بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب عشق با صدای بلند | صفحه ۱۵ | طاقچه
تصویر جلد کتاب عشق با صدای بلند

بریده‌هایی از کتاب عشق با صدای بلند

نویسنده:نزار قبانی
انتشارات:انتشارات نگاه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۹از ۵۴ رأی
۳٫۹
(۵۴)
رفتن تو، آن‌گونه که فکر می‌کنی، تراژدی نیست من چون درخت بید مجنونم که بارها می‌میرد در حالی که هنوز سرپاست.
hiba
فرصتی به من ده در پی خیابان‌هایی بگردم که با تو در آن‌ها قدم نزده‌ام. دنبال صندلی‌هایی بگردم که باتودر آن‌ها ننشسته‌ام. به مکان‌هایی بروم که تو رابه یاد نمی‌آورند.
hiba
ترکم که می‌کنی عطر تو سراغم را می‌گیرد چون کودکی که سراغ مادرش را بگیرد می‌بینی حتی عطر می‌فهمد غربت را تبعید را.
hiba
برگ‌های دفترم را ملافه‌های تختم را ترک کن از فنجان قهوه‌ام از قاشق شکرم بیرون رو از دگمه‌های پیراهنم از نخ‌های دستمالم کناره گیر. اشیاء کوچک پیرامونم را رها کن تا بتوانم سر کار بروم.
hiba
ای مسافر پس از ده سال هنوز خنجری هستی بر پهلوی من.
hiba
خدایا... دیگر جایی در قلب من نیست زیرا زنی که دوستش دارم به اندازه دنیاست قلبی دیگر به من بده فراخ‌تر از دنیا!
Elahe Ebrahimi
چشمان تو چون شب بارانی کشتی‌های من غرقه در آن نوشته‌هایم در آن‌ها از خاطر رفته‌اند آیینه‌ها حافظه ندارند.
Elahe Ebrahimi
عشق من به تو فرا‌تر از واژه‌هاست این است بر آن شدم خاموش بمانم همین.
Elahe Ebrahimi
بر باد نوشتم نام آن را که دوستش دارم بر آب نوشتم نام آن را که دوستش دارم اما نه باد گوشی برای سپردن دارد و نه آب ذهنی برای به خاطر سپردن.
Elahe Ebrahimi
تو کیستی ‌ای زن که چون خنجری بر تاریخم فرود آمدی ای مهربان چون نگاه خرگوش نرم چون پوست هلو برگ‌های دفترم را ملافه‌های تختم را ترک کن از فنجان قهوه‌ام از قاشق شکرم بیرون رو از دگمه‌های پیراهنم از نخ‌های دستمالم کناره گیر. اشیاء کوچک پیرامونم را رها کن تا بتوانم سر کار بروم.
Leily22
زمانی که خداوند تو را با من آشنا کرد به جایگاه خود بازگشت. گفتم نامه‌ای به او بنویسم نامه‌ای بر برگ آبی درون پاکتی آبی رنگ شسته از اشک چشمانم و در آن بنویسم «دوست عزیزم می‌خواستم ترا سپاس بگویم چون او را برایم برگزیدی» برای او نوشتم زیرا می‌گویند خداوند تنها جواب نامه‌های عاشقانه را می‌دهد.
Rezvan
تو عصاره شعری گل سرخ تمامی آزادی هستی کافی است نام تو بر زبانم بیاید تا سلطان شعر شوم فرعون واژه‌ها... کافی است زنی چون تو دوستم داشته باشد تا نامم در تاریخ بماند و پرچم‌ها به افتخار من بالا روند.
MiM
تو حرف نزن زیبا‌ترین صدا حرف‌هایی است که دستانت روی میز می‌زنند.
MiM
به نقطه صفر رسیده‌ایم جایی که نه من می‌دانم چه بگویم نه تو حرف‌ها همه یکی شده پشت سر و مقابل فرقی ندارند به قله نا امیدی رسیده ایم
MiM
شکایت نمی‌کنم از این‌که در من زندگی می‌کنی از این‌که حرکات دستم را در اختیار داری پلک زدن‌هایم را سیر افکارم را.
MiM
زمانی که گفتم «دوستت دارم» می‌دانستم الفبایی جدید اختراع می‌کنم برای شهری که سواد خواندن ندارد
MiM
می‌خواهم واژه‌های متفاوت بنویسم برای تو زبانی ویژه تو بیافرینم که بر تن تو و تن عشق من خوش نشیند.
MiM
پیامبر چرا؟ چرا؟ از روزی که محبوب من شدی جوهر قلمم می‌درخشد سبزه بر دفترم می‌روید از روزی که عاشقم شدی هیچ چیز چون پیش نیست کودکی شده‌ام خورشید اسباب بازی او نه پیامبرم نه پیغام‌آور اما پیامبر می‌شوم زمانی که درباره تو می‌نویسم.
MiM
عطر عشق چیزی از تو هرگز بر آن‌ها نگفتم اما در چشمانم تو را دیدند که تن می‌شویی واژه‌ای در باره‌ات نگفتم اما در لابلای نوشته‌هایم نام تو پیدا بود عشق عطر خودرا نمی‌تواند پنهان کند آن‌گونه که شکوفه هلو.
MiM
عشق من به تو فرا‌تر از واژه‌هاست این است بر آن شدم خاموش بمانم همین.
MiM

حجم

۱۲۸٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۴۱۵ صفحه

حجم

۱۲۸٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۴۱۵ صفحه

قیمت:
۱۳۸,۰۰۰
۹۶,۶۰۰
۳۰%
تومان