بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب رهایی از تکبر پنهان | صفحه ۲۱ | طاقچه
تصویر جلد کتاب رهایی از تکبر پنهان

بریده‌هایی از کتاب رهایی از تکبر پنهان

انتشارات:بیان معنوی
امتیاز:
۴.۷از ۲۴۷ رأی
۴٫۷
(۲۴۷)
برای نجات از تکبّر، قبل از هر کاری باید به خدا پناه برد. این کار ساده‌ای نیست که از ما به تنهایی برآید. این دستورالعمل امیرالمؤمنین علی (ع) است که صریحاً می‌فرماید: «استَعیذُوا باللّهِ مِن لَواقِحِ الکبرِ کما تَستَعیذُونَهُ مِن طَوارِقِ الدَّهرِ؛ از عوامل تکبّرزا به خدا پناه برید، همان‌گونه که از بلاها و پیشامدهای سخت روزگار به او پناه می‌برید.» شیوهٔ پناه بردن به خدا از کبر این است که در هنگام دعا- مثلاً در تعقیبات نماز- چند لحظه‌ای وقت و ذهن خود را با حضور قلب به این درخواست متمرکز کنیم، ناتوانی خود را به خدا بگوییم، تنفرمان از تکبّر را به محضر او ابراز کنیم و از او بخواهیم ما را از تکبّر نجات دهد. اگر این احساس را گاه و بی‌گاه در طول روز هم داشته باشیم، راه دوری نمی‌رود. اما مهم‌ترین مسأله این است که هرگاه احساس کردیم احساس تکبّر سراغ ما آمده و قصد تصرف قلب ما را دارد، همان جا عاجزانه به خدا پناه ببریم و از بین بردن این عیب نفسانی را از او مسألت نماییم.
-Sara-
انسان با آرمان‌های بزرگش بزرگ می‌شود و با آرزوهای کوچکش حقیر خواهد شد. اگر می‌خواهیم بزرگ باشیم تا بزرگی بازی درنیاوریم، باید آرمان‌ها و آرزوهای بزرگ در سر بپرورانیم و آرزوهای کوچک را از دل بیرون کنیم.
-Sara-
البته ما اساساً باید از مقایسهٔ خودمان با دیگران بپرهیزیم، چه رسد به اینکه بخواهیم خود را برتر از دیگران بدانیم.
-Sara-
وقتی یکی از معانی تکبّر این است که خود را برتر از دیگران بدانیم، پس باید تلاش کنیم تا خود را از دیگران بهتر ندانیم. امام صادق (ع) می‌فرمایند: «هر کس خودش را بهتر از دیگران بداند، متکبّر است.»
-Sara-
یکی از راه‌های نابود ساختن هر رذیله‌ای آن است که از تجلی آن در رفتار جلوگیری کنیم. بنابراین اگر احساس تکبّر خواست ما را وادار به رفتار یا گفتاری نماید، ما باید تلاش کنیم که آن را انجام ندهیم. این موجب می‌شود که کم‌کم تکبّر در وجود ما تضعیف و در نهایت نابود شود.
-Sara-
تنفر از هر رذیله‌ای موجب می‌شود مانند لیزری که به یک غده می‌اندازند تا آن را نابود کنند، به تدریج آن رذیله نابود و مضمحل شود.
-Sara-
اگر یک انسان هوشیار از رفتار یک فرد متکبّر لطمه بخورد، باعث عبرت او خواهد شد. او به خود توجه خواهد کرد و سعی می‌کند همین ویژگی را در خود شناسایی کرده و از بین ببرد.
-Sara-
استغفار، تنفّر از بد بودن، و بیزاری از «در اوج پاکی نبودن»، راه را برای اصلاح نفس باز می‌کند. خداوند متعال هم چنین افرادی را که با سوز دل به مناجات برای بهبود وضعیت روح خود می‌پردازند، تزکیه می‌فرماید و عیوبشان را برایشان آشکار می‌کند.
-Sara-
اساساً یکی از راه‌های مهم خوب شدن، نشست و برخاست با آدم‌های خوب است. برای پیدا کردن تکبّر پنهان هم باید با انسان‌های متواضع نشست و برخاست کنیم تا در مقایسه با الگوی رفتاری و روحیات آنان، به تکبّر احتمالی درونمان پی ببریم. البته این مُجالست در صورتی مفید است که به دنبال اصلاح باشیم، بعضی‌ها هم چون در پی اصلاح خود نیستند، از مُجالست با خوبان بهره‌ای نمی‌برند.
-Sara-
محاسبهٔ نفس مهارت می‌خواهد. برای درک اینکه آیا تکبّری در نهان‌خانهٔ دل داریم یا نه، باید نفس را بازخواست کنیم؛ از نفس خود صادقانه بپرسیم از چه چیزهایی خوشش می‌آید؟ بعد از او بپرسیم آیا اگر بر دیگران تفوق پیدا کند و یا دیگران به برتری او اعتراف کنند، لذت می‌برد؟ اگر پاسخ نفس مثبت بود، ما در درون خود تکبّری پنهان داریم که ممکن است کم یا زیاد باشد.
-Sara-
در بین راه‌های جلوگیری از تکبّر پنهان، مهم‌تر از همه تفکر و محاسبهٔ نفس است. وقتی خوب در خود دقت کنیم شاید بتوانیم درون روح خود را ببینیم و در گوشه و کنارهای آن خودبزرگ‌بینی‌هایی را پیدا کنیم.
-Sara-
