بریده‌هایی از کتاب چگونه در هر موقعیت انتخاب درست داشته باشیم

به جای این که برای دریافت حقیقت به جهان بیرون بنگریم، نیازمند آنیم که جهت مسیر خود را به کل عوض کرده و به سمت خویشتن بازگردیم، باید یاد بگیریم که به درون رفته و ندایی را کشف کنیم که همواره آنجا بوده است.

بسیاری از ما همانند هلن، با احساسات و عواطف، بویژه با خشم خود قطع رابطه کرده‌ایم یا آن‌ها را غلط می‌پنداریم

گول نخورید. ممکن است به خاطر این که در زندگی خانوادگی شما مشکلی وجود دارد، در زندگی شغلیتان رفتار خودتخریبی داشته باشید

من به شما قول می‌دهم که حتی اگر تمامی چیزهایی که گمان می‌کردید می‌خواهید را بدست آورید، روزی خواهد رسید که چیزی موجب می‌شود تا دست از دویدن بردارید. آن زمان به همهٔ چیزهایی که تصور می‌کردید معرف شما هستند، نگاهی خواهید انداخت و از خود می‌پرسید: من به دنبال چه می‌دویدم؟ چرا زندگی من پر از چیزهایی شده است که اصلاً برایم جالب و مهم نیستند و دغدغهٔ آن‌ها را ندارم؟

کارهای تمام نشده در روان شما فضا اشغال می‌کنند و خواهان و نیازمند آنند تا حل و رفع شوند، انرژی شما را می‌مکند

به خاطر داشته باشید که یکپارچگی به معنای خداحافظی با قربانی بودن و سلام کردن به احساس مسئولیتی تام و تمام است!

از ابتدای خلقت ما راه‌هایی را یافته‌ایم تا از نقاط کور زندگی اجتناب کنیم، در شرایط امن و امان باقی بمانیم و بتوانیم همه چیز را کنترل و مدیریت کنیم تا مجبور به تحمل عواطف ناخواسته نباشیم و شرایط ناخوشایند را تجربه نکنیم و یا با موقعیت‌هایی رنج‌آور مواجه نشویم.

برای مثال فردی که دچار گرفتگی عضلات گردن شده است، لازم است که از نگاه به گذشته دست بردارد. فردی که مدام به سردرد مبتلا می‌شود، بایستی به گفتگوی درونی منفی که بی‌وقفه در سرش چرخ می‌زند، نگاهی بیندازد. شخصی که دچار مشکلات پا است باید این امر را بررسی کند که چگونه در شرایط خاصی گیر افتاده و قادر به حرکت به جلو نیست.

و نکتهٔ قابل ذکر در مورد انگل بودن آن است که به ازای هر انگل تغذیه‌شونده، به ازای هر شخصی که به دنبال آن است تا قدرت خود را به دیگری تفویض کند، شخصی وجود دارد که خواهان آن است که به احساس بی‌پناهی و بیچارگی ما صحه گذاشته و آن را تقویت کند.

آن‌ها ترس از دیده شدن و نیز همچنین دیده نشدن، دارند. می‌ترسند ابله به نظر برسند و از طرفی از این ترس دارند که بسیار زیرک به نظر آیند. آن‌ها از موفق بودن و نیز از موفق نبودن ترس دارند. می‌ترسند عاشق شوند یا عشق خود را ابراز کنند زیرا می‌ترسند پس زده شوند و احساس کنند که دوست‌داشتنی نیستند. از هر راهی که در پیش گیرند، می‌ترسند پس هیچ راهی را در پیش نمی‌گیرند!