بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سه‌گانه‌ی خاورمیانه؛ جنگ عشق تنهایی | صفحه ۱۸ | طاقچه
کتاب سه‌گانه‌ی خاورمیانه؛ جنگ عشق تنهایی اثر گروس عبدالملکیان

بریده‌هایی از کتاب سه‌گانه‌ی خاورمیانه؛ جنگ عشق تنهایی

انتشارات:نشر چشمه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۳از ۱۸۱ رأی
۴٫۳
(۱۸۱)
همین دیشب بود که رو‌به‌روی آینه ایستادم چروک‌های گردنم را کنار زدم و تاریخ انقضایم را پیدا کردم و اعتراف می‌کنم که قرن‌هاست لب‌های‌مان را مثل ماهی‌ها تکان می‌دهیم و هیچ هیچ هیچ نمی‌گوییم و اعتراف می‌کنم که آب مُرده است
ahmad
حتی اگر هزار قلب داشته باشی هزار‌بار خواهی مُرد
ahmad
شب است و آن که تاریکی را با هزار میخ به آسمان کوبیده انتقام چه چیز را از ما می‌گیرد؟
ahmad
چرا هر چه این چاه را پایین می‌روی به گریه‌های زمین نمی‌رسی؟
ahmad
چرا نمی‌تواند برف؟ چرا نمی‌تواند برف بر گذشته ببارد؟ چرا نمی‌تواند برف این خیابان را ورق بزند؟
ahmad
تو مثل رودخانه‌ای ترکم کردی برای همین است گاهی ماهی‌های مُرده در خود پیدا می‌کنم بازگشتنت، جوانی‌اَست بازنمی‌گردد تو از انتهای این خیابان بیرون رفتی و آن انتها هنوز بر سینه‌ی جهان سوراخ است
ahmad
چگونه کوه بر تخت دراز می‌کشد چگونه کوه لباس می‌پوشد چه می‌شود که در گوشه‌ای می‌نشیند و بعد سنگ‌به‌سنگ به انزوایش اضافه می‌کند
هانیه
فقط یادم هست چون درختی خشک به خانه آمدم و در را به روی همه‌ی فصل‌ها بستم مگر چمدانت چه‌قدر بود که تمام زندگی‌ام را با خود بردی؟
هانیه
بیا غروب کنیم ندیده‌ای که خورشید هر صبح بیرون می‌آید پشیمان می‌شود و باز‌می‌گردد.
محمدرضا
وقتی که گریه می‌کرد، می‌خندید
Negin ZAMANPOOR
نشسته‌ام با شب قمار می‌کنم و هر چه می‌برم تاریک‌تر می‌شوم
کاربر ۴۳۶۵۹۳۲
اگر برف هم بودم با رنگ‌های دیگری می‌باریدم چرا که سبز دیرتر یخ می‌زند
Reza Yousefpor
از زندگی چه مانده است جز این کاغذ سفید که برای اعتراف مقابلم گذاشته‌اند
Reza Yousefpor
ما در خیابان‌ها سرگردانیم در سفارت‌ها سرگردانیم در مرزها سرگردانیم ما چون تکه‌های چوب بر دریا سرگردانیم و حتی نمی‌توانیم غرق شویم
هانیه
آی زندگی! این‌ها نفس کشیدن نیست نفس کشیدن نیست نفس کشیدن نیست ما از مرگ خالی وُ پُر می‌شویم
Reza Yousefpor
ما در خیابان‌ها سرگردانیم در سفارت‌ها سرگردانیم در مرزها سرگردانیم ما چون تکه‌های چوب بر دریا سرگردانیم و حتی نمی‌توانیم غرق شویم
Reza Yousefpor
شب است و چشم‌هام چون چاه‌های خرمشهر به خون می‌رسد
Reza Yousefpor
شب است و مورچه‌ها دارند اندوه زمین را جابه‌جا می‌کنند
Reza Yousefpor
شب است و هم‌زمان دارند بغداد، دمشق و من را می‌زنند
Reza Yousefpor
حرف نمی‌زنی چرا که می‌دانی یک پرنده وقتی حرف می‌زند انسان است وقتی سکوت می‌کند، آسمان
HooraNasari

حجم

۳۲٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۸۳ صفحه

حجم

۳۲٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۸۳ صفحه

قیمت:
۲۵,۵۰۰
تومان