بریدههایی از کتاب درمان شوپنهاور
۴٫۱
(۳۱۵)
انسان عاقل، نباید زندگی خود را صرف کسب محبوبیت بکند. چنین هدفی، پوچ است. محبوبیت هرگز به مفهوم درست یا خوب بودن نیست، بلکه برعکس، معنای همتراز بودن با سایرین و کمعقل شدن میدهد. بهتر است انسان در درون خویش به دنبال هدف و ارزش بگردد
azar
شوپنهاور میگوید سرنوشت زن بسیار جذاب نیز همچون مرد بسیار عاقل و باهوش، تنها زندگی کردن است، چون سایر افراد، از شدت حسادت کور میشوند و نمیخواهند فرد برتر از خود را ببینند. بنابراین چنین زن و مردی، هرگز دوست صمیمی همجنس ندارند.
azar
رنجهای بزرگ، احساسات مربوط به رنجهای کوچکتر را از بین میبرند. برعکس، در غیبت رنجهای بزرگ، حتی کوچکترین دردسر و مزاحمت، عذابی بزرگ همراه دارد.
azar
اغلب مردان دوست دارند توسط چهرههای زیبا، فریب بخورند. طبیعت، زنان را وادار میسازد همه مهارتهای خود را همزمان به معرض نمایش بگذارند و شور و هیجان بیافرینند. طبیعت در عین حال، زشتی آنها را پنهان نگهمیدارد و اجازه نمیدهد هزینههای بیشمار، بیتوجهی به کودکان، نافرمانی، لجاجت، پیری، زشتی، فریبکاری، بیآبرویی، هوسبازی، تعصب، حملات دیوانهوار، نیروهای جهنمی، و خباثت آنها، همزمان آشکار شود. به همین دلیل، ازدواج را وامی به حساب میآورم که آنها در جوانی میگیرند و در سالخوردگی بازپس میدهند
azar
تو قلب یک مادر را نمیشناسی. این قلب، هرچه بیشتر عشق بورزد، ضربه دست کسی را که مورد محبت قرار گرفته است، دردناکتر احساس خواهد کرد
azar
هیچکس نمیتواند فرد دیگری را ناراحت کند، بلکه خود فرد، آرامش خود را برهم میزند...
azar
همه زندگی، جز نمایشی گذرا نیست
˙·٠•●Fateme●•٠·˙
شوپنهاور باور دارد که هر انسانی برای انسان دیگر، گرگ است. تردیدی ندارم سارتر برای نوشتن کتاب بنبست، از همین باور الهام گرفته.
azar
«همین لحظه! اکنون! امروز! همین را میخواهم. همین پدیده، تبدیل به زمان خوش گذشته میشود. میخواهم در همین لحظه باشم و در همین لحظه، ریشه بگیرم. »
˙·٠•●Fateme●•٠·˙
هستی انسان، جز چرخه پایانناپذیر خواستن، برآوردن، دچار ملال شدن و دوباره خواستن، چیست؟
spin
پس از مرگ نیز، همان خواهی بود که پیش از تولد بودهای.
s
غیرانسانی این است که اجازه بدهم ارزشهای من با نظرات افراد بیاهمیت و کمعقل، همچون چوبپنبهای سبک در آب، بالا و پایین برود.
ساره هستم
در صورتی که انسان لباس از تن بیرون نیاورد و وارد صحنه بازی نشود، بخش زیادی از نمایش زندگی را از دست خواهد داد، چه رسد به اینکه پیش از پایان نمایش، از صحنه خارج شود.
parinaz
در صورتی که انسان لباس از تن بیرون نیاورد و وارد صحنه بازی نشود، بخش زیادی از نمایش زندگی را از دست خواهد داد، چه رسد به اینکه پیش از پایان نمایش، از صحنه خارج شود.
parinaz
جولیوس همواره زندگی را با برنامه میگذراند و هرگاه بیمار نداشت، بر سایر فعالیتهای مهم، همچون نوشتن، درس دادن، تنیس بازی کردن و به تحقیق و بررسی اهتمام گماشتن، تمرکز میکرد. آن روز، هیچ کاری را مهم نمیدانست و لحظاتی هم اندیشید که شاید هرگز امر مهمی در زندگی وجود نداشته و تنها ذهن او به بعضی از امور، بیهوده اهمیت میداده و سپس با زیرکی، تأثیر خود را از بین میبرده است
کاربر ۲۵۸۶۶۲۲
«انسان در اصل، هرگز شاد نیست، بلکه همه عمر، در تلاش برای رسیدن به شرایطی است که تصور میکند برایش شادی میآورد و به ندرت به چنین هدفی دست مییابد و اگر هم دست یابد، پیآمدی جز ناامیدی، ناکامی، شکست، و بدون بادبان به ساحل رسیدن، ندارد. در آن صورت، میان شاد بودن یا بدبخت بودن، هیچ تفاوتی نیست، زیرا زندگی او، تنها لحظهای در حال حاضر بوده که آن هم خیلی زود از بین رفته و به پایان رسیده است.
مریم صادقی
«در مقابل همه بیخردیها، کاستیها و پلیدیهای انسانی، باید گذشت نشان دهیم و به یاد داشته باشیم که آنچه میبینیم، در واقع همان بیخردیها، کاستیها و پلیدیهای خود ما محسوب میشود، زیرا این کاستیها در ذات انسان وجود دارد و ما نیز به آن تعلق، و آن را در درون خویش، نهفته داریم. نباید از سایر افراد، تنها به دلیل دارا بودن چنین پلیدیهایی، به این بهانه آزرده شویم که هنوز در ما پدیدار نشدهاند. »
مریم صادقی
هر عاشقی پس از وصال، دچار دلسردی و سرخوردگی زیادی میشود و نمیداند چگونه آنچه با چنان اشتیاقی در ذهن داشته است، پیآمدی بیشتر از سایر رضایتمندیهای جنسی ندارد. در نتیجه احساس میکند منفعت زیادی نبرده است.
مریم صادقی
بهترین کمک به ذهن این است که یک بار برای همیشه، همه پیوندهای آزارندهای که دلها را گرفتار میکنند، از هم گسسته شوند. «اووید»
مریم صادقی
زندگی شاد، غیرممکن است؛ بهترین کار، این است که انسان بتواند زندگی قهرمانانه داشته باشد.
˙·٠•●Fateme●•٠·˙
حجم
۳۵۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۴۲۴ صفحه
حجم
۳۵۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۴۲۴ صفحه
قیمت:
۵۹,۰۰۰
۴۱,۳۰۰۳۰%
تومان