بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب آشنایی با چند مفهوم کلیدی اخلاق | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب آشنایی با چند مفهوم کلیدی اخلاق

بریده‌هایی از کتاب آشنایی با چند مفهوم کلیدی اخلاق

انتشارات:بیان معنوی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۴از ۶۱ رأی
۴٫۴
(۶۱)
برای ما سخت است که عالِم به فواید اعمال خود باشیم و در عین‌حال بتوانیم مخلص هم بمانیم. و راحت‌تریم اگر از فایدهٔ عمل خبر نداشته باشیم یا فایده‌ای برای ما نداشته باشد و حتی ضرر هم داشته باشد، تا بتوانیم به سهولت به رفتار مخلصانه دست یابیم. ولی این یک واقعیت است که اگر دانای به فایدهٔ عملِ خود بودیم و در عین‌حال آن را درنظر نگرفتیم، اخلاص ارزشمندی پیدا خواهیم کرد. و الا بله اخلاص عامیانه راحت‌تر است از اخلاص عالمانه
F313
یک اشتباه ممکن است بین شما و موفقیت، و بین شما و دوستان نزدیکتان آن‌چنان فاصله‌ای بیندازد که قابل جبران نباشد.
F313
هرچه دل را جلا بدهی جا دارد، و جلا دادن دل هیچ‌گاه پایان نمی‌پذیرد. جان انسان که در قرآن از آن به «نفس» تعبیر شده است، آن‌قدر نامحدود و تزکیه‌پذیر است که بزرگانی مانند اولیاء خدا که در اوج پاکی بوده‌اند هم، هیچ‌گاه در این مسیر متوقف نشده‌اند و از تزکیهٔ نفس باز نایستاده‌اند. و به همین دلیل همیشه به عملیات تزکیه نیاز است، تا با پاک کردن روح از زایدات که منشاء بدی‌ها هستند، جلوی ریشه دواندن آنها گرفته شود و زمینه برای کاشتن نهال خوبی‌ها در دل و آماده ساختن روح برای رویش فضائل فراهم گردد.
S
«ای علی! کسی که تو را بکشد، همانا مرا کشته است، و کسی که تو را دشمن دارد، مسلماً مرا دشمن داشته است، و کسی که تو را ناسزا گوید، محققاً مرا ناسزا گفته است. زیرا تو مانند جان من هستی؛ روح تو از روح من و سرشت تو از سرشت من است. همانا خداوند متعال، من و تو را آفرید و من و تو را برگزید و مرا برای نبوّت و تو را برای امامت انتخاب نمود. و هر که امامت تو را انکار کند، همانا نبوّت مرا انکار کرده است. ای علی! تو وصی من و پدر فرزندانم و همسر دخترم و جانشین من در امتم در حیات و ممات من هستی. فرمان تو فرمان من، و نهی تو نهی من است. سوگند به کسی که مرا به نبوّت برانگیخت و مرا بهترینِ خلایق قرار داد، همانا تو حجّت خدا بر مخلوقاتش و امانتدار سرّش و جانشین او در بین بندگانش هستی.»
F313
خداوند خود فرموده‌اند: «الْإِخْلَاصُ سِرٌّ مِنْ سِرِّی أُودِعُهُ فِی قَلْبِ مَنْ أَحْبَبْتُهُ؛ اخلاص سرّی از اسرار من است. آن را در قلب هرکس که دوستش داشته باشم به ودیعه می‌گذارم.»
F313
سخن از اخلاص، گفتگو دربارهٔ اوج است
ketabkhan:)
خدا می‌خواهد بگوید: ای آدم، درست است که من تو را از خاک آفریدم و طبیعت خاکی تو نیازهایی را در تو ایجاد کرده است که زمینهٔ دل‌بستگی‌های تو را فراهم می‌آورد، اما تو می‌توانی برتر از خاک باشی و به افلاک راه یابی؛ کافی است کمی و فقط کمی با تمنّیات خود مقابله کنی؛ می‌ببینی که دنیا کمتر از آن است که تو را اسیر کند.
