بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب درمان شوپنهاور | صفحه ۴۰ | طاقچه
تصویر جلد کتاب درمان شوپنهاور

بریده‌هایی از کتاب درمان شوپنهاور

۴٫۱
(۳۱۵)
شوپنهاور راجع به مراقبه شرقی، زدودن غبار از ذهن، راندن تخیلات باطل، مشاهده از ورای اندیشه‌ها، و کاهش رنج با استفاده از یادگیری هنر جدا شدن از دلبستگیها، مثبت می‌اندیشید. در واقع او برای نخستین بار، اندیشه‌های شرقی را به فلسفه غرب، معرفی کرد.
زهرا موحد
ــ اسپینوزا علاقه زیادی به استفاده از عبارتی لاتینی به مفهوم «از منظر ابدیت» داشت و می‌گفت اگر از منظر ابدیت به رویدادهای عذاب‌آور روزانه بنگریم، آن را کمتر مختل‌کننده خواهیم یافت. باور دارم که این مفهوم، می‌تواند ابرازی ارزشمند در فرآیند روان‌درمانی، باشد. شاید حتی برای تسلی بخشیدن به شما جولیوس که در معرض دریافت ضربه‌ای جدی قرار گرفته‌اید، به کار برود.
زهرا موحد
دلبستگیها و تعداد آنها، اجزای ضروری زندگی کامل به حساب می‌آیند و جدا شدن از دلبستگیها، به دلیل رنجی که همراه می‌آورند، رهنمودی قطعی برای زندگی کردن است.
زهرا موحد
دلبستگیها و تعداد آنها، اجزای ضروری زندگی کامل به حساب می‌آیند و جدا شدن از دلبستگیها، به دلیل رنجی که همراه می‌آورند، رهنمودی قطعی برای زندگی کردن است.
زهرا موحد
«جایی که من باشم، مرگ حضور ندارد و جایی که مرگ باشد، من نیستم، پس چرا باید از آن بترسم»
آوا داوودی فر
هرچند همگان می‌دانند زندگی مفهومی جز فقدان پیاپی ندارد، ولی کمترکسی اطلاع دارد که یکی از فقدانهای بد دهه‌های پایان عمر، فرو نرفتن به خواب خوش شبانگاهی است. جولیوس همه این درس را به خوبی می‌دانست.
زهرا موحد
آرتور در هیچ دوره‌ای از زندگی، به مذهب متوسل نشد. ایمان و اعتقاد زیادی نداشت، ولی در نوجوانی امیدوار بود با اعتقاد به وجود خدا، بتواند از وحشت هستی و زندگی بگریزد. البته این اعتقاد، پس از سفری به قلب پدیده‌های وحشت‌آفرین تمدن اروپایی، سست شد.
زهرا موحد
مشاهده آن صحنه‌های سرشار از رنج و عذاب انسانی، تأثیری ژرف بر زندگی و آثار شوپنهاور نهاد. شباهت تجربه خود را با تجربیات بودا، نادیده نمی‌انگاشت و چندین سال بعد، راجع به آن سفر، چنین نوشت: «در هفده سالگی، بدون در اختیار داشتن توشه‌ای از آموزشهای مدرسه، مجذوب اندوهها و فجایع زندگی شدم، درست به همین ترتیب، بودا در دوران جوانی، مجذوب بیماری، رنج پیری، و مرگ شد. »
زهرا موحد
بودا در دوران جوانی، در قصر پدرش، دور از سایر مردم می‌زیست. هنگامی که برای نخستین بار از قصر پدر گام به بیرون نهاد، سه وحشت اساسی زندگی را شناخت: انسان بیمار؛ پیرمرد ناتوان؛ و جسد. اکتشاف ماهیت فاجعه‌آمیز و هراس‌آور هستی، موجب شد که بودا، دنیا را ترک کند و به دنبال رهایی از رنج عمومی برود.
زهرا موحد
آرتور در مدرسه‌ای در ویمبلدون لندن، جایی که لرد نلسون زمانی در آن تحصیل می‌کرده است، زبان انگلیسی خود را تکمیل کرد. در مراسم اعدام در حضور مردم و تازیانه خوردن دریانوردان، شرکت و از بیمارستانها و تیمارستانها بازدید کرد. همچنین به تنهایی به محله‌های پرجمعیت و فقیرنشین لندن رفت.
زهرا موحد
سفرنامه آرتور، شامل علایق و ویژگیهای ظریفی است که چندین سال بعد، شخصیت پایدار او را ساختند. یکی از مفاهیم نیرومند آن سفر، شیفتگی آرتور از پدیده‌هایی است که موجب ایجاد وحشت در انسان می‌شود
زهرا موحد
