بریدههایی از کتاب نامه به کودکی که هرگز زاده نشد
۳٫۵
(۱۵)
زندگی یعنی تلاش و خستگی؛ یعنی جنگی که هرروز تکرار میشود و تمامی ندارد و تو برای لحظات شادش که پرانتزهایی بیش نیستند، باید بهای سنگینی بپردازی.
آسمان شب
البته خیالت راحت باشد، من از هیچ کسی نمی ترسم، اصلا به بقیه اهمیت نمی دهم. از خدا هم نمی ترسم چون به او طور دیگری اعتقاد دارم!
آسمان شب
تقدیم به همهٔ کسانی که از تر دید نمی هراسند و در جستجوی چراهای زندگی هستند، بدون اینکه ذره ای خسته شوند و با همهٔ درد و رنجها به هر قیمتی ادامه میدهند به همهٔ کسانی که بر سر دو راهی قرا رگرفته اند تا زندگی را به شخصی ببخشند یا از او دریغ کنند...
این کتاب هدیه ای ست از یک زن برای همهٔ زنان...و کتابی ست که به مر دان کمک خواهد کرد تا بفهمند...
آسمان شب
کودکم! من تلاش میکنم تا به تو بفهمانم که مرد بودن، صرفا به معنای داشتن آلت مردانه نیست؛ به این معناست که انسان باشی
muhaddith
از تو فقط همین درخواست را دارم که از معجزهٔ به دنیا امدنت نهایت استفاده و بهره را ببری و هیچگاه ترسو و بزدل نباشی. ترس، حیوان بزرگ و درنده ای ست که همیشه در کمین ماست. هرروز به ما حمله میکند و فقط تعداد کمی از انسانها اجازه نمی دهند که این حیوان درنده، بدنشان را بدرد. ترس گرگی در لباس میش است و گاهی در لباس مصلحت و دور اندیشی و گاهی در لباس عقل و کمال ظاهر میشود
muhaddith
کودکم! زندگی یعنی تلاش و خستگی؛ یعنی جنگی که هرروز تکرار میشود و تمامی ندارد و تو برای لحظات شادش که پرانتزهایی بیش نیستند، باید بهای سنگینی بپردازی.
کاربر ۷۹۸۵۰۵۲
اگر زنی به خودش احترام بگذارد، دیگران هم به او احترام میگذارند و اگر خودش را باور داشته باشد، دیگران هم او را باور میکنند.
varaan
در بهترین حالت ماجرا هم بعد از پایان همه چیز، از خودت میپرسی چه چیز باعث شد که خودت را به درون آب بیندازی؟ نارضایتی از خودت، امید به پیدا کردن چیزی که آن را در وجود خودت نیافتی؟ ترس از تنهایی، دلتنگی وسکوت؟ و یا نیاز به داشتن کسی و حمایت از سمت او؟ کدام یک؟ شاید از نظر بعضیها اسم اینها عشق باشد؛ اما از نظر من فقط نوعی عطش و گرسنگی ست که به محض سیر شدن، سردلت میماند و سوهاضمه اش را برایت میگذارد.
varaan
من بین یک احتمال ناشناخته و واقعیتی که نباید نابود شود، دومی را انتخاب میکنم
neg78
زندگی را باور دارم؛ آن را با همهٔ زشتی و رسوایی هایش دوست دارم
𝕰𝖆𝖘𝖙𝖊𝖗𝖓 𝖌𝖎𝖗𝖑
خدا علامت تعجبی در زندگیِ ماست که همهٔ تکه های شکسته را به همدیگر میچسباند
𝕰𝖆𝖘𝖙𝖊𝖗𝖓 𝖌𝖎𝖗𝖑
شاید هم دیگر نمی خواهم همان زنی که قبل از تو بودم باشم؟
𝕰𝖆𝖘𝖙𝖊𝖗𝖓 𝖌𝖎𝖗𝖑
مادربودن یک وظیفه نیست. حتی یک اصل و حقیقت در زندگی هم نیست. مادر بودن یک انتخاب آگاهانه است
𝕰𝖆𝖘𝖙𝖊𝖗𝖓 𝖌𝖎𝖗𝖑
ثمرهٔ امتیاز پدر بودن به شما همانند یک سوپ آماده و یا پیراهن اتوکشیده است که جلویتان میگذارند
𝕰𝖆𝖘𝖙𝖊𝖗𝖓 𝖌𝖎𝖗𝖑
مرزی که حماقت و نادانی را از دانایی جدایی میکند، خیلی باریک است.
𝕰𝖆𝖘𝖙𝖊𝖗𝖓 𝖌𝖎𝖗𝖑
شهامت یعنی خوشبینی، من خوش بین نبودم چون شهامت نداشتم.
𝕰𝖆𝖘𝖙𝖊𝖗𝖓 𝖌𝖎𝖗𝖑
اگر زنی به خودش احترام بگذارد، دیگران هم به او احترام میگذارند و اگر خودش را باور داشته باشد، دیگران هم او را باور میکنند.
𝕰𝖆𝖘𝖙𝖊𝖗𝖓 𝖌𝖎𝖗𝖑
تو بدون ذره ای رحم و دلسوزی، همهٔ وجودم را تصاحب کرده ای
𝕰𝖆𝖘𝖙𝖊𝖗𝖓 𝖌𝖎𝖗𝖑
آنچه را که زن و مرد عشق مینامند، بالواقع مانند فصل بهار و پاییز است. وقتی بروز میکند مانند بهار سرشار از سرسبزی و خرمی ست و وقتی از آن همه عشق و علاقه چیزی باقی نمی ماند، مانند پاییز چیزی به جز برگ خشک و زرد به جا نمی گذارد.
𝕰𝖆𝖘𝖙𝖊𝖗𝖓 𝖌𝖎𝖗𝖑
آیا آماده ای خطر کنی و لباس زیر دیگران را بشویی و کم کم بفهمی فردا همان دیروز تو بوده است؟؟ تو به دنیایی پا میگذاری که همهٔ دیروزهایش فردا هستند و هر فردایش یک پیروزی و غلبه کردن بر مشکلات.
𝕰𝖆𝖘𝖙𝖊𝖗𝖓 𝖌𝖎𝖗𝖑
حجم
۱۱۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
حجم
۱۱۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان