بریدههایی از کتاب هنر ظریف اهمیت ندادن
نویسنده:مارک منسون
مترجم:فاطمه بلدی، محمد خلعتبری
ویراستار:سارا بحری
انتشارات:کتاب کوله پشتی
امتیاز:
۳.۶از ۴۴ رأی
۳٫۶
(۴۴)
اهمیت ندادن یعنی باوجود خیره شدن به ترسناکترین و دشوارترین چالشهای زندگی، دستبهکار شوید.
niloufar.dh
شما همواره با پیامهایی بمباران میشوید که میگویند همیشه باید به همهچیز اهمیت بدهید. به یک تلویزیون بهتر اهمیت بدهید. به داشتن تعطیلات بهتر نسبت به همکارانتان اهمیت بدهید. به خریدن آن ماشین چمنزنی جدید اهمیت بدهید. به داشتن نوع مناسبی از مونوپاد اهمیت بدهید.
چرا؟ حدس من این است: زیرا اهمیت دادن به چیزهای بیشتر، به نفع تجارت است.
به تجارت خوب هیچ ایرادی وارد نیست، اما مشکل اینجاست که اهمیت دادن بیش از حد، برای سلامت روان شما ضرر دارد. باعث میشود به چیزهای سطحی و جعلی بیش از اندازه وابسته شوید و زندگی خود را وقف تعقیب سرابی از خوشبختی و رضایت بکنید. کلید دستیابی به یک زندگی بهتر، اهمیت دادن به چیزهای بیشتر نیست؛ بلکه اهمیت دادن به چیزهای کمتر است، اهمیت دادن به چیزهایی که واقعی، ضروری و مهم هستند.
mohsen khodadadi
هرچه بیشتر به تاریکی خیره میشوم، زندگی روشنتر میشود، دنیا ساکتتر میشود و مقاومت ناخودآگاهم در مقابل، خب، همهچیز کمتر میشود.
Dexter
بوکوفسکی نوشت «همهٔ ما خواهیم مرد، همهٔ ما. عجب سیرکی! همین به تنهایی باید کاری کند همدیگر را دوست بداریم، اما اینطور نیست. مسائلِ بیاهمیتِ زندگی ما را وحشتزده و نابود میکند. هیچوپوچ، ما را میبلعد.»
Dexter
مردم تمام مسئولیتها را رها میکنند و از جامعه میخواهند به احساسات و حساسیتهای آنها رسیدگی کند.
Dexter
من در دماغهٔ امید نیک در آفریقای جنوبی هستم، جایی که زمانی تصور میشد انتهای جنوبی آفریقا و جنوبیترین نقطهٔ دنیاست.
Dexter
آخرین کسی که باید بخواهم کنار او خودسانسوری کنم، زنی است که عاشق او هستم.
Dexter
رابطهٔ سالم این نیست که شما هم به هر چیزی که شریکتان اهمیت میدهد اهمیت بدهید؛ بلکه اهمیت دادن به شریکتان است، صرفنظر از چیزهایی که او به آنها اهمیت میدهد. عشق بیقیدوشرط یعنی این عزیزم.
Dexter
اگر بهخاطر کسی که به او اهمیت میدهید ازخودگذشتگی کنید، باید به این دلیل باشد که خودتان میخواهید، نه چون احساس وظیفه میکنید یا از عواقب انجام ندادن آن میترسید. اگر همسر/ نامزدتان قرار است بهخاطر شما ازخودگذشتگی کند باید به این دلیل باشد که واقعاً خودش میخواهد، نه به این خاطر که شما با عصبانیت یا ایجاد احساس گناه، مجبورش کرده باشید ازخودگذشتگی کند.
Dexter
قربانی مشکلات بیشتر و بیشتری خلق میکند تا حلشان کند - نه به این دلیل که مشکلات واقعی دیگری وجود دارد، بلکه این کار توجه و محبتی را که مشتاقش است برایش فراهم میکند. ناجی مشکلات را پیدرپی حل میکند - نه به این دلیل که واقعاً به مشکلات اهمیت میدهد، بلکه چون باور دارد باید مشکلات دیگران را حل کند تا شایستهٔ توجه و محبت باشد.
