بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب درمان شوپنهاور | صفحه ۶۶ | طاقچه
تصویر جلد کتاب درمان شوپنهاور

بریده‌هایی از کتاب درمان شوپنهاور

۴٫۱
(۳۱۵)
با هر نفسی که برمی‌آوریم، مرگ را که پیوسته در پی ضربه زدن به انسان است، به عقب می‌رانیم، هرچند که در نهایت، مرگ باید به پیروزی دست یابد، زیرا از لحظه تولد، سرنوشت ما را رقم می‌زند و با طعمه‌ای که در اختیار دارد، تنها مدتی کوتاه، پیش از بلعیدن آن، بازی می‌کند. در عین حال، ما با علاقه زیاد و نگرانی فراوان، تا حدی که می‌توانیم، به زندگی ادامه می‌دهیم، درست به همان شیوه دمیدن بر حباب صابون، در حالی که تردیدی نداریم سرانجام خواهد ترکید.
hanikosb
در مقابل همه بی‌خردیها، کاستیها و پلیدیهای انسانی، باید گذشت نشان دهیم و به یاد داشته باشیم که آنچه می‌بینیم، در واقع همان بی‌خردیها، کاستیها و پلیدیهای خود ما محسوب می‌شود، زیرا این کاستیها در ذات انسان وجود دارد و ما نیز به آن تعلق، و آن را در درون خویش، نهفته داریم. نباید از سایر افراد، تنها به دلیل دارا بودن چنین پلیدیهایی، به این بهانه آزرده شویم که هنوز در ما پدیدار نشده‌اند. »
Raha1300
کشف کانت، این است که ما به جای تجربه کردن دنیا به گونه‌ای که وجود دارد، نسخه پردازش‌شده شخصی را از آنچه می‌بینیم، تجربه می‌کنیم و در نتیجه مؤلفه‌هایی همچون زمان، مکان، کمیت و علیت، در خود ما وجود دارد و نه در آنجا. پس واقعیت خالص و پردازش‌نشده کدام است؟ آنچه واقعا در آنجا وجود دارد و جوهره خام پیش از پردازش ما نامیده می‌شود، چیست؟ کانت می‌گوید که این جوهره، همیشه برای ما ناشناخته باقی خواهد ماند.
Raha1300
بدون هیجان حرف بزنید. برانگیخته نباشید. جدا از سایرین بمانید. تصور کنید در شهری حضور یافته‌اید که تنها ساعت سالم آن را در اختیار دارید. این انگاره، کمک زیادی به شما می‌کند.
alf
اگر زندگی به تکه پارچه‌ای گلدوزی‌شده تشبیه شود، در نیمه نخست، رویه پارچه، و در نیمه دوم، پشت آن مورد توجه قرار می‌گیرد. پشت پارچه، شاید زیباتر نباشد، ولی آموزندگی بیشتری دارد، زیرا به هم پیوستگی رشته‌های نخ به خوبی ملاحظه می‌شود.
alf
دارایی درونی انسان، هرچه بیشتر باشد، از سایر افراد، کمتر می‌خواهد.
alf
زندگی شاد، غیرممکن است؛ بهترین کار، این است که انسان بتواند زندگی قهرمانانه داشته باشد.
هیلدا
به قول شوپنهاور، همه ما افرادی رنجور به حساب می‌آییم و در تمام مدت عمرمان، نیازمند مدارا و دریافت عشق از یکدیگر، هستیم.
Raha1300
غیرانسانی این است که اجازه بدهم ارزشهای من با نظرات افراد بی‌اهمیت و کم‌عقل، همچون چوب‌پنبه‌ای سبک در آب، بالا و پایین برود.
Raha1300
هرگاه به فردی دارای تواناییهای ذهنی نادر و والا، حرفه‌ای نامناسب واگذار شود، همچون ظرفی ارزشمند و تزیین‌شده با نقشهایی زیبا و بکر است که از آن به جای دیگ در آشپزخانه استفاده می‌کنند.
