بریدههایی از کتاب هوش هیجانی
۳٫۶
(۶۸)
شبکهٔ کورتکس پشت پیشانی، جسم بادامی بهعنوان نقطهٔ تلاقی فکر و احساس هیجانی، راه عبور حیاتی به گنجینهٔ دوست داشتهها و دوست نداشتههایی است که ما در طول زندگی خود کسب میکنیم.
sourina
از قرار معلوم، در گروگانگیری احساسی و هیجانی دو کار انجام میشود: ۱. به حرکت و اقدام واداشته شدن جسم بادامی؛ ۲. و همزمان، متوقف کردن فرایندهای کورتکس جدید که اغلب موجب متعادلسازی پاسخهای هیجانی و احساسی میشود و به بیان دیگر، به خدمت گرفتن مناطق کورتکس جدید برای موقعیتهای هیجانی اضطراری. در این لحظات، ذهن منطقی توسط ذهن هیجانی از صحنه خارج میشود.
sourina
زمانی که در اثر بروز خسارت ناراحت میشویم یا در اثر پیروزی و موفقیتی خوشحال، یا دربارهٔ حرف یا عمل شخص دیگری فکر میکنیم و بهخاطر آن غصهدار یا عصبانی میشویم، در همهٔ این موارد کورتکس جدید در حال کار است.
sourina
روش معمولی و استاندارد عملکرد مغز هیجانی است، مگر اینکه در موارد هیجانی اضطراری استثنای مهمی وجود داشته باشد. زمانی که ماشهٔ هیجان خاصی کشیده میشود، بخشهای پشت پیشانی در خلال چند لحظه میزان خطر و منفعت هزاران واکنش ممکن را ارزیابی، و یکی از آنها را بهعنوان بهترین گزینه انتخاب میکند.
sourina
چنانچه جسم بادامی حس کند طرح حس مهمی در حال ظاهر شدن است، فوری نتیجهگیری میکند، و قبل از اینکه گواه و شاهد تأییدکنندهٔ کاملی بهدست آورد، ماشهٔ واکنشهای خود را میکشد.
sourina
پژوهش دیگر نشان داده است که در چندهزارم ثانیهٔ اول مشاهده یک چیز، ما نه فقط به صورت ناآگاهانه آن را درک میکنیم، بلکه تصمیم میگیریم که آن را دوست بداریم یا دوست نداریم؛ ضمیر ناآگاه ادراکی ما نهفقط هویت چیزی را که میبینیم در اختیار آگاهی ما میگذارد، بلکه ایده و نگرش خاصی هم در مورد آن به ما میدهد.
sourina
نشانههای وارده از حواس پنجگانه به آمیگدالا امکان میدهد تا هر تجربهای را برای یافتن مشکل پیشآمده بهدقت بررسی کند. این نقش، جسم بادامی را در موقعیت قدرتمندی در زندگی ذهنی ما قرار میدهد تا همچون نگهبان روانشناختی، هر وضعیت و هر احساس را با یک پرسش در ذهن به چالش بگذارد. پرسش بدوی و اولیه، چنین است: «آیا از این وضعیت و احساس نفرت دارم؟ آیا به من صدمه میزند؟ آیا مرا میترساند؟» اگر پاسخ به این پرسش بدوی تا حدودی «بله» باشد، جسم بادامی فوری واکنش نشان میدهد و مثل یک تلگراف عصبی پیامی حاکی از بروز وضعیت بحرانی به همهٔ قسمتهای مغز مخابره میکند.
sourina
آمیگدالا مثل انبارهای از خاطرات هیجانی عمل میکند، و درنتیجه به خودی خود بخش مهمی است. زندگی بدون آمیگدالا بدون ارزش و فاقد معنای شخصی است.
فقط عاطفه و مهر و محبت به آمیگدالا بستگی ندارد، بلکه همهٔ هیجانات (مثبت یا منفی) وابسته به آن هستند.
sourina
طبق شواهد و قراین موجود، در این لحظات یکی از مراکز مغز لیمبیک اعلام وضعیت اضطراری میکند، و بقیهٔ بخشهای مغز را در خدمت این وضعیت اضطراری بهکار میگیرد. گروگانگیری در یک لحظه اتفاق میافتد و قبل از اینکه کورتکس جدید (مغز متفکر) بتواند حتی نگاهی اجمالی به آنچه روی میدهد بیندازد، ماشهٔ رفتارهای واکنشی را میچکاند؛ چه رسد به اینکه بخواهد دربارهٔ درستی یا نادرستی آن قضاوت کند. مشخصهٔ این گروگانگیریها این است که فرد گروگان پس از رخداد واکنش هیجانی مربوطه هیچگونه آگاهی در مورد اتفاق وارد شده ندارد!
sourina
قسمتهای جدید مغز از مناطق هیجانی آن ریشه گرفتهاند و این مناطق با هزاران شبکهٔ پیونددهنده به کلیهٔ قسمتهای کورتکس جدید مرتبط هستند. این وضعیت به مراکز هیجانی مغز برای تأثیرگذاری بر فعالیتهای بقیهٔ قسمتهای مغز از جمله مراکز تفکری آن قدرت بسیار زیادی میدهد.
sourina
حجم
۴۷۶٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۴۶۹ صفحه
حجم
۴۷۶٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۴۶۹ صفحه
قیمت:
۸۹,۹۰۰
تومان