بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب لذتی که حرفش بود | صفحه ۵ | طاقچه
کتاب لذتی که حرفش بود اثر پیمان هوشمندزاده

بریده‌هایی از کتاب لذتی که حرفش بود

انتشارات:نشر چشمه
امتیاز:
۳.۴از ۴۷ رأی
۳٫۴
(۴۷)
او کاملن به وضعیت خودش آگاه بود و می‌دانست که با این خصوصیات می‌تواند حداقل به طور مجازی هم شده جایگاه یک عکاس اندیشمند را برای خودش حفظ کند. او این کار را کرد، موفق هم شد و برگ برنده‌اش فقط‌وفقط سکوت بود. او یک ساکت حرفه‌ای بود. سکوت و بازی‌هایش را دقیق می‌شناخت و بهتر از آن، آن‌ها را بازی می‌کرد. او طراح سکوت بود.
kian
یکی از نکاتی که همیشه در عکس‌های یادگاری و خانوادگی دیده می‌شود مستقیم بودن عکس است. در واقع هیچ واسطه‌ای بین دوربین و موضوع وجود ندارد. دوربین دقیقن روبه‌روی ما قرار می‌گیرد و ما هم مستقیم به دوربین نگاه می‌کنیم. و حاصلش عکسی می‌شود که همه مستقیم به بینندهٔ آیندهٔ عکس نگاه می‌کنند.
kian
هر چند که یک موجود خیالی بود ولی بود. او واقعن نزدیک‌ترین دوستم شد. همیشه فکر می‌کنم آیا ما وقتی به چیزی فکر می‌کنیم آن را می‌آفرینیم؟ در جوابش همیشه به یاد احمدرضا می‌افتم. کسی که در طی یک‌سِری اتفاقات طبیعی یا به گمان بعضی غیرطبیعی، وارد زندگی‌ام شد و خیلی طبیعی به زندگی‌اش ادامه داد. احمدرضایی که بهترین لحظه‌ها را باهم گذراندیم.
hou.hou
هر عکس واژه‌ای‌ست غیرقابل‌بیان، واژه‌ای که هیچ‌وقت ساخته نمی‌شود. واژه‌ای که راز می‌شود و پنهان می‌ماند. عکس ساکت است و این بدیهی‌ست و این رمز است. عکس ساکت است و هر چه به ما نشان می‌دهد بدیهی‌ست. هر چند ما بدیهیات را فراموش می‌کنیم ولی یادمان باشد که بدیهیات بزرگ‌ترین رازهای جهان‌اند.
farnaz Pursmaily

حجم

۱۰۷٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۰۳ صفحه

حجم

۱۰۷٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۰۳ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
۱۵,۰۰۰
۵۰%
تومان
صفحه قبل۱
...
۴
۵
صفحه بعد