بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب گرترود | صفحه ۴ | طاقچه
کتاب گرترود اثر شهلا حمزاوی

بریده‌هایی از کتاب گرترود

نویسنده:هرمان هسه
انتشارات:نشر چشمه
امتیاز:
۳.۸از ۱۹ رأی
۳٫۸
(۱۹)
معلمی چیزی است که شما باید برای آن ساخته شده باشید
پویا پانا
مرد بسیار پراحساس و پرتوان و در جدال مدام با خود است. وجودش سرشار از زندگی است ولی خالی از انگیزه برای ادامه زندگی. لحظاتی می‌خواهد تمام جهان را یکسره ببلعد و به کام خود کشد. و لحظاتی بعد همه چیز برایش به حد اشباع می‌رسد.
پویا پانا
اغلب مردم معتقد به هر دو هستند. یعنی هم خیر و هم شر، با در نظر گرفتن وضع هوا، سلامتی و اوضاع جیبشان. آن دیگران هم که معتقداتی دارند با آن معتقدات زندگی نمی‌کنند. مثلا خود من اعتقاد به افکار بودا دارم که زندگی ارزشی ندارد. اما دقیقآ برای چیزهایی که برایم ارزش دارند و خلاصه با احساساتم سر و کار دارند زندگی می‌کنم. درست مثل این‌که مهم‌ترین کار ما اینست که پاسخگوی حواس پنجگانه خود باشیم. حالا اگر در این برخورد با زندگی هم ارضاء می‌شدیم ایرادی نداشت».
رضا عابدیان
چشمان سیاهش را به چشمم دوخت و گفت: «تو از هر نظر نمونه کامل یک هنرمند هستی. هنرمند هم به خلاف آنچه مردم انتظار دارند، آدم خیلی سرحال و شادی نیست که هر لحظه از روی هیجان و التهاب هنر بیافریند، بلکه موجود بدبختی است که هر لحظه به لحاظ غنای روح خود در خفقان است و ناچار مقداری از آن را باید به دیگران انتقال دهد. این‌که هنرمندان مردمان سرحالی هستند دروغ محض است و سخنی خیلی دور از ذوق و قریحه. موزارت سرحال مثلا روان خود را با شامپانی درمی‌یافت و در نتیجه به نان شب محتاج بود! حالا این‌که چرا بتهوون به جای ساختن آن همه آهنگ‌های اعجاب‌انگیز زیبا در جوانی دست به خودکشی نزد کسی نمی‌داند. هنرمند حقیقی باید بدبخت باشد و غیرواقع‌بین! باید هر بار کیسه و توبره‌اش را باز می‌کند به نظرش بیاید که فقط مروارید در آن می‌یابد و گنجی در آن نهفته دارد.»
رضا عابدیان
به یکباره متوجه شدم تا چه حد زندگی آن دورانم سطحی و تصنعی بود، تا چه اندازه عشق‌ها، دوستی‌ها، عادات و لذات آن ایام همانند البسه ناجوری، برازنده‌ام نبودند و نفهمیده بودم که می‌توان بدون احساس کمترین درد و غبنی آن‌ها را به کناری گذاشت.
aram0_0
سه سال وضع بدین منوال گذشت. حالا بیش از بیست سال از عمرم می‌گذشت. در کارم شکست خورده بودم و فقط راهم را از روی احساس شرم و انجام وظیفه ادامه می‌دادم.
aram0_0
اصولا برای جوان کلماتی مانند خانه، وطن، خانواده، اوقات فراغت و تعطیلات همه مفاهیم انتزاعی هستند
کاربر ۲۰۶۳۳۱۰
موات حق داشت. با گذر عمر، ارضای انسان‌ها از دوران جوانی فزونی می‌گیرد. من هنوز و همیشه در عالم رؤیا ندای جوانی‌ام را به مثابه آهنگی زیبا به گوش جان می‌شنوم. آهنگی جاودانه که امروز برایم موزون‌تر و ماندنی‌تر از واقعیت جوانی است.
پویا پانا
سرنوشت همیشه با لطف و انصاف عمل نمی‌کند. هوسباز است و هراس‌انگیز. طبیعت به دنبال استدلال نیست، اما در انسان‌ها استدلال و منطق وجود دارد. بخت و اقبال هم در بازی سرنوشت نقش خود را حک می‌کند و ما را محک می‌زند، اما ما انسان‌ها در پاره‌ای موارد باید بتوانیم از طبیعت و سرنوشت، قوی‌تر باشیم و مقهور نشویم. حتی اگر برای مدت کوتاهی باشد.
پویا پانا
هر چه این فلاسفه نوشته‌اند، بازی‌ای بیش نیست. شاید برای تسکین خودشان، درگیر این بازی‌ها می‌شوند. در میانشان یک فیلسوف پیدا می‌شود که راجع به فردگرایی می‌نویسد، چرا که تحمل همنوعان خود را ندارد. آن دیگری درباره ایزم دیگر، چون تاب انزوا را ندارد! ممکن است احساس تنهایی و خلاء یک بیماری باشد ولی چه می‌شود کرد.
پویا پانا

حجم

۱۷۶٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۱۹۵ صفحه

حجم

۱۷۶٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۱۹۵ صفحه

قیمت:
۴۳,۰۰۰
۲۱,۵۰۰
۵۰%
تومان