بریدههایی از کتاب درمان شوپنهاور
۴٫۱
(۳۱۵)
«باید در درون انسان، آشوبی پدید آید، تا ستارهای رقصان از او زاییده شود! »
shaye
نیچه همچنین راجع به دلیل حسرت خوردن انسان به دوران طلایی کودکی میگفت، چون روزهایی فاقد نگرانی و سنگینی آوار زمان گذشته و اندوه زمان آینده بودند.
goli
«انسان محتاط، در آرزوی نداشتن درد است و نه داشتن لذت. »
مرتضی طریقی
«پس از آن رفتار نادرست با مادرت، در را چنان محکم برهم کوبیدی که برای همیشه میان من و تو بسته شد. من به خانه ییلاقی میروم و تا زمانی که از رفتن تو مطمئن نشوم، بازنخواهم گشت. تو قلب یک مادر را نمیشناسی. این قلب، هرچه بیشتر عشق بورزد، ضربه دست کسی را که مورد محبت قرار گرفته است، دردناکتر احساس خواهد کرد. این فرآیند دل کندن، از جانب تو آغاز شد.
الناز باقرزادگان
رنجهای بزرگ، احساسات مربوط به رنجهای کوچکتر را از بین میبرند. برعکس، در غیبت رنجهای بزرگ، حتی کوچکترین دردسر و مزاحمت، عذابی بزرگ همراه دارد.
الناز باقرزادگان
انسان عاقل، نباید زندگی خود را صرف کسب محبوبیت بکند. چنین هدفی، پوچ است. محبوبیت هرگز به مفهوم درست یا خوب بودن نیست، بلکه برعکس، معنای همتراز بودن با سایرین و کمعقل شدن میدهد. بهتر است انسان در درون خویش به دنبال هدف و ارزش بگردد.
علی جعفری خرمی
شوپنهاور میگوید سرنوشت زن بسیار جذاب نیز همچون مرد بسیار عاقل و باهوش، تنها زندگی کردن است، چون سایر افراد، از شدت حسادت کور میشوند و نمیخواهند فرد برتر از خود را ببینند. بنابراین چنین زن و مردی، هرگز دوست صمیمی همجنس ندارند.
علی جعفری خرمی
شاید قصد داشت به فرزند خود محدود شدن انسان را هنگام انتخاب گزینهها، بیاموزد که در ازای هر «بله» باید یک «نه» هم باشد.
علی جعفری خرمی
«رستگاری را در آن میدانم که عبارات (چنان بود) را به (چنان خواستم)، برگردانم».
علی جعفری خرمی
با هر نفسی که برمیآوریم، مرگ را که پیوسته در پی ضربه زدن به انسان است، به عقب میرانیم، هرچند که در نهایت، مرگ باید به پیروزی دست یابد، زیرا از لحظه تولد، سرنوشت ما را رقم میزند و با طعمهای که در اختیار دارد، تنها مدتی کوتاه، پیش از بلعیدن آن، بازی میکند. در عین حال، ما با علاقه زیاد و نگرانی فراوان، تا حدی که میتوانیم، به زندگی ادامه میدهیم، درست به همان شیوه دمیدن بر حباب صابون، در حالی که تردیدی نداریم سرانجام خواهد ترکید.
Paria
نامههای اداری سرشار از اضطراب او، نشانههای خشم و تهدید به چشم میخورد.
لیلی مهدوی
یکی از سه اصل شوپنهاور که کمک زیادی به من کرده، این است که خوشبختی نسبی از سه منبع منشعب میشود: آنچه هستی، آنچه داری، و آنچه به نظر دیگران میآیی. آرتور اصرار دارد که تمرکز باید تنها بر نخستین مورد باشد و نباید بر دومی و سومی، یعنی آنچه داریم و آنچه به نظر دیگران میآییم، سرمایهگزاری کرد، زیرا تسلطی بر آنها نداریم و آنها از ما گرفته میشوند، درست همچون سالخوردگی محتومی که زیبایی را از ربهکا میگیرد. در واقع شوپنهاور میگوید داشتن، عملی وارونه انجام میدهد و اغلب اوقات، صاحب ما میشود.
لیلی مهدوی
تسلای خاطر برای من، در این است که اجازه ندهم رویدادهای مبتذل، موفقیتها و شکستهای بیاهمیت، آنچه در اختیار دارم، و نگرانی از محبوبیت یا فقدان آن، جوهر هستی مرا فروببلعد. آزاد ماندن و سپاسگزاری کردن از معجزه بودن، میتواند برای من تسلای خاطر باشد.
لیلی مهدوی
اگر نخواهیم آلت دست هر فرد پست؛ و مورد استهزای هر فرد تهیمغزی باشیم، نخستین اصل، رعایت احتیاط و غیرقابل دسترس بودن است.
لیلی مهدوی
ویژگی آرتور، اجازه نمیداد واکنشهای محبتآمیز، سخاوتمندانه، و شاد انگیخته شوند و به جای آن تقریبا همگان، در برابر او حالتی انتقادی و دفاعی داشتند.
لیلی مهدوی
زندگی شاد، غیرممکن است؛ بهترین کار، این است که انسان بتواند زندگی قهرمانانه داشته باشد.
m_oghab
مستعد، همانند تیراندازی است که تیر را به هدفی میزند که سایر افراد قادر نیستند این کار را انجام دهند. نابغه، همانند تیراندازی است که هدفی را با تیر میزند که سایر افراد، قادر نیستند آن را ببینند.
m_oghab
یعنی در اوج ناامیدی، چنان خود را فریب میدهند که متوجه حضور احساس ناامیدی نمیشوند. شاید شما هم مبتلا به ناامیدی مضاعف باشید. بیشتر رنجهای انسان، ناشی از جذب شدن به سوی آرزوها و امیال است. به محض برآورده شدن یکی از آنها، لحظاتی احساس لذت و رضایت میکند، ولی خیلی زود، ملال به سراغ او میآید و تا برآورده شدن یکی دیگر از آرزوها، از بین نمیرود. شوپنهاور این ویژگی را در انسانها، چنین توصیف میکند: آرزو، رضایت ناپایدار، و آرزوهای دیگر.
کاربر ۴۳۵۰۳۴۸
نیچه تفاوت انسان و گاو را در این میدانست که گاو میداند چگونه باید فارغ از هراس، در زمان مقدس حال، بدون احساس سنگینی بارهای زمان گذشته و بیخبر از وحشتهای زمان آینده زندگی کند، در حالی که انسان بیچاره، چنان اسیر زمان گذشته و آینده است که تنها میتواند لحظاتی کوتاه در زمان حال پرسه بزند. نیچه همچنین راجع به دلیل حسرت خوردن انسان به دوران طلایی کودکی میگفت، چون روزهایی فاقد نگرانی و سنگینی آوار زمان گذشته و اندوه زمان آینده بودند.
کاربر ۴۳۵۰۳۴۸
باید به گونهای زیست که اگر فرصت دوباره زیستن پیشنهاد شود، بتوان پاسخ مثبت داد و پذیرفت.
مانی
حجم
۳۵۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۴۲۴ صفحه
حجم
۳۵۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۴۲۴ صفحه
قیمت:
۵۹,۰۰۰
۴۱,۳۰۰۳۰%
تومان