کاربر ۳۰۷۱۰۷۶
اندکی از اضطراب، چنان گسترش می‌یابد که همه حفره‌های اضطراب را پر می‌کند. اضطراب شخصی همان احساس بدی را به انسان می‌دهد که اضطراب سایرین با بنیانهایی بیشتر واضح و فاجعه‌بار، ایجاد می‌کند.
کاربر ۳۰۷۱۰۷۶
زندگی شاد، غیرممکن است؛ بهترین کار، این است که انسان بتواند زندگی قهرمانانه داشته باشد.
Raha1300
«چه تفاوتی میان آغاز و پایان ما وجود دارد؟ آغاز ما، با جنون اشتیاق و خلسه لذت جسمانی است، و پایان ما در ویرانی همه اعضا و رایحه تعفن اجساد. در گذرگاه میان تولد و مرگ، سلامت و لذت زندگی، همواره در سراشیب قرار دارد. کودکی رؤیایی سرشار از خوشبختی و شادی؛ نوجوانی پر از سرخوشی، بزرگسالی مملو از سختکوشی و زحمت؛ و سالخوردگی آکنده از رنج و نیاز به ترحم، تحمل عذاب آخرین بیماری و سرانجام سکرات مرگ است. آیا هستی، گامی نادر نیست که پیآمدهای آن به تدریج آشکار می‌شود؟ »
hadi_mn97
حقیقت مرگ و هراس از آن، منشاء اندیشه‌های ژرف، و مادر فلسفه و مذهب است.
hadi_mn97
هنگام مخاطب قرار دادن مردی دیگر، تنها جایگزین مناسب برای آقا، مرد، ارباب، و غیره، واژه همرنج من است. شاید عجیب به نظر برسد، ولی با واقعیت وفق می‌دهد، و درک بسیار درستی از فرد دیگر در خود دارد، و به ما یادآوری می‌کند که مدارا، شکیبایی، گذشت و عشق به همسایه، همچنین نیازمندی همگانی و احساس دین به یکدیگر، از ضروریات است.
hadi_mn97
«انسانها، به دلیل داشتن رنجهای همسان، ناخواسته به هم پیوند خورده‌اند. »
hadi_mn97
کامل زندگی کن و در زمان مناسب بمیر
atiye
اصرار شوپنهاور بر تجربه زندگی در زمان حال است، و نه زندگی کردن به امید داشتن شرایط بهتر. دو نسل بعد، نیچه همین انگاره را پذیرفت، امید را بزرگترین آفت زندگی به حساب آورد، و افلاطون، سقراط، و مسیحیت را مورد انتقاد قرار داد که چرا توجه انسان را از زندگی تحت مالکیت خود، منحرف و به دنیایی موهوم در آینده معطوف می‌کنند.
hadi_mn97
اصرار شوپنهاور بر تجربه زندگی در زمان حال است، و نه زندگی کردن به امید داشتن شرایط بهتر. دو نسل بعد، نیچه همین انگاره را پذیرفت، امید را بزرگترین آفت زندگی به حساب آورد، و افلاطون، سقراط، و مسیحیت را مورد انتقاد قرار داد که چرا توجه انسان را از زندگی تحت مالکیت خود، منحرف و به دنیایی موهوم در آینده معطوف می‌کنند.
hadi_mn97
شوپنهاور می‌گوید پس از مرگ، همان می‌شویم که پیش از تولد بوده‌ایم. آنگاه ثابت می‌کند امکان ندارد بیشتر از یک نوع نیستی، در دنیا وجود داشته باشد.
hadi_mn97

حجم

۳۵۵٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۴۲۴ صفحه

حجم

۳۵۵٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۴۲۴ صفحه

قیمت:
۵۹,۰۰۰
۴۱,۳۰۰
۳۰%
تومان