۳٫۹
(۲۴)
لذت آگاه نبودن از یک راز
بیشتر از لذت آگاه بودن از واقعهایست
که هنوز
اتفاق نیفتاده...
Smrldo
«وقتی تصاویر شاد را دیگر
تنها در خواب میتوان دید
گمان میکنی
بیدار شدن از خواب آسان است؟...»
Smrldo
«گمان میکنی خوابیدن آسان است
وقتی گوشهایت پُر است از جیغ و
وقتی چشمهایت پُر است از اشک؟»
Smrldo
«میروم
و ردی از شعر
پشتسر باقی میگذارم
کلماتی که شاید غذای پرندهای شوند
کلماتی که شاید باران بشوید و با خود ببرد
چه اهمیت دارد
من که دنبال جاودانگی نیستم»
Smrldo
«خودکشی
نمایشی غمانگیز
و خودکشیِ نافرجام
نمایشی خندهدار است...»
Smrldo
«تنها راه تمام کردن چنین شعری
ناگهان ساکت شدن است...»
Smrldo
«نگاهت درختی کاشت
من سخن میگویم
چون تو میلرزانی
برگهای آن درخت را»
Smrldo
من خوب میدانم
که حتا در شلوغترین شهر دنیا
تنها خواهم بود
Smrldo
«رؤیاهاتو محکم بچسب
واسه اینکه اگه رؤیاها بمیرن
زندگی عین مرغ شکستهبالی میشه
که دیگه مگه پروازو خواب ببینه»
Smrldo
«زیباترین دریا
دریایی است که هنوز در آن نراندهایم
زیباترین کودک
هنوز شیرخواره است
زیباترین روز
هنوز فرا نرسیده است
و زیباتر سخنی که میخواهم با تو گفته باشم
هنوز بر زبانم نیامده است»
Smrldo
گاهی برای همیشه ماندن
باید کمی مُرد
باید
کمی مُرد...
Smrldo
میخواهم فردا
برای زنی که میگفت «برافتاده از آن بالین گرم
ما خوابی هستیم که آنها میبینند»
در دوئل با خودم
کشته شوم
Smrldo
«دنیا
اینگونه به پایان میرسد
نه با انفجار
که با زوزه...»
Smrldo
تمام داناییمان
ما را به نادانیمان نزدیک میکند
و تمام نادانیمان
ما را به مرگ نزدیک میکند
اما نزدیک بودن به مرگ
نشانهٔ نزدیک بودن به خدا نیست
Smrldo
چون دوست ندارم
معجزهای را که اتفاق افتاده
مدام به یاد بیاورم
و دوست ندارم
اتفاقی را که هنوز نیفتاده
از یاد ببرم...
Smrldo
ماکسیم: «ما بهدرستی نمیدانیم
که شهر رُم را چه کسی بنا کرد
اما نام آلاریک را
که ویرانش کرد
بهخوبی میدانیم»
Smrldo
چارلز: فکر میکنم
تو هم حالوروز ون گوگ را داری
«تنها راه تمام کردن چنین شعری
ناگهان ساکت شدن است...
da☾
کاش میان اینهمه دیوار
که محصورم کردهاند
دری میبود
و میکوبیدم آن را
حتا اگر پشت همان در
دیواری دیگر بود
da☾
لنگستون: «رؤیاهاتو محکم بچسب
واسه اینکه اگه رؤیاها بمیرن
زندگی عین مرغ شکستهبالی میشه
که دیگه مگه پروازو خواب ببینه»
da☾
مادرم را
از روزی که رفت
بیشتر از زمانی که کنارم بود
صدا کردهام
پیش از آن
همیشه
او صدایم میکرد...
hamed Hami
حجم
۷۰۶٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۵۷ صفحه
حجم
۷۰۶٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۵۷ صفحه
قیمت:
۳۵,۰۰۰
۱۷,۵۰۰۵۰%
تومان