بریدههایی از کتاب جزء از کل
۳٫۸
(۹۱۹)
همه میخوان در رأس باشن! همه! این هم درس بعدی: در رأس نباشین. کنار باشین! بله.
وحید
ما تنها موجودی هستیم که به فانی بودنمون آگاهی داریم. این حقیقت به قدری ترسناکه که آدمها از همون سالهای ابتدایی زندگی اون رو توی اعماق ناخودآگاهشون دفن میکنن و همین ما رو به ماشینهایی پرزور تبدیل کرده، کارخانههای گوشتی تولید معنا. معناهایی رو که به وجود میآرن تزریق میکنن به پروژههای نامیرا شدنشون ــ مثلاً بچههاشون یا آثار هنریشون یا کسبوکارشون یا کشورشون ــ چیزهایی که باور دارن از خودشون بیشتر عمر میکنن. و مشکل اینجاست: مردم حس میکنن برای زندگی به این باورها احتیاج دارن ولی به طور ناخودآگاه بابت همین باورها متمایل به نابود کردن خودشون هستن.
MediaAsvad
نگرانی پول. استرید هم. میگوید قبلاً هم بیپول بوده، در کشورهایی که اسمشان را هم نشنیدهام، بیپولی هم نه، فقری که تصورش را هم نمیتوانم بکنم، ولی هیچوقت با یک بچه ورشکسته نبوده و نگران است تنبلی ذاتیام گرسنگی مشترکمان را تضمین کند. انتقاد آتش جدیدی است که هرگز خاموش نمیشود. بچه داشتن مصلوب شدن بر صلیب مسئولیت است.
هنگامه محمدی
چرا آرزو داریم کسانی که دوستشان داریم به زندگی بازگردند وقتی میدانیم قبل از مرگ چهقدر عذاب کشیدهاند. اینقدر ازشان متنفریم؟
zmoghani
یک خانه فقط یک خانه نیست ــ صحنهٔ نمایشی است که بخشی از زندگیات روی آن اجرا شده
fateme
اگر دکتر محلهتان برای رونق کسبوکارش دعا میکند باید آرزو کنید خدایانش به حرفش گوش نکنند.
هرمس
هر وقت مادرم اینطوری خودش را سبک میکرد نمیدانستم چه باید بگویم. فقط به صورتش که زمانی باغی بود آراسته، لبخند میزدم و با کمی خجالت روی دست استخوانیاش میزدم، چون خجالتآور است تماشای کسی که آخر عمری خود را موشکافی میکند و به این نتیجه میرسد تنها چیزی که با خود به گور میبرد شرمِ زندگی نکردن است.
محمد حسن
هیچچیز مثل سفری نوستالژیک تو را نسبت به گذشته و حال بیگانه نمیکند. همچنین آنچه را در تو بیتغییر مانده میبینی، چیزی که شهامت یا قدرت عوض کردنش را نداشتهای، همچنین تمام ترسهای گذشتهات را، آنهایی که هنوز همراهت هستند. شکستهایت قابل لمس میشوند. وحشتناک است اینکه هر جا راه بروی به خودت تنه بزنی.
MediaAsvad
در معرض بوگندوترین تعصب روی زمین بود: نفرت از ثروت. دستکم یک نژادپرست، مثلاً کسی که از سیاهان متنفر است، ته دلش آرزو نمیکند سیاه باشد. تعصبش، هر چهقدر هم زشت و احمقانه، دقیق است و صادقانه. نفرت از پولدارها از جانب کسانی که لهله میزنند با آدمهای منفورشان جا عوض کنند حکایت گوشت و گربه است.
🌷
آدمها رازهایشان را جایی غیر از صورت پنهان میکنند. چهره جایگاه درد است. اگر هم جایی باقی بماند، ناامیدی.
Mhdiye
گلها واقعاً دوستداشتنیاند ولی نه آنقدر که بتوانند توجیهی باشند بر حجم خفهکنندهٔ اشعار و نقاشیهایی که با الهام گرفتن ازشان پدید آمدهاند وقتی تقریباً هیچ نقاشی یا شعری دربارهٔ بچههایی که خودشان را از بالای صخره پرت میکنند وجود ندارد.
اقیانوس کیهانی
فکر کردم چیزی که آدم را مجنون میکند تنهایی یا درد نیست ــ ماندن در وضعیت وحشت مدام است.
محمد
حالا مجبور بودم پولدار و موفق شوم تا از بههم زدن با من پشیمان شود.
Astronaut
پدرم همیشه مدعی بود مردم اصلاً سفر نمیکنند، بلکه تمام عمرشان به دنبال شواهدی میگردند تا اعتقاداتی را که از ابتدا داشتهاند توجیه کنند. البته که الهامات جدیدی بهشان میشود ولی بعید است این الهاماتِ نو بنیاد اعتقاداتشان را درهم بشکند ــ فقط طبقاتی بر آن اضافه میشود. او اعتقاد داشت که اگر پایه بدون تغییر باقی بماند مهم نیست چه بنایی به آن اضافه کنی، این اسمش سفر نیست. چندلایه کردن است. اعتقاد نداشت کسی از صفر شروع میکند. اغلب میگفت «آدمها دنبال جواب نمیگردند، دنبال حقایقی میگردند که خودشان را اثبات کنند.»
b.shakiba
متنفرم از اینکه هیچکس نمیتواند بدون اینکه یک ستاره از دشمنش بسازد قصهٔ زندگیاش را بازگو کند، ولی ظاهراً راهی جز این نیست.
~زِبی
بقیه هر چه دلشان میخواهد بگویند ولی من میدانم آدمها اتفاقی باهم روبهرو نمیشوند.
fateme
بعضی وقتها حرف نزدن کاری ندارد، ولی بیشتر وقتها از بلند کردن پیانو هم سختتر است.
elnazvakili
«میخوام قبول کنی با اینکه اینهمه روی این زمین زندگی کردی باز هم نفهمیدی کی هستی. اگر هم نفهمی کی هستی چهطور میتونی چیزی که هستی باشی؟»
mhmab9776
برای بیوه و یتیم کلمه داریم ولی برای پدر و مادر بچهای مرده نه.
الوار خمیده ی انسانیت
به جای اینکه به شاگردات یاد بدی باید چهجوری فکر کنن بهشون یاد میدی باید به چی فکر کنن
علی
حجم
۶۷۰٫۵ کیلوبایت
حجم
۶۷۰٫۵ کیلوبایت
قیمت:
۱۴۷,۰۰۰
۷۳,۵۰۰۵۰%
تومان