سفرنامه آرتور، شامل علایق و ویژگیهای ظریفی است که چندین سال بعد، شخصیت پایدار او را ساختند. یکی از مفاهیم نیرومند آن سفر، شیفتگی آرتور از پدیده‌هایی است که موجب ایجاد وحشت در انسان می‌شود
زهرا موحد
گل پاسخ داد: ابله! گمان می‌کنی شکوفا شدن من، برای دیده شدن است؟ من برای خود می‌شکفم، و نه برای سایر افراد. شکوفایی، مرا خوشحال می‌کند. منشاء شادی من، در وجود و در شکوفایی خودم است!
مسعود
نیچه تفاوت انسان و گاو را در این می‌دانست که گاو می‌داند چگونه باید فارغ از هراس، در زمان مقدس حال، بدون احساس سنگینی بارهای زمان گذشته و بی‌خبر از وحشتهای زمان آینده زندگی کند، در حالی که انسان بیچاره، چنان اسیر زمان گذشته و آینده است که تنها می‌تواند لحظاتی کوتاه در زمان حال پرسه بزند. نیچه همچنین راجع به دلیل حسرت خوردن انسان به دوران طلایی کودکی می‌گفت، چون روزهایی فاقد نگرانی و سنگینی آوار زمان گذشته و اندوه زمان آینده بودند.
زهرا موحد
کودکی، دوران بی‌گناهی و شادی، و بهشت گمشده زندگی انسان است که در بقیه مدت عمر، پیوسته نگاهی حسرت‌بار و سرشار از آرزو و امید به آن می‌اندازد. در این دوره، فعالیت هراس‌انگیز دستگاه تناسلی، در خواب، ولی فعالیت مغز، به بالاترین سطح فعالیت رسیده است.
زهرا موحد
سقراط آشکارا می‌گوید: «اگر می‌خواهی خوب زندگی کردن را بیاموزی، باید خوب مردن را یاد بگیری». از سنه‌کا هم چنین نقل می‌شود: «هیچ انسانی، طعم واقعی زندگی را احساس نخواهد کرد، مگر زمانی که برای ترک کردن آن، آمادگی داشته باشد».
زهرا موحد
قوانین اساسی گروه چیست؟ ــ نخست رازداری. نباید با سایر افراد، راجع به افراد حاضر در گروه حرف زد. دوم، تلاش برای افشای خویشتن، با صداقت فراوان در ابراز احساسات نسبت به سایر اعضا. سوم، پیش بردن همه کارها، درون گروه، یعنی اگر ارتباطی خارج از گروه برقرار شود، باید آن را به درون گروه آورد و مورد بحث و گفتگو قرار داد.
زهرا موحد
شوپنهاور باور دارد که هر انسانی برای انسان دیگر، گرگ است. تردیدی ندارم سارتر برای نوشتن کتاب بن‌بست، از همین باور الهام گرفته.
زهرا موحد
شوپنهاور معتقد است افراد دوپا، دقیقا اصطلاح خودش، برای گرم شدن، باید دور آتش، گرد هم بیایند، ولی هشدار می‌دهد که این گردهمآیی، نباید به اندازه‌ای باشد که موجب یکی شدن آنها شود. او جوجه تیغی را دوست دارد، زیرا آنها هم برای گرم شدن، گرد هم می‌آیند، ولی تیغهایشان را برای جدا ماندن در حد ضرورت، به کار می‌برند. شوپنهاور برای حفظ حریم و جدا ماندن، ارزش زیادی قائل است و برای شاد بودن، به بیرون از خویشتن وابستگی ندارد. او در این باور، تنها نیست و مردان بزرگ دیگری همچون مونتنی نیز چنین اعتقادی دارند.
زهرا موحد
سرنوشت چنین مقرر کرده بود که آرتور شوپنهاور، تبدیل به یکی از فرزانگان کره زمین، و در عین حال، فردی ناامید و بیزار از زندگی شود. او در پنجاه سالگی نوشت: «... اگر آینده‌نگری داشتیم، مواردی را می‌یافتیم که در آن کودکان به نظر زندانیانی بی‌گناه می‌آیند که نه به مرگ، بلکه به زندگی محکوم شده‌اند، ولی از مفهوم مجازات خویش، آگاهی چندانی ندارند. با این همه، هر کودکی، آرزو دارد به دوران سالخوردگی برسد، یعنی همان دوره‌ای از زندگی که امروز آن، بد است؛ هر روز آن، بدتر از پیش می‌شود؛ و بدترین روز نیز فردا فرا خواهد رسید... »
زهرا موحد

حجم

۳۵۵٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۴۲۴ صفحه

حجم

۳۵۵٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۴۲۴ صفحه

قیمت:
۵۹,۰۰۰
۴۱,۳۰۰
۳۰%
تومان