بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب گتسبی بزرگ | صفحه ۳ | طاقچه
تصویر جلد کتاب گتسبی بزرگ

بریده‌هایی از کتاب گتسبی بزرگ

۳٫۵
(۱۶۴)
دِیزی کنار پنجره با صدای بلند گفت: «زود بیا این‌جا.» هنوز باران می‌بارید، اما تاریکی سمت غرب شکافته شده بود و پشته صورتی و طلایی‌رنگی از ابرهای پف‌کرده در بالای دریا به چشم می‌خورد. دِیزی زمزمه‌وار گفت: «نگاه کن.» و بلافاصله اضافه کرد: «دوست دارم یکی از اون ابرهای صورتیو بگیرم، بعد تو رو بذارم توش و هُلِت بدم بری.»
لیمو
دِیزی کنار پنجره با صدای بلند گفت: «زود بیا این‌جا.» هنوز باران می‌بارید، اما تاریکی سمت غرب شکافته شده بود و پشته صورتی و طلایی‌رنگی از ابرهای پف‌کرده در بالای دریا به چشم می‌خورد. دِیزی زمزمه‌وار گفت: «نگاه کن.» و بلافاصله اضافه کرد: «دوست دارم یکی از اون ابرهای صورتیو بگیرم، بعد تو رو بذارم توش و هُلِت بدم بری.»
لیمو
اسکات فیتزجرالد و ارنست همینگوِی. مطلبی که خواندید بخش‌هایی از این کتاب اوست: Scott Donaldson, Fool for love: F. Scott Fitzgerald (New York: Congdon & Weed, ۱۹۸۳): pp. ۱۰۵-۱۰۶, ۱۰۸-۱۱۰.
کاربر ۵۵۷۵۱۳۵
داراها داراتر می‌شوند و ندارها ــ بچه‌دارتر.
miladan
در سال‌هایی که جوان‌تر و زودرنج‌تر بودم، پدرم نصیحتی به من کرد که هنوز آن را در ذهنم مرور می‌کنم. پدرم گفته بود: «هر وقت دیدی که می‌خوای از کسی ایراد بگیری فقط یادت باشه که آدم‌های دنیا همه این موقعیت‌ها رو نداشتن که تو داری.»
miladan

حجم

۱۹۴٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۱۰ صفحه

حجم

۱۹۴٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۲۱۰ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۰۰
۳۵,۰۰۰
۳۰%
تومان
صفحه قبل۱۲
۳
صفحه بعد