بریدههایی از کتاب آشنایی با چند مفهوم کلیدی اخلاق
۴٫۴
(۶۱)
شیطان که آدم (ع) را فریب داد و وعده کرد که از اغوای هیچکس هم فروگذار نکند، و با تمام جسارت، برای به انحراف کشاندن آدمها، در محضر خداوند به عزت او سوگند خورده است، تنها از فریفتن مخلصان عاجز است. «قالَ فَبِعِزَّتِک لَأُغْوِینَّهُمْ أَجْمَعین. إِلَّا عِبَادَک مِنْهُمُ الْمُخْلَصِین» یعنی همه را منحرف میکند، مگر بندگان خالص خدا را. و نه اینکه نخواهد؛ نمیتواند آنها را به انحراف بکشاند.
همینجا نکتهای وجود دارد که شاید در این نکته، رابطهای بین «اخلاص» که ثمرهٔ روزه است و «دستهای شیطان» که در رمضان بسته است، نهفته باشد.
S
اخلاص یعنی انگیزهٔ اعمال ما فقط برای جلب رضایت خدا باشد، و حتی دوست نداشته باشیم کس دیگری از کارهای خوب ما خبر داشته باشد، و قلب خود را از لبخند رضایت دیگران و موقعیتپیداکردن در نزد دیگران بینیاز ببینیم، چه رسد به اینکه بخواهیم خودنمایی کنیم و از دیگران بهوسیلهٔ خوب بودن و بندگی خدا دلبری نماییم.
ketabkhan:)
گاهی اساتید بزرگ اخلاق و عرفان، در برابر پرسش چه باید کرد؟ که انتظار داریم از ایشان پاسخهای ویژهای بشنویم، و راههای میانبُرِ خاصی را در جواب ایشان پیدا کنیم، بهسادگی جواب میدهند: «همان واجبات و محرّمات الهی را رعایت کنید، کفایت میکند.»
.
تقوا، که میوهٔ ایمان است
کاربر ۱۵۹۱۰۰۰
خدایا مپسند ناکام و نادان از دنیا بروم. مرا عاشق خود کن، تا یکی بودن همهٔ وجود خود را ببینم و لذت وحدت را در پارههای هستیام تجربه کنم. خدایا نمیشود به غیر تو عاشق بود و نمیتوان دل را از محبت غیر تو پُر کرد و الا با همهٔ اینکه میدانم بجز تو کسی لیاقت محبوب بودن برای من را ندارد
کاربر ۱۵۹۱۰۰۰
«حبُّ اللَّهِ نارٌ لَا یمُرُّ عَلَی شَیءٍ إِلَّا احْتَرَق؛ محبت خدا آتشی است که هرچه در معرض آن قرار بگیرد، میسوزد.»
کاربر ۱۵۹۱۰۰۰
دومین مشکل که عبور از آن طاقتفرساست، مقاومت کردن در برابر بدگوییهای دیگران
کاربر ۱۵۹۱۰۰۰
اولین مشکل، مقاومت کردن در برابر جاذبهٔ خوشآیند دیگران و تعریف و تمجیدی است که دیگران اگر از ما بکنند، دل ما را به سهولت تا قعر تنگ و تاریک دنیا فرو میبرد و شخصیت معنوی ما را نازل میکند.
کاربر ۱۵۹۱۰۰۰
آنچه در ظاهر روزه دیده میشود، در باطن انسان هم ادامه پیدا کند. و این یعنی ادامهٔ آداب روزه در صیام روح، مانند سکوت و ترک مجادله، و از همه مهمتر ترک معصیت.
کاربر ۱۵۹۱۰۰۰
خدا میخواهد بگوید: ای آدم، درست است که من تو را از خاک آفریدم و طبیعت خاکی تو نیازهایی را در تو ایجاد کرده است که زمینهٔ دلبستگیهای تو را فراهم میآورد، اما تو میتوانی برتر از خاک باشی و به افلاک راه یابی؛ کافی است کمی و فقط کمی با تمنّیات خود مقابله کنی؛ میببینی که دنیا کمتر از آن است که تو را اسیر کند.
mohammadi
تقوا، ابتدائاً یعنی پرهیز کردن از بدیها و گناهانی که خدا از آنها نهی کرده است. ولی آن روی سکهٔ این پرهیز و ترک، اجرای دستورات خدا و انجام خوبیها نیز قرار دارد.
mohammadi
«إِنَّ الَّذِینَ یشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللّهِ وَأَیمَانِهِمْ ثَمَنًا قَلِیلاً أُوْلَئِکَ لاَ خَلاَقَ لَهُمْ فِی الآخِرَةِ وَلاَ یکَلِّمُهُمُ اللّهُ وَلاَ ینظُرُ إِلَیهِمْ یوْمَ الْقِیامَةِ وَلاَ یزَکِّیهِمْ وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ؛ کسانی که پیمان خدا و سوگندهای خود را به بهای ناچیزی میفروشند، آنان را در جهان آخرت بهرهای نیست، و خداوند در روز قیامت با آنان سخن نمیگوید، و به ایشان نمینگرد، و پاکشان نمیگرداند، و برای آنها عذابی دردناک خواهد بود.»
