...»
n re
«هیچ جواهری مثل کلام محبتآمیز نمتانه دلِ آدمِ جوان کنه... تا حالا عاشق شدی؟»
n re
هیچ حیوانی بدشگون نیست. این ماییم که اینجور تصور مکنیم
n re
عاشق نمان. یا برایش بجنگ و بدست بیار، یا تسلیم شو و فراموشش کن. راه سومی نگذار که همهچیز را بر باد میدهد.
n re
مگه نمدانی وقتی یکی از روی درخت میفته نباید تکانش بدی؟»
«پس چهکار مکردم؟»
«مذاشتی همونجا بمانه، انقدر مماند که کود مِشد پای درختا، برای سال بعد بهتر جوز مِداد.»
n re
مصلحت مِگه ببینیم چی قسمت مشه. شد شد، نشد نشد.»
«همهش مصلحت و قسمت. بابا پس خودمان چی؟ سر جامان بشینیم که ببینیم چی سرمان میاد؟»
«تویم که مثل سالار حرف مزنی؟ برای همین چیزا مِگم کتاب متاباشِ بذار کنار.»
maeede
حیوان جماعت مشکل درست نمکنه. مشکلِ ما درست مکنیم برای حیوانا.»
محمد
اولش برای خدا مجنگیدم، بعد برای وطن و آخرش برای شرف. ولی به همهشان هرجا مدیدم حق و ناحقه، مرفتم مجنگیدم. کمکم فهمیدم خیلی وقتا با ناحقها بودم ولی فکر مکردم حقن. بعضیوقتایم دیدم اونایی که حق بودن خودشان ناحق شدن. برای همین از جنگیدن کنار کشیدم و دیگه فقط برای خود زندگی و زندهماندن جنگیدم....
n re
مصلحت مِگه ببینیم چی قسمت مشه. شد شد، نشد نشد.»
«همهش مصلحت و قسمت. بابا پس خودمان چی؟ سر جامان بشینیم که ببینیم چی سرمان میاد؟»
n re
لذت گدایی آخرین جرعههای خواب پیش از بیداری، بیشتر از چشیدن تمام ساعات خوابیدن است
n re
«پس گفتی تنهایی خوبه؟»
«برای بلشویک ها برای بقیه شاید نه. تنهایی اگه دست خودت باشه ها ولی اگه مجبور باشی نه.»
میس سین
همیشه انسان باش و انسان بمان صولت.
Parinaz
گاهی سکوت معنای بیشتری از تمام حرفهای بیان شده دارد.
Parinaz
گاهی سکوت معنای بیشتری از تمام حرفهای بیان شده دارد. انگار هر دو طرف در مکالمه چیزی میگویند اما آنچه نمیگویند برای هم معنای بیشتری دارد.
ahmad
دلبستگی جای خود را به وابستگی داده؛ حالا یا از ترس تنها شدن و یا از فرط با هم بودن.
ahmad
با زندگی نجنگ برای زندگی بجنگ...»
Parvane
چند سال بگذرد تا کینهها بگذرد و دوستی جای خود را بیابد؟ تا آدم بفهمد که بعضی دردها را باید در خاک کرد، باید به آب سپرد، باید بر باد داد تا زندگی ریشه بدواند.
n re
میگویند مرد نباید گریه کند. من اما میگویم مردی اگر برای معشوق خودش نتواند گریه کند مرد نیست.
n re
«به چیزی که بقیه مِگن اعتماد نکن... داستان اعتقاد به همین پاسانی نیست که به یکی بگی بیاعتقاد.»
n re
حجم
۱۶۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۲۰ صفحه
حجم
۱۶۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۲۰ صفحه
قیمت:
۲۸,۰۰۰
تومان