بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب درمان شوپنهاور | صفحه ۵۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب درمان شوپنهاور

بریده‌هایی از کتاب درمان شوپنهاور

۴٫۱
(۳۱۵)
انسانها، به دلیل داشتن رنجهای همسان، ناخواسته به هم پیوند خورده‌اند.
مانی
انسانها، به دلیل داشتن رنجهای همسان، ناخواسته به هم پیوند خورده‌اند.
مانی
هرگاه از منظر جوانی به زندگی نگریسته شود، آینده‌ای طولانی و پایان‌ناپذیر است؛ ولی اگر از منظر سالخوردگی نگریسته شود، گذشته‌ای بسیار کوتاه می‌شود. هرگاه با کشتی از ساحل دور می‌شویم، اجزای ساحل به تدریج کوچک و کوچکتر می‌شوند، به گونه‌ای که امکان شناسایی و تمایز آنها بسیار کمتر است، درست همچون سالهایی که با همه رویدادها و ویژگیهای گوناگون، پشت سر نهاده‌ایم.
مانی
شوپنهاور می‌گوید داشتن، عملی وارونه انجام می‌دهد و اغلب اوقات، صاحب ما می‌شود.
مانی
خوشبختی نسبی از سه منبع منشعب می‌شود: آنچه هستی، آنچه داری، و آنچه به نظر دیگران می‌آیی. آرتور اصرار دارد که تمرکز باید تنها بر نخستین مورد باشد و نباید بر دومی و سومی، یعنی آنچه داریم و آنچه به نظر دیگران می‌آییم، سرمایه‌گزاری کرد، زیرا تسلطی بر آنها نداریم و آنها از ما گرفته می‌شوند
مانی
دلبستگی زیاد انسان به مادیات و همنوعان، یا حتی دلبستگی به خویشتن، منشاء واقعی رنجهای جهانی است.
مانی
انسان باید بداند که خود را فدای سرگرمیهای زندگی می‌کند. هایدگر چنین واقعیتی را شیفتگی در زندگی روزانه می‌دانست.
مانی
انسان در اصل، هرگز خوشبخت نمی‌شود، در عوض همه مدت عمر، سرگرم تلاش و مبارزه برای دستیابی به پدیده‌ای است که تصور می‌کند برایش خوشبختی به ارمغان می‌آورد. به ندرت به هدف دست می‌یابد و پیآمد دستیابی نیز جز ناامیدی بیشتر، ناکامی، شکستگی کشتی زندگی، و رسیدن به بندر، بدون دکل و بادبان نیست. در این صورت، تفاوتی ندارد که انسان، خوشبخت باشد یا بدبخت، زیرا زندگی او، تنها همین زمان حال است که همواره از دست می‌رود و به پایان می‌رسد.
مانی
هستی انسان، جز چرخه پایان‌ناپذیر خواستن، برآوردن، دچار ملال شدن و دوباره خواستن، چیست؟
مانی
اسپینوزا علاقه زیادی به استفاده از عبارتی لاتینی به مفهوم «از منظر ابدیت» داشت و می‌گفت اگر از منظر ابدیت به رویدادهای عذاب‌آور روزانه بنگریم، آن را کمتر مختل‌کننده خواهیم یافت. باور دارم که این مفهوم، می‌تواند ابرازی ارزشمند در فرآیند روان‌درمانی،
shaye
ــ هفته پیش، هنگام حرف زدن با گیل، اشاره کردم که هرچه دلبستگیهای انسان بیشتر باشد، زندگی برای او سخت‌تر و رنجی که برای جدا شدن از آن دلبستگیها می‌برد، بسیار شدیدتر می‌شود. شوپنهاور و بودا هر دو باور دارند که انسان باید خود را از دلبستگیها جدا کند و...
shaye
بیشتر رنجهای انسان، ناشی از جذب شدن به سوی آرزوها و امیال است. به محض برآورده شدن یکی از آنها، لحظاتی احساس لذت و رضایت می‌کند، ولی خیلی زود، ملال به سراغ او می‌آید و تا برآورده شدن یکی دیگر از آرزوها، از بین نمی‌رود. شوپنهاور این ویژگی را در انسانها، چنین توصیف می‌کند: آرزو، رضایت ناپایدار، و آرزوهای دیگر.
shaye
. نیچه تفاوت انسان و گاو را در این می‌دانست که گاو می‌داند چگونه باید فارغ از هراس، در زمان مقدس حال، بدون احساس سنگینی بارهای زمان گذشته و بی‌خبر از وحشتهای زمان آینده زندگی کند، در حالی که انسان بیچاره، چنان اسیر زمان گذشته و آینده است که تنها می‌تواند لحظاتی کوتاه در زمان حال پرسه بزند. نیچه همچنین راجع به دلیل حسرت خوردن انسان به دوران طلایی کودکی می‌گفت، چون روزهایی فاقد نگرانی و سنگینی آوار زمان گذشته و اندوه زمان آینده بودند.
shaye
«احساس دو دوست هنگام دیدار پس از عمری دوری، یکی از سرخوردگیهای بزرگ زندگی است. »
shaye
«برای سامان دادن به کار خویش، باید از رمز و راز کار سایرین آگاه شوی! »
shaye
برای آرزوها باید مرز قائل شد، اشتیاق را مهار کرد، بر خشم چیره شد و همواره این واقعیت را به ذهن سپرد که هرکس، تنها می‌تواند به بخش بسیار اندکی از آنچه داشتنش ارزشمند است، دست یابد.
مانی
هرگز نباید اجازه بدهیم تجربه ذهنی، رویدادهای عینی را آلوده کند.
مانی
آنچه را دشمن نباید بداند، به دوست نگویید.
مانی
چهار حقیقت برتر بودا قرار گرفت: ۱ـ زندگی رنج است. ۲ـ رنج، تحمل دلبستگیهای متعدد به اجسام، عقاید، افراد، و زنده ماندن است. ۳ـ ترک آرزوها، دلبستگیها و خویشتن، درمان رنج است. ۴ـ پیمودن مسیری دارای هشت مرحله به سوی وارستگی، راهی ویژه برای دستیابی به زندگی فاقد رنج است.
مانی
یادگارهای گذشته و آرزوها و امیدهای آینده، جز تشویش و اضطراب، همراه نمی‌آورند. مسیر دستیابی به تعادل. از مشاهده زمان حال می‌گذرد.
مانی

حجم

۳۵۵٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۴۲۴ صفحه

حجم

۳۵۵٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۴۲۴ صفحه

قیمت:
۵۹,۰۰۰
۴۱,۳۰۰
۳۰%
تومان