بریدههایی از کتاب قلب قرآن
۴٫۰
(۸)
مبارک یعنی چه؟ مبارک وجود لبریز و سرشار از برکت است. برکت یعنی خیر فراوان و همیشگی. وجود مبارک، مثل چشمهساری است که به استمرار میجوشد و هر کجا که میرود، سبزی و طراوت و رویش به دنبال دارد.
امیر حسین
عدالت چیزی جز توجه به حقوق نیست.
امیر حسین
یاری ظالم، در بازداشتن او از ستم است و نه همکاری با او
امیر حسین
درست است که تعیین مصداق عدالت در هر زمان و موقعیتی خیلی مهم است، اما اینکه اهتمام اصلی ما در مناسبات و روابطمان پاسداشت عدالت و انصاف و پرهیز از جور و جفا باشد، ضرورت دارد.
امیر حسین
خداوند میداند که غالباً ما در سراشیب عواطف منفی، عدالت را نادیده میگیریم
امیر حسین
جلال خدا را در نظر بگیر و از هواپرستی بپرهیز. (هواپرستی مهمترین رقیب خداپرستی است. هواپرستی وقتی است که به جای آنکه حقیقت و خوبی و زیبایی راهنمای تو باشد، خوشایندهای خودپرستانه، جهتنما باشند.)
امیر حسین
تقوا، حد و مرزشناسی اخلاقی و پاسداشت ارادهٔ خداوند است
امیر حسین
با این توضیح که چون در موقعیت دلخواهی واقع میشوند:
اولاً، از سرشت ناپایدار آن غفلت نمیکنند و میدانند که چه بسا موقعیت ماندگاری نباشد. حواسشان هست که موقعیت کنونی بسیار متزلزل است و خود را برای رویارویی با موقعیتهای دشوار و صعبناک آماده میکنند.
دوم، آن اتفاق و رخداد دلخواه را نتیجه شایستگی و امتیاز خویش نمیدانند، بلکه آن را ناشی از فضل پروردگار میبینند.
سوم، با اتکا به آن موقعیت یا رخداد، برکسی فخر نمیفروشند و پی برتریطلبی نمیروند. چرا که آن موقعیت را یک موقعیت ابتلایی میدانند و نه یک امتیاز خدادادی.
چهارم، دیگران را در بهرهمندی از آن عطیه یا موقعیت دلخواه، سهیم میکنند.
پنجم، دستیابی به امکانات و قرارگیری در موقعیت دلخواه آنان را مستغنی از خدا و ممارستهای معنوی نمیکند.
ششم، دچار سرمستی ناشی از خودپرستی نمیشوند و خودشان را گم نمیکنند.
امیر حسین
در نگاه من، آن دسته از مضامین دینی که نگاه ما را به هستی و زندگی، شستشو میدهد و روحیات تازهای به ما میبخشد، جان و روحِ دین است.
بر این اساس میشود گفت روحِ قرآن، چیزهایی نیستند که باید به آنها «عمل» کرد، بلکه نگرشها و روحیّاتی هستند که باید به رنگِ آنها در آمد: «صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً»(بقره/۱۳۸). وقتی رنگهای اساسی قرآن را پذیرفتیم، طبیعتاً اعمال و رفتارهای متناسب از ما سر خواهد زد. روحِ قرآن از جنس نگاه است تا عمل.
کیارش
وابصة بن معبد روایت میکند پیامبر به او گفت: «جِئْتَ تَسْأَلُنِی عَنْ الْبِرِّ وَالْإِثْمِ»؛ آمدهای از نیکی و بدی سؤال کنی؟
وابصه گفت: بله. فرمود: «إِسْتَفتِ قَلْبَک. الْبِرُّ مَا اطْمَأَنَّتْ إِلَیهِ النَّفْسُ وَالْإِثْمُ مَا حَاک فِی النَّفْسِ وَ تَرَدَّدَ فِی الصَّدْرِ وَإِنْ أَفْتَاک النَّاسُ وَأَفْتَوْک»
از قلبت فتوا بخواه. نیکی آن است که دل و درونت بدان آرام و قرار گیرد و بدی آن است که دلت را بخراشد و درونت را متزلزل گرداند، اگر چه همهٔ مردم، چیز دیگری فتوا دهند.
متینه
«وَأَنْ لَیسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَی» (نجم/۳۹)؛
«و اینکه برای انسان هیچ چیز نیست مگر آنچه کوشیده است.»
