همهچیز برمیگردد به اینکه در واقعیت، چیزی به نام هیچ اهمیتی ندادن وجود ندارد. این غیرممکن است. همهٔ ما باید به چیزی اهمیت بدهیم. اهمیت ندادن به هیچچیز، خود یعنی اهمیت دادن به چیزی.
Dexter
زمانی که احساس میکنیم داریم مشکلات خود را انتخاب میکنیم، احساس قدرت میکنیم. زمانی که احساس میکنیم مشکلاتمان دارند برخلاف میلمان به ما تحمیل میشوند، احساس قربانی بودن و بدبختی میکنیم.
Dexter
این فعالیتها شامل درد، تقلا، حتی عصبانیت و ناامیدی هستند - اما وقتی به نتیجه میرسند، به گذشته نگاه میکنیم و با چشمانی اشکبار، برای نوههایمان از آنها میگوییم.
Dexter
اینکه تصور کنید غافل هستید و چیز زیادی نمیدانید، بسیار بیشتر کمکتان میکند. این شما را از خرافات و باورهای بیاساس دور نگه میدارد و کاری میکند دائماً در حال یادگیری و رشد باشید.
Dexter
کشمکشهایمان موفقیتهایمان را تعیین میکنند. مشکلاتمان مولد خوشحالیمان هستند، و در کنار آن، مشکلات کمی بهتر و کمی ارتقایافتهتر را نیز ایجاد میکنند.
توجه کنید: این یک مارپیچ بیپایان روبهبالا است. و اگر زمانی فکر کنید مجاز هستید از بالا رفتن دست بکشید، متأسفانه متوجه نکته نشدهاید؛ زیرا لذت در همان بالا رفتن است.
Dexter
آنچه موفقیت شما را تعیین میکند، «از چه چیزی میخواهید لذت ببرید؟» نیست. سؤال مناسب این است که «چه دردی را میخواهید تحمل کنید؟» راه رسیدن به خوشحالی راهی سرشار از خواری و شرم است.
Dexter
شخصی که با او ازدواج میکنید، شخصی است که با او دعوا میکنید. خانهای که میخرید، خانهای است که تعمیرش میکنید. شغل رؤیاییای که اختیار میکنید، شغلی است که در آن با مشکل مواجه میشوید. هر چیزی با یک فداکاری ذاتی همراه است، هر چیزی که باعث میشود احساس خوبی داشته باشیم همچنین ناگزیر باعث خواهد شد احساس بدی داشته باشیم.
Dexter
تصمیم گرفتن بر اساس ادراک احساسی، بدون کمک گرفتن از منطق برای کنترل آن تقریباً همیشه مزخرف است.
Dexter