-Sara-
راستی غیر از روزهٔ رمضان، راه اساسی برای تحصیل اخلاص چیست؟ مجال پاسخ کامل نیست، اما جواب تمام‌کننده این است که تنها راهِ راحت برای به‌دست‌آوردن اخلاص، عاشقی است. و این محبت شدید است که می‌تواند برای همیشه، کسی را به اخلاص راهبری نماید. آغاز اخلاص، رسیدن به مقام «أَشَدُّ حُبّاً لِلّه» است و نهایت اخلاص، خارج کردن هرچه غیر خداست از دل.
S
آغاز اخلاص، رسیدن به مقام «أَشَدُّ حُبّاً لِلّه» است و نهایت اخلاص، خارج کردن هرچه غیر خداست از دل.
Mary
طبیعی است اگر روزه‌دار آداب روزه را رعایت نکند، و یا از صمیم دل نیت قربتاً الی الله نداشته باشد، اثر تزکیه‌ای روزه را دریافت نخواهد کرد.
-Sara-
در بحث اخلاص روایت مشهوری از پیامبر اکرم (ص) موجود است که فرموده‌اند: «مَنْ أَخْلَصَ الْعِبَادَةَ لِلَّهِ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً ظَهَرَتْ ینَابِیعُ الْحِکْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلَی لِسَانِهِ؛ هر که چهل صباح خالصانه خدا را عبادت کند، چشمه‌های حکمت از قلبش بر زبانش جاری می‌شود.»
S
از ابتدا باید بدانیم که مخلص بودن، محرومیت هم به دنبال می‌آورد. شما ممکن است کاری را در آغاز مخلصانه انجام بدهید، اما مخلصانه نگاه‌داشتن این نیت در درازمدت دشوار است. خصوصاً اگر ببینید دارند حقّ شما را ضایع می‌کنند، و کار خوب و خوبی شما را در نظر نمی‌گیرند، طبیعی است که در این صورت پنهان نگه‌داشتن کار برای خدا واقعاً دشوار می‌شود. سومین مشکل، تعارض بندگی عالمانه با خلوص عوامانه است، که کار اخلاص را هر لحظه دشوارتر می‌کند. اگر ما فایدهٔ دنیایی کار خوب خود را بدانیم، آیا دیگر ممکن است آن را به‌خاطر خدا انجام بدهیم؟ آیا دل ما به سوی آن فایده‌ها جذب و کشیده نمی‌شود؟ آیا اگر فایدهٔ عمل عبادی خود را درک کنیم، دیگر امکان اخلاص داشتن به صفر نمی‌رسد؟ مگر ما می‌توانیم برای خورد و خوراک خود نیت خالصانهٔ قربهً الی الله داشته باشیم، درحالی‌که اگر نعوذ بالله خدایی هم در کار نبود، ما باز به نیاز طبیعی خود توجه کرده و آن را برطرف می‌کردیم.
S
روزه، به‌خاطر رفع موانع وصال، عامل لذتی عمیق و حلاوتی عاطفی در روزه‌دار عاشق می‌شود، که احساس نزدیک‌تر شدن به معشوق و بوی پیراهن یوسف را برایش به ارمغان می‌آورد. اگر کسی توانسته باشد به مقام عشق به ربّ ودود برسد، لابد چنین لحظات سرمست‌کننده‌ای را در رمضان به سهولت احساس می‌کند. و البته بقیهٔ دوستان خدا هم تا حدودی می‌توانند بفهمند آنها چه عالم قشنگی دارند. و اگر بخواهیم خیلی عارفانه نگاه کنیم: هر عارفی، سبک‌بالی را دوست دارد، و وزن هر ذرّه خاشاکی را نه‌تنها در روح خود «احساس» می‌کند، بلکه نمی‌تواند لحظه‌ای آن را «تحمل» نماید. یک انسان عارف، لحظهٔ سبک شدن روح خود را کاملاً احساس می‌کند و شیرینی آن را با تمام وجود می‌فهمد و به وجد می‌آید. چگونه از کنار تزکیه‌ای که رمضان به او می‌دهد راحت عبور کند؟
S