متینه
آیات دیگری نیز به کاربستِ «قاعدهٔ زرین» اشاره میکنند:
«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَیبَاتِ مَا کسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَکمْ مِنَ الْأَرْضِ وَلَا تَیمَّمُوا الْخَبِیثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَلَسْتُمْ بِآخِذِیهِ إِلَّا أَنْ تُغْمِضُوا فِیهِ»
(بقره/۲۶۷)؛
«ای کسانی که ایمان آوردهاید، از چیزهای پاکیزهای که به دست آوردهاید، و از آنچه برای شما از زمین برآوردهایم، انفاق کنید، و در پی ناپاک آن نروید که (از آن) انفاق نمایید، در حالی که آن را (اگر به خودتان میدادند) جز با چشمپوشی (و بی میلی) نسبت به آن، نمیگرفتید.»
shahpour rezaei
«قاعدهٔ زرین» را نیز در این توصیه بازشناخت. یعنی چیزی را برای دیگری دوست بدار که برای خود دوست داری.
آیات دیگری نیز به کاربستِ «قاعدهٔ زرین» اشاره میکنند:
«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَیبَاتِ مَا کسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَکمْ مِنَ الْأَرْضِ وَلَا تَیمَّمُوا الْخَبِیثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَلَسْتُمْ بِآخِذِیهِ إِلَّا أَنْ تُغْمِضُوا فِیهِ»
(بقره/۲۶۷)؛
«ای کسانی که ایمان آوردهاید، از چیزهای پاکیزهای که به دست آوردهاید، و از آنچه برای شما از زمین برآوردهایم، انفاق کنید، و در پی ناپاک آن نروید که (از آن) انفاق نمایید، در حالی که آن را (اگر به خودتان میدادند) جز با چشمپوشی (و بی میلی) نسبت به آن، نمیگرفتید.»
یعنی آن بخش از داراییهای خود را به دیگران ببخشید که اگر کسی آن را به شما میبخشید خوش میداشتید و میپذیرفتید. نه چیزی ناپاک و بیمایه که اگر کسی به شما میبخشید از قبول آن امتناع میکردید.
shahpour rezaei
مولانا داستان موسی و فرعون را هم انفسی تفسیر میکند:
گر تو فرعون منی از مصر تن بیرون کنی
حالیا در خود ببینی موسی و هارون خویش
(غزلیات شمس)
موسی و فرعون در هستی توست
باید این دوخصم را در خویش جست
(مثنوی، دفتر اول)
آنچ در فرعون بود اندر تو هست
لیک اژدرهات محبوس چهست
ای دریغ این جمله احوال توست
تو بر آن فرعون بر خواهیش بست
آتشت را هیزم فرعون نیست
ورنه چون فرعون او شعلهزنیست
(مثنوی، دفتر سوم)
عبدالوهاب
«ای عزیز! جمالِ قرآن آنگاه بینی که از عادت پرستی به درآیی تا اهلِ قرآن شوی، که اهلِ قرآن أهلُ اللهِ و خاصَّتُه باشند... زنهار این گمان مبر که قرآن هیچ نامحرمی را هرگز قبول کند و با وی سخن گوید. قرآن غمزهٔ جمالِ خود با دلی زند که اهل باشد.» (تمهیدات، عین القضات همدانی)
عبدالوهاب
«قرآن در پرده است و تو نامحرم، هرگز تا جان خود را در طلب او نبازی، او خود را وا تو ننماید؛ زیرا که تا خدمت او نکنی چندین سال، محرم نگردی.»
عبدالوهاب
معنی قرآن ز قرآن پرس و بس
وز کسی که آتش زدست اندر هوس
پیش قرآن گشت قربانی و پست
تا که عین روح او قرآن شدست
(مثنوی، دفتر پنجم)
عبدالوهاب
خدای لطیف من، توفّنی مسلماً وألحقنی بالصالحین...
عبدالوهاب
یعنی احسان و نکویی به هر موجود زندهای، صواب است و ثواب دارد.
عبدالوهاب
اگر به سگی تشنه آب دهیم، وجودمان مبارکتر میشود. حکایت پیامبر را به یاد بسپاریم که مردی تشنگی سگی را فرونشاند و همهٔ گناهانش آمرزیده شد. سعدی این داستان را به نظم کشیده است:
یکی در بیابان سگی تشنه یافت
برون از رمق در حیاتش نیافت
کُلَه دَلو کرد آن پسندیده کیش
چو حبل اندر آن بست دستار خویش
به خدمت میان بست و بازوگشاد
سگ ناتوان را دمی آب داد
خبر داد پیغمبر از حال مَرد
که داور گناهان از او عفو کرد
عبدالوهاب
حجم
۲۰۷٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۶۲ صفحه
حجم
۲۰۷٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۶۲ صفحه
قیمت:
۲۸,۵۰۰
تومان