بریده‌هایی از کتاب هوش هیجانی

رهبری به‌معنای تسلط بر دیگران نیست، بلکه هنر تشویق و تهییج دیگران به کار در جهت یک هدف مشترک است.

تأثیر هوش هیجانی در هزینه‌های بنگاه، عقیده‌ای جدید در عالم کسب‌وکار است که شاید پذیرش آن برای بعضی مدیران کسب‌وکار دشوار باشد. در بررسی دویست‌وپنجاه نفر از مدیران بنگاه‌های کسب‌وکار، بیشتر آن‌ها عقیده داشتند که برای اجرای کارهایشان «به مغزهایشان نیاز دارند نه قلب‌هایشان». بسیاری از آن‌ها گفتند که می‌ترسند احساس همدلی یا دلسوزی با همکاران خود، آن‌ها را در تضاد با هدف‌های سازمانی‌شان قرار دهد.

بی‌شک کاهش سطح هوش هیجانی در محیطهای کار موجب تقبل هزینه‌هایی در صورت نهایی سود و زیان بنگاه‌ها می‌شود. شیوع و رواج این وضعیت، ورشکستگی ناگهانی و ویرانی بنگاه را به‌دنبال خواهد داشت.

امروزه هنگام آموزش خلبان‌ها، در کنار فراگیری اصول و مهارت‌های فنی، توجه و تأکید زیادی به آموزش اصول هوش اجتماعی نیز می‌شود. این اصول عبارت‌اند از کار تیمی، خطوط باز ارتباط و مفاهمه، همکاری، گوش دادن، و بیان ذهنیات خود.

حل و فصل مسائل: استعداد میانجی‌گری، که برای جلوگیری از تضادها و کشمکش‌ها یا حل‌وفصل مسائل و کشمکش‌های پیش‌آمده لازم است. افراد دارای این استعداد در زمینهٔ مذاکره و عقد قراردادها، حکمیت و داوری، یا میانجی‌گری اختلافات، بسیار توانا هستند و می‌توانند در مشاغل سیاسی، حَکمیت یا کارهای حقوقی یا به‌عنوان واسطه و مدیر انتقال شرکت‌های خرید و فروش شده مشغول کار شوند.

گروه‌های سازمان‌دهنده: این مهارت که برای رهبری لازم است، شامل ایجاد شبکه‌ای از انسان‌ها و هماهنگ‌سازی تلاش‌های ایشان است. این مهارت را در کارگردانان یا تولیدکنندگان تئاتر، در افسران ارتش، و رهبران اجرایی همهٔ سازمان‌ها و مؤسسات مشاهده می‌کنیم.

هرچه از لحاظ اجتماعی هشیارتر و زیرک‌تر باشیم، کنترل بیشتری بر علائم ارسالی خود داریم و درواقع، اندوختهٔ جامعهٔ مؤدب چیزی نیست جز وسیله‌ای که تضمین می‌کند هیچ نوع نشتی هیجانی و عاطفی مزاحمی موجب ناآرام شدن تعاملات اجتماعی نمی‌شود (قاعدهٔ اجتماعی خاصی که در حوزهٔ روابط صمیمانه حالت خفقان‌آوری به خود می‌گیرد). هوش هیجانی شامل مدیریت این تبادل علائم عاطفی و هیجانی است و ما به کسانی که به‌خاطر مهارت‌های عاطفی‌شان در ایجاد حالت خوش در ما دوست داریم با آن‌ها تماس داشته باشیم «مردم‌پسند» و «خوش‌مشرب» می‌گوییم. کسانی که قادرند دیگران را آرام کنند، استعداد و کالای اجتماعی بسیار ارزشمندی دارند و درواقع ارواح آرام‌بخشی هستند که دیگران در زمان نیاز عاطفی شدید به ایشان مراجعه می‌کنند. چه خوشمان بیاید یا دوست نداشته باشیم، همهٔ ما بخشی از جعبه‌ابزار یکدیگر برای تحول عاطفی و هیجانی خود هستیم.

است. افراد دل‌نگران همیشه خود را در گوش ذهن، نه چشم آن، نمایش می‌دهند. به این معنا که نگرانی‌های خود را در قالب واژه‌ها، نه تصاویر، بیان می‌کنند؛ واقعیتی که برای کنترل نگرانی اهمیت بسیاری دارد.

به‌گفتهٔ زیلمان، این سطح بالای برانگیختگی «موجب نوعی توهم قدرت و شکست ناپذیری می‌شود که ممکن است انسان را به تهاجم و حمله به‌طرف مقابل اغوا کند و این کار را درنظر او آسان نماید»، زیرا شخص خشمگین «در غیاب هدایت ادراکی و معرفتی» به ابتدایی‌ترین واکنش‌های انسانی باز می‌گردد. پافشاری لیمبیک حاکم می‌شود؛ و خام‌ترین درس‌های زندگی در دوران توحش اَعمال و رفتار انسان را هدایت می‌کند.

احساساتی که درون ما جوش می‌زند، همیشه از مرز آگاهی‌مان عبور نمی‌کند.