بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب درمان شوپنهاور | صفحه ۷۰ | طاقچه
تصویر جلد کتاب درمان شوپنهاور

بریده‌هایی از کتاب درمان شوپنهاور

۴٫۱
(۳۱۵)
اگر زندگی به تکه پارچه‌ای گلدوزی‌شده تشبیه شود، در نیمه نخست، رویه پارچه، و در نیمه دوم، پشت آن مورد توجه قرار می‌گیرد. پشت پارچه، شاید زیباتر نباشد، ولی آموزندگی بیشتری دارد، زیرا به هم پیوستگی رشته‌های نخ به خوبی ملاحظه می‌شود.
مریم صادقی
«انسانها همچون گوسفندانی محسوب می‌شوند که در کشتزار، زیر نگاه قصابی که آنها را به نوبت برمی‌گزیند، جست و خیز می‌کنند، زیرا در روزهای خوش زندگی، از مظالمی همچون بیماری، جور، فقر، نقص عضو، فقدان بینش محتوم، جنون و مرگ، که سرنوشت برای آنها رقم خواهد زد، غافل می‌مانند. »
مریم صادقی
بدترین بخش ملال چیست؟ چرا این همه برای از بین بردن ملال، شتاب وجود دارد؟ زیرا وضعیتی فاقد سردرگمی و پرت‌اندیشی است، و خیلی زود، واقعیتهای اساسی و ناخوشآیند هستی، همچون بی‌اهمیتی، بی‌مفهومی، و حرکت بی‌امان انسان به سوی زوال و مرگ، را برملا می‌سازد. هستی انسان، جز چرخه پایان‌ناپذیر خواستن، برآوردن، دچار ملال شدن و دوباره خواستن، چیست؟ آیا این واقعیت، برای همه شکلهای حیات مصداق دارد؟ شوپنهاور می‌گوید برای انسان، بدتر از همه موجودات است، زیرا هرچه میزان هوش بالاتر باشد، شدت بیشتری از رنج را باید تحمل کرد.
مریم صادقی
هیچ رویدادی به اندازه شنیدن بدبختی افراد، انسان را دچار لذت نمی‌کند.
مریم صادقی
عدم پذیرش احساساتی همچون عشق و نفرت، نیمی از خرد جهان به حساب می‌آید. نیم دیگر خرد، حرف نزدن و باور نکردن است.
مریم صادقی
ــ شاید پس از پایان مراسم، دوباره یکدیگر را در این قطار ببینیم. ــ آه، نباید به چنین موضوعاتی فکر کنیم. گونکا زندگی کردن در زمان حال را به ما یاد می‌دهد. دیروز و فردا، وجود ندارند. یادگارهای گذشته و آرزوها و امیدهای آینده، جز تشویش و اضطراب، همراه نمی‌آورند. مسیر دستیابی به تعادل. از مشاهده زمان حال می‌گذرد. باید بدون نگرانی، آگاهی خود را در رودخانه شناور کنیم و به پایین بفرستیم.
moha
ــ شاید پس از پایان مراسم، دوباره یکدیگر را در این قطار ببینیم. ــ آه، نباید به چنین موضوعاتی فکر کنیم. گونکا زندگی کردن در زمان حال را به ما یاد می‌دهد. دیروز و فردا، وجود ندارند. یادگارهای گذشته و آرزوها و امیدهای آینده، جز تشویش و اضطراب، همراه نمی‌آورند. مسیر دستیابی به تعادل. از مشاهده زمان حال می‌گذرد. باید بدون نگرانی، آگاهی خود را در رودخانه شناور کنیم و به پایین بفرستیم.
moha
روزی یکی از مربیان من گفت که هیچکس نمی‌تواند فرد دیگری را ناراحت کند، بلکه خود فرد، آرامش خود را برهم می‌زند...
moha
«... اگر آینده‌نگری داشتیم، مواردی را می‌یافتیم که در آن کودکان به نظر زندانیانی بی‌گناه می‌آیند که نه به مرگ، بلکه به زندگی محکوم شده‌اند، ولی از مفهوم مجازات خویش، آگاهی چندانی ندارند. با این همه، هر کودکی، آرزو دارد به دوران سالخوردگی برسد، یعنی همان دوره‌ای از زندگی که امروز آن، بد است؛ هر روز آن، بدتر از پیش می‌شود؛ و بدترین روز نیز فردا فرا خواهد رسید... »