Dexter
یک مادر ازخودگذشته ممکن است مسئولیت تمام مشکلات زندگی فرزندان خود را بر عهده بگیرد. سپس حقبهجانبیاش، حقبهجانبی را در فرزندانش تقویت میکند، آنطور که با این باور بزرگ میشوند که همیشه دیگران باید مسئول مشکلات آنها باشند.
(به همین دلیل است که مشکلات شما در روابط عاطفیتان، همیشه به طرز عجیبی شبیه مشکلات رابطهٔ والدینتان است.)
Dexter
افراد حقبهجانب در روابطشان در یکی از ایندو تله گیر میافتند. یا انتظار دارند دیگران مسئولیت مشکلات آنها را بر عهده بگیرند: «من یک آخر هفتهٔ خوب و آرامشبخش در خانه میخواستم. تو باید این را میدانستی و برنامههایت را لغو میکردی.» یا بیش از حد مسئولیت مشکلات دیگران را بر عهده میگیرند: «او دوباره شغلش را از دست داد، اما احتمالاً من مقصر هستم؛ چون آنقدر که میتوانستم از او حمایت نکردم. قرار است فردا به او کمک کنم دوباره رزومهاش را بنویسد.»
Dexter
افرادی که در روابط سمی هستند و حدومرزهای ضعیفی دارند یا هیچ حدومرزی ندارند، همواره از پذیرش مسئولیت مشکلاتشان طفره میروند و/ یا مسئولیت مشکلات شریکشان را بر عهده میگیرند.
Dexter
واقعیت این است که اشکال سالم و ناسالمی از عشق وجود دارد. عشق ناسالم شامل دو نفر است که سعی میکنند بهواسطهٔ احساسی که به یکدیگر دارند از مشکلاتشان فرار کنند - به بیانی دیگر، آنها از یکدیگر بهعنوان راه فرار استفاده میکنند. عشق سالم شامل دو نفر است که مشکلاتشان را مطرح میکنند و با حمایت یکدیگر، به آنها رسیدگی میکنند.
Dexter
ما با انتخاب چیزی که نمیپذیریم تعریف میشویم.
Dexter
همهٔ ما برای ارزش دادن به چیزی، باید به چیزی اهمیت بدهیم. و برای ارزش دادن به چیزی، باید چیزهای غیر از آن را رد کنیم. برای ارزش دادن به X، باید غیر X ها را رد کنیم.
Dexter
برای جامعهٔ روسیه که چندین نسل تحت کمونیسم زندگی کرده بود، فرصتهای اقتصادی ناچیزی داشت و در قفسی از فرهنگ وحشت حبس بود، اعتماد باارزشترین واحد پول بهحساب میآمد و برای ایجاد اعتماد باید صادق باشید. به این معنا که وقتی اوضاع بههمریخته است، همان را بیپرده و بدون معذرتخواهی بیان کنید. از ابراز صداقت ناخوشایند مردم قدردانی میشد فقط به این دلیل که برای بقا ضرورت داشت، باید میفهمیدید به چه کسی میتوانید تکیه کنید و به چه کسی نمیتوانید، و باید این را بهسرعت میفهمیدید.
Dexter
سفر ابزار فوقالعادهای برای خودسازی است؛ زیرا شما را از ارزشهای فرهنگیتان رها میکند و نشانتان میدهد که مردم یک جامعهٔ دیگر میتوانند با ارزشهای کاملاً متفاوتی زندگی کنند
Dexter
«اگر در مسئلهای گیر کردیدهمانطور ننشینید و به آن فکر کنید؛ بلکه روی آن کار کنید. حتی اگر نمیدانید دارید چهکار میکنید، همین که روی آن کار کنید، درنهایت موجب خواهد شد ایدههای درست به ذهنتان خطور کند.»
Dexter
ما به نوعی بحران وجودی نیاز داریم تا به معنایی که از زندگی دریافتهایم، بدون تعصب نگاه کنیم و سپس به تغییر مسیر فکر کنیم.
Dexter
حجم
۱۹۴٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه
حجم
۱۹۴٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه
قیمت:
۴۹,۰۰۰
تومان