به همین دلیل پذیرش احکام دین برای حکیم راحت است، چون می‌داند اگر محدودیتی در اثر اجرای احکام خدا پیش می‌آید، در واقع این محدودیت‌ها ناشی از سنت‌های حاکم بر حیات بشر است و نه‌تنها از آن گریزی نیست، بلکه تنها دین است که می‌تواند راه عبور از آن محدودیت‌ها را نشان دهد.
ketabkhan:)
ای احمد اگر بنده‌ای شکمش را گرسنه نگه بدارد و زبانش را حفظ کند، به او حکمت می‌آموزم حتی اگر کافر باشد؛ که اگر کافر بود حکمتش سبب اتمام حجت بر او و وبال گردنش خواهد بود.»
mohsen
متقی نزد هر فرقه‌ای محبوب است.» مگر ممکن است متّقی را ببینیم و شیفتهٔ او نشویم؟
نون صات
حکمت مانند نعمات دیگر خدا، با آنکه قابل اکتساب است و با طهارت روح حاصل می‌شود و با معارف وحیانی کامل می‌گردد، ولی اصل آن با خواست خداست که در کدام سینه قرار بگیرد، و در کدام دل جاری بشود.
mohammadi
بعضی‌ها از «از دست دادن خدا» می‌ترسند، چون او را دوست دارند، و یا از «به دست نیاوردن خدا» می‌ترسند، چون او را دوست دارند، و یا از «فاصله گرفتن از خدا» می‌ترسند، چون نزدیک بودن به او را دوست دارند. و هر چقدر این دوست داشتن افزایش پیدا می‌کند، آن ترس هم فزونی می‌یابد. به حدی که گاهی از شدت این ترس، که از شدت آن محبت است، از عذاب دوزخ می‌ترسند و از یاد آن نالان می‌شوند.
مهدی قلبی
در نهایت باید گفت حکمت مانند نعمات دیگر خدا، با آنکه قابل اکتساب است و با طهارت روح حاصل می‌شود و با معارف وحیانی کامل می‌گردد، ولی اصل آن با خواست خداست که در کدام سینه قرار بگیرد، و در کدام دل جاری بشود. بنابراین ممکن است این نعمت بزرگ گاهی از اوقات به نااهلان هم برسد و برای سعادت آنان هم مؤثر واقع نشود. اینجاست که مراتبی از حکمت در اهل نفاق هم ممکن است یافت شود و انواعی از آن را ممکن است کافران هم داشته باشند. ولی معلوم است که این نااهلان نمی‌توانند حکمت را پرورش دهند و از آن برای هدایت یافتن خود و دیگران استفاده کنند، و چه بسا آن را دست‌مایهٔ گمراهی خلق هم قرار دهند.
S
وقتی قرآن به اعطاء حکمت به شخصیتی همچون لقمان که پیامبر نبود اشاره می‌فرماید، از عظمت این نعمت به این صورت تعبیر می‌کند که: «یؤْتِی الْحِکْمَةَ مَنْ یشاءُ وَ مَنْ یؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِی خَیراً کَثِیراً؛ به هرکس که خواهد حکمت می‌دهد، و به هرآن‌کس که حکمت داده شود، خیر فراوانی داده شده است.» در سخنان حکیمانهٔ اولیاء خدا نیز حکمت از جایگاه رفیعی برخوردار است. اولاً حکمت را رزقی از خزانهٔ غیب دانسته‌اند: «حکمت از خزائن غیب ظاهر می‌شود.» و ثانیاً انسان را آن‌چنان شیفتهٔ حکمت معرفی فرموده‌اند که هیچگاه از آن خسته نمی‌شود: «کُلُّ شَی‌ءٍ یمِلُّ، ما خَلا طَرائِفُ الحِکَم؛ انسان از هر چیزی خسته و دلتنگ می‌شود، مگر نکته‌های ظریفِ حکیمانه.» و ثالثاً تفکر در غیر امور حکیمانه را بدون حکمت، هوس و باطل شمرده‌اند: «الفِکرُ فِی غَیرِ الحِکمَةِ هَوَسٌ؛ فکر کردن در غیر حکمت، هوس است.»
S

حجم

۷۱٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۳۶ صفحه

حجم

۷۱٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۳۶ صفحه

قیمت:
۱۷,۰۰۰
تومان