بریده‌هایی از کتاب به پا خاستن برای انسانیت

بعضی وقت‌ها بپاخاستن و اقدام‌کردن، به بیان ساده، به معنای خوب نگاه‌کردن و پاسخ به این پرسش است که: «چگونه اکنون، همین جایی که هستم، ممکن است تغییر ایجاد کنم؟»

چشمانمان را برای دیدن فرصت‌ها باز نگه‌داریم.

بخشی بزرگ از بپاخاستن و اقدام‌کردن، پیداکردن هر چیز «ممکن» در هر چیز «معمولی» است.

اقدام‌کردن در همان جایی که هستی، نتایج فوری به‌بار خواهد آورد.

ما اغلب فکر می‌کنیم که برای بپاخاستن باید جای دوری برویم؛ درحالی‌که فرصت‌ها درست در جلوی چشمانمان قرار دارند

فقط پروازکردن به مناطق دوردست نیست که از تو انسان مهم‌تری می‌سازد؛ هریک از ما باید با آن چیزی که می‌تواند ارائه دهد، بپاخیزد و پا پیش بگذارد و نقشی مهم بر عهده گیرد».

باید از موهبتی که داری ـ توانمندی‌های ذاتی‌ات ـ استفاده کنی!

رائول نه یک جمع‌کننده اعانه بود و نه هیچ مهارتی در مدیریت داشت؛ بلکه تنها دارایی او که از همه‌چیز بیشتر اهمیت داشت آرزوی او بود؛ یعنی آرزوی بهترشدن اوضاع.

ایرادی در کار وجود دارد و کسی باید کاری بکند

«وقتی به مراسم خاکسپاری دیوید رفتم، متوجه شدم که در مدت کوتاه عمرش بر زندگی افراد زیادی اثر گذاشته. با خود گفتم: ببین وقتی زنده بود چه‌کار کرده!؟