بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب نامه به کودکی که هرگز زاده نشد | صفحه ۵ | طاقچه
تصویر جلد کتاب نامه به کودکی که هرگز زاده نشد

بریده‌هایی از کتاب نامه به کودکی که هرگز زاده نشد

دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۵از ۱۵ رأی
۳٫۵
(۱۵)
ترحم و دلسوزی دیگران در حال حاضر اصلا به دردم نمی خورد.
Fatima
می‌گفت:"هر انسانی به اندازهٔ لیاقت و شایستگی اش از زندگی به دست می‌آورد." یعنی فقیر لیاقتش این است که فقیر باشد و نابینا لایق نابینایی است؟؟ واقعا نویسندهٔ نادانی بود و البته در عین حال باهوش! کودکم مرزی که حماقت و نادانی را از دانایی جدایی می‌کند، خیلی باریک است. خودت بعدها به این موضوع پی خواهی برد.
Fatima
اگر زنی به خودش احترام بگذارد، دیگران هم به او احترام می‌گذارند و اگر خودش را باور داشته باشد، دیگران هم او را باور می‌کنند.
Fatima
تو همان کاری که ماه‌ها منتظرش بودم و حسرتش را می‌خوردم انجام دادی. به خودت کش و قوسی دادی، شاید هم خمیازه کشیدی و به شکمم ضربه زدی. یک لگد کوچک.. اولین لگد تو بود
Fatima
چرا باید این درد و رنج را تحمل کنم؟ به چه جرمی؟ به جرم هم آغوشی با یک مرد؟ فقط به خاطر سلولی که بدون خواسته و اجازهٔ من به دو سلول، چهارسلول و بعد هشت سلول و بی نهایت تقسیم می‌شود؟ شاید هم بخاطر زندگی اینقدر عذاب می‌کشم؟ بسیار خوب، قبول! بخاطر زندگی و بودن است. اما این چه زندگی و بودنی است که به تو که هنوز وجود نداری، بیشتر از منی که وجود دارم اهمیت می‌دهد؟
Fatima
رمانتیک بودن در همه چیز خیلی خوب است، اما به قول دوستم واقعیت شکل دیگری دارد. حتی مرغ‌ها هم همهٔ جوجه هایشان را به دنیا نمی آورند
Fatima
در پنج هفتگی، صورت یا حتی مغز هم نداری. کودکم من درحال حرف زدن با تو هستم، اما تو نمی دانی. راستش آن قدر تاریکی اطرافت را احاطه کرده است که حتی نمی دانی وجود داری: حتی می‌توانم دورت بیندازم و تو هیچوقت نفهمی که من این کار را کرده ام.از هیچ طریقی متوجه نمی شوی که آیا کار درستی در حقت کرده ام و یا کار اشتباه.
Fatima
بسیاری از زنان از خودشان می‌پرسند چرا باید کودکی را به دنیا بیاورم؟ برای اینکه گرسنگی بکشد؟ از سرما بلرزد؟ به او خیانت شود و مورد تحقیر و سواستفاده قرار بگیرد؟ یا در اثر بیماری و جنگی کشته شود؟ چنین زنانی امیدوار نیستند که گرسنگی کودکانشان برطرف خواهد شد، سرپناه گرمی پیدا می‌کنند. آن‌ها امیدی ندارند که فرزندشان در زندگی از احترام و وفاداری برخوردار می‌شوند و فکر می‌کنند که حتی اگر تمام عمرو تلاششان را بگذارند نمی توانند جنگ و بیماری را ریشه کن کنند. شاید هم حق با آن‌ها باشد. اما آیا هیچ بودن واقعا بهتر از درد کشیدن است؟
Fatima
حقیقت این است که من از مرگ هم نمی ترسم! مردن یعنی اینکه تو یکبار متولد شده ای، یعنی از هیچ جدا شده ای. اما چیزی که مرا واقعا می‌ترساند، نیستی است؛ هرگز وجود نداشتن است آن هم به صورت اتفاقی یا از روی اشتباه و غفلت دیگران.
Fatima
اما حتی وقتی احساس بدبختی می‌کنم، باز هم از به دنیاآمدنم پشیمان نیستم، چون هیچ چیزی بدتر از نبودن نیست!
Fatima
ن از هیچ کسی نمی ترسم، اصلا به بقیه اهمیت نمی دهم. از خدا هم نمی ترسم چون به او طور دیگری اعتقاد دارم! از درد کشیدن هم نمی ترسم. همهٔ ترس من بخاطر توست! تویی که سرنوشت، بالاجبار از هیچ جدایت کرده و حالا به وجود من چسبیده ای.می دانستم که روزی می‌آیی اما هیچوقت مشتاق خوشامدگفتن تو به این دنیا نبودم. مدت هاست انتظارت را می‌کشم، اما هیچوقت آمادگی روبه رو شدن با تو را نداشتم، چون دائما این سوال وحشتناک را از خودم می‌پرسیدم که:"نکند دوست نداشته باشی به این دنیا بیایی؟ نکند روزی فریاد بزنی و سرزنشم کنی و بگویی:" چه کسی از تو خواسته بود مرا به دنیا بیاوری؟ چرا مرا گرفتار این دنیا کردی؟" آن وقت باید چه کار کنم؟؟ کودکم!
Fatima
«دلیلی برای دروغ نیست من هم مانند بسیاری از هم جنسانم این حقیقت را انکار نمی کنم، آن چه از زبانِ قهرمان این کتاب روایت کرده ام، ماجرایی ست که در زمانی نه چندان دور برای خودم اتفاق افتاده است!! آری! من حامله شدم و به طفلی که در شکمم داشتم عشق ورزیدم و....!!!!»
Fatima
تقدیم به همهٔ کسانی که از تر دید نمی هراسند و در جستجوی چراهای زندگی هستند، بدون اینکه ذره ای خسته شوند و با همهٔ درد و رنج‌ها به هر قیمتی ادامه می‌دهند به همهٔ کسانی که بر سر دو راهی قرا رگرفته اند تا زندگی را به شخصی ببخشند یا از او دریغ کنند... این کتاب هدیه ای ست از یک زن برای همهٔ زنان...و کتابی ست که به مر دان کمک خواهد کرد تا بفهمند...
Fatima
من چگونه می‌توانم تو را دور بیندازم؟
آسمان شب
اگر نظرم را دربارهٔ زندگی و معمای زاده شدن یا نشدن بخواهی بدانی، نظرم این است که همیشه به دنیا آمدن و زندگی کردن بهتر از هرگز به دنیا نیامدن است
آسمان شب
حتی در تمام لحظه هایی که بخاطر شکست ها، دردها و ناکامی‌هایم گریه می‌کنم، باز هم درد کشیدن و تحملش را به هرگز وجود نداشتن ترجیح می‌دهم.
آسمان شب
اما آیا هیچ بودن واقعا بهتر از درد کشیدن است؟
آسمان شب
درد با ما به دنیا می‌آید، رشدمی کندو بزرگ می‌شود، و آن قدر به وجودش عادت می‌کنیم که فکرمی کنیم باید مانند داشتن دست و پاهایمان همیشه با ما باشد.
آسمان شب
اما حتی وقتی احساس بدبختی می‌کنم، باز هم از به دنیاآمدنم پشیمان نیستم، چون هیچ چیزی بدتر از نبودن نیست!
آسمان شب

حجم

۱۱۲٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۳۶ صفحه

حجم

۱۱۲٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۳۶ صفحه

قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان
صفحه قبل۱
...
۴
۵
صفحه بعد