بریده‌هایی از کتاب شاد بودن کافی نیست

همه‌چیز در زندگی پایاپای است. از چیزی دست می‌کشی تا چیز دیگری را به‌دست بیاوری و نمی‌توانی همه‌چیز را باهم داشته باشی. این‌را قبول کن.

رؤیاپردازی‌ها مثل انحرافاتِ دیگرند؛ آن‌ها به‌جز سرگرمیِ مطلق به هیچ دردی نمی‌خورند. همان زمانی‌که شروع می‌کنید حس خودپرستی و تمایلتان به مهم‌بودن در این دنیا را تقویت کنید، جلوی پیشرفت خودتان را می‌گیرید و دیگر در زندگی ارتقا نمی‌یابید.

معنا چیست؟ (و سؤالات دیگری که باعث می‌شوند بخواهید به صورت دیگران مشت بزنید.)

شخصی ممکن است بگوید همه به‌نوعی در برخی موارد به روان‌درمانی نیاز دارند. اما من زمانی روان‌درمانی را پیشنهاد می‌دهم که فرد تواناییِ کنترلِ مشکلاتِ احساسیِ خود را نداشته باشد و مدتی برای این کار تلاش کرده باشد.

‫احساسات حاصل مقایسهٔ محیط اطراف با انتظاراتتان در ذهن‌اند. ‫دقیقاً مثل زمانی که بیرون قدم می‌زنید و احساس سرما یا گرما می‌کنید (در هوای آزاد قدم می‌زنید و پوستتان دمای هوا را در مقایسه با دمای بدنتان می‌سنجد و بعد پیامی به مغزتان ارسال می‌کند که «هوا سرد است» یا «هوا گرم است»)

برای شخصی بداقبال‌تر از خودتان کار خوبی انجام بدهید. هیچ‌چیز به‌اندازهٔ خوشحال‌کردن دیگران ما را خوشحال نمی‌کند. به خیریه کمک کنید، به کسی کادو بدهید، یا یک مرد بی‌خانمان را به آرایشگاه ببرید.

«یک کار بزرگ» متشکل از صدها و هزاران کارِ کوچکِ روزانه است که باید در سکوت و بدون تشریفات در مدت‌زمان طولانی با اندکی هیاهو انجام شود. به زندگی خوش آمدید.

صبوربودن را تمرین کنید. برای التیام‌یافتنِ درد به زمان نیاز است.

درد را بفهمید. اهمیتی ندارد چقدر عمیق است. بالاخره می‌گذرد. هیچ‌چیز تا ابد ادامه ندارد. همه‌چیز درنهایت بهتر خواهد شد.

۲۱. اگر گاهی کسی را عصبی نمی‌کنید، یک جای کار اشتباه است به‌گفتهٔ دن کندی: «اگر تا ظهر کسی را عصبی نکردید، پس احتمالاً پولی درنمی‌آورید.» تجربه به من ثابت کرده است که این امر صحت دارد و قبلاً گفته‌ام: «نمی‌توانی برای عده‌ای شخصیتی جذاب و متحول‌کننده داشته باشی، بدون این‌که برای دیگران مایهٔ خجالت و خنده نباشی. شدنی نیست. باید برای موفق‌شدن بحث‌برانگیز باشی.»

۲۰. استرس وجودی را بپذیرید وقتی شغلی دارید، دررابطه‌با تأیید خارجی استرس می‌گیرید، چیزهایی مثل موعدها، جلسات، ارائه‌ها. منشأ این استرس و ترس هم معمولاً رئیستان است. حسی آزاردهنده است و به‌صورت انفجارهایی کوتاه اما قوی پدیدار می‌شود.

۹. متفاوت باشید به‌چشم نمی‌آیید مگر این‌که متفاوت باشید. روی عجیب‌وغریب‌بودنتان تمرکز کنید.

خودِ ایدهٔ کسب‌وکار مهم نیست، مهم نحوهٔ اجرای آن است.

۴. به‌محض این‌که معقول به‌نظر می‌رسد، از شغل ثابتتان استعفا بدهید من قبلاً در این مورد به‌طور مفصل مطلب نوشته‌ام. پل‌های پشت‌سرتان را خراب کنید. و برای خودتان راهی برای برگشت باقی نگذارید.

معنا ساختارِ ذهنیِ قراردادی است. پنجاه نفر می‌توانند ناظر یک اتفاق باشند و پنجاه معنای متفاوت از آن برداشت کنند. به همین علت است که در سیاست کشمکش‌های زیادی وجود دارد. به همین خاطر است که شاهدهای عینی در دادگاه بسیار غیرقابل‌اعتمادند. به همین خاطر است که گاهی دوستانتان دل‌آزارترین افرادند؛ چون از معنایی که با آن‌ها در میان گذاشتید برداشتِ کاملاً متفاوتی دارند.

اکثر افراد نیروی اراده‌شان را برای دستیابی به تغییراتِ کوتاه‌مدت هدر می‌دهند، درحالی‌که نیروی اراده باید صرف بنیان‌گذاریِ عادت‌های طولانی‌مدت شود.

تحقیقات روان‌شناس‌ها در این زمینه نشان داده‌اند هم قربانیان و هم عاملانِ آسیبْ حقیقت را به‌نفع خودشان تغییر می‌دهند.

در نسل ما همیشه تأکید بر عزت‌نفس بوده است، نه انضباط نفس، و به‌نظر می‌رسد تاوان همین اشتباه را پس می‌دهیم.

درنتیجه، بنابر خاصیت ترایایی باحال‌بودن، اگر از انجام چیزی که ممکن است باعث شرمندگی‌تان شود دوری کنید، هرگز نمی‌توانید کاری مهم انجام دهید

تقریباً هیچ‌کس اهمیت نمی‌دهد درواقع چه می‌گویید و با زندگی‌تان چه می‌کنید. و این واقعاً خبر خوبی است؛ این بدین معناست که شما می‌توانید یک‌عالمه گند بزنید و قسر دربروید و مردم فراموش خواهند کرد