mahta
«... اگر آینده‌نگری داشتیم، مواردی را می‌یافتیم که در آن کودکان به نظر زندانیانی بی‌گناه می‌آیند که نه به مرگ، بلکه به زندگی محکوم شده‌اند، ولی از مفهوم مجازات خویش، آگاهی چندانی ندارند. با این همه، هر کودکی، آرزو دارد به دوران سالخوردگی برسد، یعنی همان دوره‌ای از زندگی که امروز آن، بد است؛ هر روز آن، بدتر از پیش می‌شود؛ و بدترین روز نیز فردا فرا خواهد رسید... »
mahta
اگر رازی را نهفته نگه‌دارم، زندانی من می‌شود؛ اگر افشا کنم، من زندانی آن می‌شوم. آرامش، میوه درخت سکوت است.
مریم صادقی
فلسفه، جاده‌ای در ارتفاعات کوهستان و دورافتاده است که هرچه انسان در آن بالاتر می‌رود، جاده را متروکتر می‌یابد. هرکس در این جاده گام می‌گذارد، هرگز نباید هراسی به دل راه دهد، بلکه باید همه احساسات را پشت سر نهد و با شجاعت در برف زمستان، راه بگشاید. در آن صورت، خیلی زود، دنیا را زیر پای خویش می‌بیند. لکه‌های ناهموار جهان، همتراز می‌شود و دیگر هیچ صدای گوشخراشی شنیده نمی‌شود. از آنجا گردی دنیا را آشکارا خواهد دید. همواره در هوای پاک و سرد کوهستان می‌ماند و هنگامی که همگان در شب مرده گرفتار مانده‌اند، او به خورشید می‌نگرد... »
مریم صادقی
عبارات نیچه، به انسان توصیه می‌کند که باید چنان زندگی کرد که برای تکرار ابدی زندگی مشتاق ماند.
mahta
تنها موهبت گرانبهای هستی، مقدس و شایسته احترام است. زیستن در ناامیدی به بهانه فانی بودن زندگی، یا به بهانه اینکه هدف درونی والاتری وجود ندارد، ناسپاسی ناشی از بی‌خردی است. چرا باید آن همه عشق را صرف یک تصور واهی کرد، در حالی که عشق اندکی در زمین وجود دارد؟ بهتر است از راهکار اسپینوزا و اینشتین پیروی شود: سرها را خم کنیم، در برابر قوانین و رمز و رازهای ظریف طبیعت، کلاه از سر برداریم، و سپس به دنبال زندگی کردن برویم.
mahta
نیازی به کسی نداشتن، یعنی هرگز تنها نبودن.
مریم صادقی
کاملاً باور دارم انسانهای شاد، هرگز جز به دنبال تنهایی نمی‌روند.
مریم صادقی
ــ افلاطون نتیجه گرفته که عشق، درون فردی می‌شکفد که عاشق است، نه درون فردی که عاشق او می‌شوند.
مریم صادقی
هیچ کاری با بیرون رفتن از زندگی و نشستن و نمایش گذرا را مشاهده کردن، به انجام نمی‌رسد.
مریم صادقی
در مقابل همه بی‌خردیها، کاستیها و پلیدیهای انسانی، باید گذشت نشان دهیم و به یاد داشته باشیم که آنچه می‌بینیم، در واقع همان بی‌خردیها، کاستیها و پلیدیهای خود ما محسوب می‌شود.
Golnaz Javaheri
هیچ لحظه ناخوشآیندی را نداشته‌ام که آن را مدیون تو نباشم!
مریم صادقی

حجم

۳۵۵٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۴۲۴ صفحه

حجم

۳۵۵٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۴۲۴ صفحه

قیمت:
۵۹,۰۰۰
۴۱,۳۰۰
۳۰%
تومان