بریدههایی از کتاب گرترود
۳٫۸
(۱۹)
زمانهایی بود که تسکین را در وجود یک زن یا یک دوست میجستم، تو هم جزو آن بودهای، وقتهایی هم با موسیقی یا تشویق روی صحنه، اما حالا دیگر هیچ چیز به من لذت نمیدهد. حالا فقط با مشروب میتوانم همه چیز را تحمل کنم.
پویا پانا
به نظر میآید که زندگی انسان به شب دراز و کسالتباری شباهت دارد که فقط گهگاهی بارقههایی از نور با نوید انوار خود میتوانند توجیهی برای سالهای تاریک باشند. بیتردید این غم و تاریکی ناگوار در زندگی روزانه ما جای خود را دارد. چرا باید انسان مکرر صبح بیدار شود، بخورد، بیاشامد و دوباره به رختخواب بازگردد؟ خیال میکنم فقط کودکان، انسانهای اولیه و نوجوانان بسیار سالم از این تکرار مکررات رنج نمیبرند. البته اگر انسان خیلی روی این مسائل مکث نکند، مطمئنآ از بیدارشدنها و خوردنها و آشامیدنها نه تنها شاد میشود و احساس رضایت میکند، حتی به دنبال تغییر در آن هم نیست؛ اما اگر انسان درخواستش از زندگی در این مرحله متوقف نشود و با اشتیاق و امید به دنبال لحظات واقعی باشد تا در شعاع آن بتواند افکار ناگوار را بزداید و به مسرت واقعی دست یابد، در این حال است که میشود این لحظهها را خلاق نامید.
پویا پانا
تلاش در قطع ارتباط با گذشته و گریز از سرنوشت بیحاصل است.
پویا پانا
میتوانم زنده بمانم و نه بمیرم. همه چیز به نظرم احمقانه و عبث است.
پویا پانا
باید تا آنجا که میتوانم به زندگی خود ادامه دهم. ولی از این پس آیا ممکن است؟
پویا پانا
آدم وقتی برای دیگران زندگی میکند خوشبختتر است تا اینکه برای خودش.
پویا پانا
آدمی به ایمان و مسائلی از این قبیل روی میآورد که از تداوم برخوردار شود؛ آخر نمیشود که در خلاء زندگی کرد. اینجاست که زن و فرزند، شغل و مسئولیت، علت سگدوزدنهای آدمی را توجیه میکند.
پویا پانا
به نظرم میآمد با همه خوبیها عمقی در وجودش نیست. او را زیادی سرحال و شاد میدیدم.
پویا پانا
غم و رنج با من زاده شده بود و از آن رهایی نداشتم.
پویا پانا
به محض پایان وظایفم زیرکانه از همه درمیرفتم و به دنیایی پر از رؤیا پناه میبردم. در آن دنیا کاخهای رفیع میساختم و در آن بناهای باشکوه جای میگرفتم و آوای موسیقی مخلوق خود را در زیر طاقهای بلند آن به گوش جان میشنیدم.
پویا پانا
حجم
۱۷۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۱۹۵ صفحه
حجم
۱۷۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۱۹۵ صفحه
قیمت:
۴۳,۰۰۰
تومان