-Sara-
هرچه دل را جلا بدهی جا دارد، و جلا دادن دل هیچگاه پایان نمیپذی
mahdi_313
گویا وقتی انسان دهان میبندد و از گفتن بازمیایستد، داشتههایش افزایش پیدا میکند؛ خصوصاً آنکه گفتههای باطل و عبث، زبان او را مشغول بدارد.
وقتی در جریان حرف زدن، انسان مشغول واکاویدن در سطوح پایین اندیشههای خود باشد، طبیعی است دیگر مجالی برای رشد اندیشه باقی نمیماند. خیلی از اوقات ما در اثر ذوقزدگی از اندک داناییهای خود، لب به سخن میگشاییم و یا در اثر بیاعتنایی به تفکر و تعمیق اندیشه، حرف زدن را پیشهٔ خود میکنیم، و با هرزگی در سخن، قدرناشناسی خود را به پشتوانههای بالا و ارزشمندی که میتواند برای سخنان ما وجود داشته باشد، نشان میدهیم.
m.m
چرا سخت باشد تصوّر این گونهٔ ترس: که بعضیها از «از دست دادن خدا» میترسند، چون او را دوست دارند، و یا از «به دست نیاوردن خدا» میترسند، چون او را دوست دارند، و یا از «فاصله گرفتن از خدا» میترسند، چون نزدیک بودن به او را دوست دارند. و هر چقدر این دوست داشتن افزایش پیدا میکند
ketabkhan:)
رسول خدا (ص) فرمودهاند: «القَلبُ یتَحَمَّلُ الحِکمَةَ عِندَ خُلُوِّ البَطنِ؛ دل، زمانی آمادگی پذیرش حکمت را دارد، که معده خالی باشد.» و نیز فرمودهاند: «القَلبُ یمُجُّ الحِکمَةَ عند إمتِلاءِ البَطنِ؛ زمانی که معده پر باشد، دل حکمت را بیرون میافکند.»، مجموعهٔ ورّام، ج ۲، ص ۱۱۸. و نیز امام علی (ع) فرمودهاند: «التُخمَةُ تُفسِدُ الحِکمَةَ؛ پرخوری حکمت را تباه می کند.»، غررالحکم، ص ۳۶۰، البطنة و آثارها، ۸۱۵۲.
مسافر
اخلاص یعنی انگیزهٔ اعمال ما فقط برای جلب رضایت خدا باشد، و حتی دوست نداشته باشیم کس دیگری از کارهای خوب ما خبر داشته باشد، و قلب خود را از لبخند رضایت دیگران و موقعیتپیداکردن در نزد دیگران بینیاز ببینیم، چه رسد به اینکه بخواهیم خودنمایی کنیم و از دیگران بهوسیلهٔ خوب بودن و بندگی خدا دلبری نماییم.
مسافر
خدایا میخواهم از دیدن غیر تو کور بشوم و از درک غیر تو که غفلتبار است عاجز باشم. مرا عاشق خود کن که دیگر جز تو را نبینم، و آنچنان از من دلبری کن که دلِ دیدن دیگران را نداشته باشم، و آنچنان قلب مرا از محبت خود پر کن که جایی برای غیر تو نماند.
huseinmoradi
به صحنهٔ اعلام ایمان و تصدیق او در مهمانی قریش نگاه کنید که پیامبر اکرم (ص) رو به جمع فرمودند: «هرکس اولین ایمانآورنده باشد، وصی و جانشین من خواهد بود.» و تنها در میان آن جمع علی (ع) برخاست و به ایمان خود اقرار میکرد و آن را تکرار میکرد. آیا او ایمان به صدق وعدهٔ پیامبر مبنی بر وصایت اولین ایمان آورنده نداشت؟ یقیناً ایمان داشت. آیا او اگر ذرّهای دل به مقام وصایت داده بود، از او پذیرفته میشد؟ پس علی (ع) در اوج آگاهی، اخلاص داشت. آری آری، از علی آموز اخلاص عمل.
huseinmoradi
راستی چرا ما آدمها از آدم مخلص و بیغلّوغش خوشمان میآید؟ آیا این یک علامت برای درک فطری زیبایی و ارزش اخلاص نیست؟
huseinmoradi
حجم
۷۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
حجم
۷۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
قیمت:
۱۷,۰۰۰
تومان