مهم‌ترین راه‌های جلوگیری از پنهان ماندن عیوب را قبلاً ذکر کردیم. تفکر در خویشتن و محاسبهٔ نفس، انتقادپذیری و نگرانی از عاقبت به‌خیری، عیب‌جویی نکردن و مشغول نشدن به عیوب دیگران، که نتیجه‌اش غافل شدن از عیوب دیگران است، همه مواردی هستند که در این مقام هم به کار می‌آیند.
-Sara-
بعضی وقت‌ها انسان راه رشد را به روی خود مسدود می‌بیند و احساس می‌کند هیچ نورانیتی شامل حالش نمی‌شود و توفیقات چندانی برای کسب کمالات روحی پیدا نمی‌کند. اینجا انسان باید روح خود را به دقت واکاوی کند و ببیند آیا تکبّری در خود پنهان نکرده است که موجب افتادن او از نظر حضرت حق شده باشد؟
-Sara-
پنهان ماندن تکبّر از خلق گاهی بد هم نیست. وقتی انسان در حال مبارزه با نفس برای از بین بردن تکبّر است، اتفاقاً خیلی هم خوب است که تکبّرش از خلق خدا پنهان بماند، البته به شرطی که انسان بتواند تکبّر را در وجود خود کاملاً از بین ببرد، نه اینکه آن را مانند بذری زیر خاک پنهان کند تا کم کم رشد کند و او را نابود سازد.
-Sara-
تکبّر پنهان، علاوه بر اینکه یک عیبِ بزرگ و خطرناک است، یک بیماری پیچیده و عجیب نیز هست. چون کسی‌که تکبّر پنهان دارد، غالباً نمی‌پذیرد که این عیب در درونش وجود دارد و این مسأله سببِ پیچیده‌تر شدنِ موضوع می‌شود. شاید چون تکبّر پیش همهٔ انسان‌ها زشت و ناپسند است و همه از تکبّر بَدِشان می‌آید، معمولاً کسی حاضر نیست به وجود آن در درون خود اعتراف کند؛ و به همین راحتی، انسان در تشخیص تکبّر دچار اشتباه می‌شود.
-Sara-
باید با تکبّر مثل یک بیماری مرموز و پنهان برخورد کنیم، به دنبال علائم این بیماری در خودمان باشیم و از سلامت خود محافظت نماییم. باید گوش به زنگ باشیم و تا کوچک‌ترین علامت این بیماری را در خود مشاهده کردیم، به مبارزه با آن برخیزیم.
-Sara-
بعضی‌ها تا یک انسان خوب را می‌بینند و یا تا خوبی کسی را مشاهده می‌کنند، به جای اینکه در قلبشان احساس محبت و تواضع نسبت به آن انسان خوب یا آن خوبی پدید بیاید، قلبشان پر از احساس زشت تکبّر می‌شود، به‌گونه‌ای که امکان مخفی کردن این حالت نیز برایشان وجود ندارد. وقتی دیدید تا خوبی کسی را می‌شنوید، به دنبال خوبی‌های خودتان می‌گردید که کم نیاورید و یا به دنبال بدی‌های او می‌گردید که او از شما برتری پیدا نکند، بدانید غیر از مقداری حسادت، از تکبّر هم بی‌نصیب نیستید.
-Sara-
شعار کلیدی «إِنِّی سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَکمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَکمْ- وَ وَلِی لِمَنْ وَالاکمْ وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عَادَاکمْ» که در بسیاری از زیارات و ادعیه‌ای که از اهل بیت (ع) رسیده، نقل شده است، حکایت از کلیدی بودن این امر دارد. نه تنها صداقت در تواضع به ائمهٔ هدی (ع) اقتضا می‌کند نسبت به دوستانشان هم تکبّر نداشته باشیم، بلکه ادبِ محبت و معرفت به مقام منیع ولایت هم اقتضا دارد که برای ابراز ارادت به ائمه (ع) مشغول تواضع نسبت به دوستان و مریدانشان گردیم.
-Sara-
زمان این حرف‌های بی‌پایه و اساس گذشته است که مؤمن شدن و یا ایمان نیاوردن را یک انتخاب نظری و یا یک طرز تفکر بدانیم و معتقد نبودن به اسلام را ناشی از متقاعد نشدن و یا نتیجهٔ محاسبات فکری یک شخص تلقی کنیم. ما که می‌دانیم عقل بشر نمی‌تواند حقانیت ایمان را رد کند، پس اگر کسی بعد از عرضهٔ حق آن را رد کرد، متکبّر است.
-Sara-
دلیل دیگر پنهان ماندن برخی عیوب در وجود انسان، «ترس از یأس» است. یعنی بعضی‌ها به‌خاطرِ ترس از بدبختی یا ترس از اینکه نتوانند خود را اصلاح کنند، عیوب خود را نگاه نمی‌کنند. از اینکه واقعیتِ وجود خود را ببینند، در هراسند، چون می‌ترسند با نگاه‌کردن به واقعیت‌های درونی خویش و دیدن عیوبِ خود، دچار یأس شوند. ابلیس هم برای مأیوس کردنِ انسان همیشه آماده است.
-Sara-

حجم

۱۲۲٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

حجم

۱۲۲٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

قیمت:
۲۸,۰۰۰
۱۴,۰۰۰
۵۰%
تومان