درصد بالایی از مراجعهکنندگان من سالها و حتی دهههاست که به خاطر همین ترس به بیعملی مطلق رسیدهاند. آنها به خاطر ترس از ناتوانی مالی، ترس از تنها ماندن یا ترس از قضاوت مردم، در رابطهٔ زناشویی ماندهاند. به دنبال رؤیاهای خود نرفتهاند و ریسکی را به جان نمیخرند زیرا از شکست یا تغییر میترسند.
سهیلا
آنقدر منتظر نمانید تا در پایان زندگی خود دریابید که توان انجام همهٔ اینها را داشتهاید. آن پایان خوش قصهٔ شما میتواند همین امروز آغاز گردد.
Elizee
از ترس آن که دیگران بفهمند که ما در درونیترین بخش وجود خود دارای ویژگیهایی منفی هستیم، به تدریج از ارزش و اهمیت این بخشها کاسته و ظاهری دروغین و ماسکی برای خود میسازیم تا نشان دهیم و اثبات کنیم که ما آن چیزی که دوست نداریم، نیستیم
Elizee
با زندگی در احاطهٔ ترسها، غالباً همان از دست دادن یا طرد شدگی که بیش از همه از آن میترسیم را تجربه میکنیم، زیرا ترس نه تنها قدرت عمل را از ما میگیرد بلکه ما را در انزوا قرار میدهد. از ترس این که دیگران بفهمند ما دوستداشتنی و لایق نیستیم، خود را از آنها دور میکنیم. با انجام رفتارهای معتادگونهای که مانع میشوند تا رنج، شرم و ترسمان را احساس کنیم، خود را از واقعیت هر روزه دور میسازیم. از یکپارچگی - عمیقترین وجوه حقیقت خود - دور میشویم، زیرا میترسیم بگذاریم این بخشها شناخته شوند یا مورد قضاوت دیگران قرار گیریم.
کاردۆ
تمامی پاسخها در درون من است
Zohreh
به گفتهٔ یونگ «هر آن که به بیرون بنگرد رؤیا میبیند و آن که به درون بنگرد، بیدار میشود».
کاربر ۳۱۲۲۹۶۸
هرگاه در جایگاه توقع و پافشاری بر نقطه نظر خود قرار داریم، آنچه که در حال حاضر در جریان است را تجربه نمیکنیم؛ حتی بدتر از این، آنچه که هست را قضاوت کرده و از آن انتقاد میکنیم.
مریم قنبری
این که بخواهیم دیگری از ما مراقبت کرده و نیازهایمان را برآورده کند، مطمئنترین راه برای ناتوانی، درماندگی و مأیوس شدن است. اگر منبع خوشحالی ما چیزی بیرون از خودمان باشد، هرگز نخواهیم توانست حقیقتاً احساس امنیت و دل آسودگی کنیم. با این کار قدرت را از خود سلب کرده و به دیگران وابسته میشویم.
کاربر ۱۹۹۷۵۵۳
این هرگز به خاطرم خطور نکرده بود جایی که میتوانستم در آنجا به جستجوی پاسخها بر آیم، قلبم است.
مریم قنبری
: وقتی پای بدن در میان باشد، اگر ما به او گوش نسپاریم، او نیز به ما گوش نمیدهد!
سهیلا