بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب پنج قطعه از پازل زندگی | صفحه ۳ | طاقچه
کتاب پنج قطعه از پازل زندگی اثر جیم ران

بریده‌هایی از کتاب پنج قطعه از پازل زندگی

۳٫۸
(۶)
برای رسیدن به رؤیاها، هر فردی به کمک دیگران احتیاج دارد. همهٔ ما به یکدیگر نیازمندیم؛ در دنیای کسب وکار، به بازار و ایده‌های یکدیگر، و در دنیای شخصی، به همکاری و الهام‌گیری از یکدیگر نیاز داریم. رفتار و منش دیگران بر روی ما تأثیر می‌گذارد، همان‌طور که رفتار ما چنین قابلیتی را دارد و سایر مردم را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد.
بسته شد
خوشبختانه، برای ما این امکان وجود دارد که آینده‌مان را با دقت و به وضوح، طوری برنامه‌ریزی کنیم که وقتی کامل شد، بتوانیم از این برنامه الهام بگیریم و «نقشهٔ باشکوه‌مان» شود.
بسته شد
وعدهٔ آینده رایگان نیست، و باید بهای هر پاداش آینده را پرداخت کرد. بهایی که برای آینده باید بپردازیم، شامل نظم و ترتیب، کار، ثبات و آرزوی قلبی می‌شود، تا بتوانیم آینده‌ای بهتر از گذشته و حتی بهتر از زمان حال را بسازیم. این موارد، برچسب‌های قیمت پیشرفت هستند، بنابراین، اگر وعدهٔ آینده شفاف و واضح باشد، هزینه‌ها به آسانی پرداخت می‌شوند.
بسته شد
امروز به هریک از ما، ۱۴۴۰ دقیقه، یعنی ۸۶۴۰۰ ثانیه هدیه می‌دهد؛ فقیر و غنی، ۲۴ ساعت فرصت دارند و زمان، تمایزی برای هیچ‌کس قائل نیست! امروز صرفاً می‌گوید: «من این‌جا هستم. می‌خواهی با من چه کنی؟» استفادهٔ بهینه از هر روز، به طور گسترده‌ای نتیجهٔ عملکرد نگرش ماست. با نگرش درست می‌توانیم این روز را تحت اختیارمان درآوریم و از آن، نقطهٔ آغازی بسازیم. امروز، به شکست‌های دیروز و یا تأسف‌های فردا اهمیتی نمی‌دهد! تنها کاری که می‌کند این است: هدیهٔ ارزشمند دیگری به ما می‌دهد، یعنی ۲۴ ساعت دیگر، و امیدوار است که عاقلانه از آن استفاده کنیم.
بسته شد
با گوش سپردن به آن‌چه ذهن فرزندان‌مان را پر می‌کند، می‌توانیم خود را به دنیای آن‌ها نزدیک‌تر کنیم؛ و زمانی‌که فرزندان‌مان متوجه شوند با آن‌ها همسو شده‌ایم، آن‌ها نیز درمورد صداهایی با ما همسو می‌شوند که برای ما خوشایند است، و از این طریق می‌توانیم دنیایی همراه یکدیگر داشته باشیم و فاصلهٔ موجود بین نسل‌ها را تا حدودی از بین ببریم.
بسته شد
گزینهٔ دیگر برای حفاظت از نگرش خود، معاشرت با افراد مشخصی است. ما نمی‌توانیم بقیهٔ عمر را با همکاران‌مان صحبت نکنیم، و یا برای همیشه، از برخی خویشاوندان کناره بگیریم، ولی می‌توانیم مدت زمانی را که اکنون با آن‌ها می‌گذرانیم، محدود کنیم! و به این ترتیب، تأثیرشان را بر خود نیز محدود نماییم. درمورد برخی از افراد هم می‌توانیم فقط چند دقیقه را با ایشان بگذرانیم، نه چند ساعت! و افرادی هستند که فقط چند ساعت را می‌توان با آن‌ها گذراند، نه چند روز! همهٔ این مراقبت‌ها به این دلیل است که مبادا رؤیاهای‌مان به خطر بیفتند.
بسته شد
منظور این نیست که گذشته را کلاً فراموش کنیم، چون کار غیرممکنی است! نکته این است که زندگی گذشته را باید چون کلاس درسی بدانیم که راهنمای آینده‌مان باشد. با خواندن این مطلب، مطمئناً مجموعه‌ای از خاطرات گذشته به‌سوی شما می‌آید، و این هنر من و شماست که چگونه این افکار مربوط به گذشته را، یا به خدمت خود درآوریم و برای آینده‌ای پر موفقیت، راهی هموار بسازیم؛ و یا با بی‌هنری کامل، به این افکار دست و پای کاذب دهیم و به خدمت آن‌ها در بیاییم. راستی! آیا شما هنرمند هستید یا بی‌هنر؟
بسته شد
ولی ما باید فرهیخته‌تر از این باشیم! اگر در پایان روزی‌که اولین اشتباه را مرتکب شدیم، آسمان به زمین می‌آمد و اتفاق خاصی می‌افتاد، برای جلوگیری از تکرار آن، بدون شک، تصمیماتی فوری اتخاذ می‌کردیم! درست مانند کودکی که با وجود هشدار والدینش، به شعلهٔ آتش دست می‌زند، چه می‌شد اگر ما هم تجربه‌ای فوری از اشتباهات‌مان می‌داشتیم؟!  متأسفانه، شکست مانند هشدار والدین، صدای بلندی ندارد! به همین دلیل است که در ارتباط با انتخاب‌های بهتر، باید حکمت زندگی‌مان را اصلاح کنیم. توسط حکمت شخصی قوی‌ای که راهنمای ما در تمام مراحل زندگی است، نسبت به اشتباهات‌مان آگاه‌تر می‌شویم و به این نتیجه می‌رسیم که هر اشتباه، هرقدر هم کوچک، واقعاً اهمیت دارد.
بسته شد
بزرگ‌ترین خطر شکست، ظرافت آن است. اشتباه‌های کوچک، در کوتاه‌مدت تفاوت چندانی ایجاد نمی‌کنند و به‌نظر نمی‌آید که درحال شکست باشیم. در واقع، بعضی از اوقات این انباشتگی اشتباه‌ها در حین شادمانی و کامیابی زندگی‌مان روی می‌دهد. چون اتفاق وحشتناکی برای‌مان نمی‌افتد و برای جلب توجه ما، عواقب آنی وجود ندارد، روزها را سپری و اشتباهات را تکرار می‌کنیم؛ اشتباه می‌اندیشیم، به صداهای اشتباه گوش می‌دهیم و انتخاب‌های اشتباه می‌کنیم! و چون دیروز آسمان به زمین نیامد و اتفاق خاصی روی نداد، بنابراین اشتباه‌مان بی‌ضرر بوده و تکرار آن نیز بی‌ضرر است!
بسته شد
هر روز، ما کارهایی را انجام می‌دهیم که به نظرمان ارزشمند می‌آیند. اگر فردی تصمیم بگیرد که هر روز ساعت پنج صبح بیدار شود تا بتواند برای تأمین رفاه خانواده‌اش، فرصت بیش‌تری داشته باشد، به‌نظر شما، واقعاً او درحال انجام دادن چه کاری است؟ او کاری را انجام می‌دهد که بر اساس حکمتش، ارزشمند است.
صبح

حجم

۱۱۹٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۶۰ صفحه

حجم

۱۱۹٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۶۰ صفحه

قیمت:
۵۹,۹۰۰
۲۹,۹۵۰
۵۰%
تومان