بریدههایی از کتاب رهایی از تکبر پنهان
۴٫۷
(۲۴۷)
در بین راههای جلوگیری از تکبّر پنهان، مهمتر از همه تفکر و محاسبهٔ نفس است. وقتی خوب در خود دقت کنیم شاید بتوانیم درون روح خود را ببینیم و در گوشه و کنارهای آن خودبزرگبینیهایی را پیدا کنیم.
محاسبهٔ نفس مهارت میخواهد. برای درک اینکه آیا تکبّری در نهانخانهٔ دل داریم یا نه، باید نفس را بازخواست کنیم؛ از نفس خود صادقانه بپرسیم از چه چیزهایی خوشش میآید؟ بعد از او بپرسیم آیا اگر بر دیگران تفوق پیدا کند و یا دیگران به برتری او اعتراف کنند، لذت میبرد؟ اگر پاسخ نفس مثبت بود، ما در درون خود تکبّری پنهان داریم که ممکن است کم یا زیاد باشد.
িមተєကє .నមժមተ
خداوند متعال میفرماید ما آخرت را برای کسانی قرار دادیم که تکبّر ندارند و نمیخواهند در زمین برتریطلبی کنند: «تِلْک الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذینَ لا یریدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَ لا فَساداً وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقینَ.» اگر میخواهید بدانید که مراد از «برتریطلبی» که در این آیه آمده چیست، کافی است به کلام امیرالمؤمنین (ع) رجوع کنید که فرمودند: «اگر شخصی دوستداشته باشد که بند کفشش از بند کفش دوستش بهتر باشد از مصادیق این آیه خواهد بود.»
িមተєကє .నមժមተ
پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: «ابلیس عصیان کرد و هلاک شد چون معصیتش با تکبّر همراه بود، ولی آدم (ع) معصیت کرد ولی هلاک نشد چون گناهش با تکبّر همراه نبود.»
িមተєကє .నមժមተ
«فاللّهَ اللّهَ فی عاجِلِ البَغی و آجِلِ وَخامةِ الظُّلمِ و سُوءِ عاقِبَةِ الکبرِ، فإنّها مَصیدَةُ إبلیسَ العُظمی و مَکیدَتُهُ الکبری، الّتی تُساوِرُ قُلوبَ الرِّجالِ مُساوَرَةَ السُّمومِ القاتِلَةِ، فما تُکدی أبَداً و لا تُشوی أحَداً، لا عالِماً لِعِلمِهِ و لا مُقِلاًّ فی طِمرِهِ؛ خدا را خدا را از خرابیهای زودرس ستم و بیداد و از فرجام ناگوار تکبّر؛ که بزرگترین دام و سهمگینترین نیرنگ شیطان است و چونان زهرهای کشنده در دلهای مردان فرو میرود. هرگز چیزی مانع نفوذ آنها نمیشود و هیچ کس از آنها در امان نیست، نه عالِم به خاطر علمش و نه تهیدست به سبب جامه فرسودهاش.»
িមተєကє .నមժមተ
امام صادق (ع) درکلام دقیقی فرمودند: «الکبرُ قد یکونُ فی شِرارِ النّاسِ مِن کلِّ جِنسٍ» یعنی تکبّر ممکن است در آدمهایی از هر جنس و گروهی وجود داشته باشد. بنابراین لازم نیست حتماً متکبّرین از ثروتمندان یا فقیران و یا از گروه عالمان یا جاهلان باشند.
িមተєကє .నមժមተ
تکبّر یک تمایل فطری انحرافیافته است، که فرد متکبّر، عجولانه و نابجا به سمت آن حرکت کرده و یا حریصانه و خیالپردازانه آن را در وجود خود تصوّر کرده است و بر مبنای آن عمل میکند.
িមተєကє .నមժមተ
ندیدن نقش خداوند متعال در بزرگ ساختن انسان و به خود متکی بودن در کسب عوامل بزرگی و یا تمسک به اسباب و علل دنیوی دیگر و در این زمینه به تدبیرها و نقشههای پر اشتباه اتّکا کردن، عامل دیگری برای بیراهه رفتن در پاسخ به این تمایل شریف است
িមተєကє .నមժមተ
نحوهٔ منحرف شدن تمایل به «کبریایی» و «بزرگشدن» این است که انسان در تشخیصِ مصداق، دچار اشتباه شود. مثلاً خیلیها تصور میکنند اگر در بهرههای دنیوی از دیگران سبقت بگیرند و یا در زمینهای از اعتبار اجتماعی بیشتری برخوردار شوند، نیاز خود را به بزرگ شدن پاسخ دادهاند، در حالی که گرایش بزرگیطلبی انسان با اینگونه مصادیق، پاسخ ارضاکننده نمییابد.
িមተєကє .నមժមተ
حضرت آیتاللهالعظمی بهجت (ره) میفرمودند: «آنچه معاویه و یزید بالفعل داشتند، ما بالقوه داریم. خیلی به خود مغرور نشویم. این طور نیست که آنها از جهنم آمده باشند و ما از بهشت. به خدا پناه میبریم!»
িមተєကє .నមժមተ
یکی از معانی سیاسی نبودن همین است که انسان نسبت به سرنوشت دیگران بیتفاوت باشد و این همان بیرحمی است که گفت: «تو کز محنت دیگران بیغمی/ نشاید که نامت نهند آدمی.»
িមተєကє .నមժមተ
در شب معراج وقتی پیامبر اکرم (ص) از خداوند متعال سؤال میکند: «کدام رفتار با ارزشتر است؟» خداوند متعال به کمخوری و حفظ زبان اشاره میفرمایند، سپس اثر آن را «حکمت» ذکر میکنند، بعد اولین اثر این حکمت را خبر یافتن شخص از عیوبش بیان میفرمایند: «... فَیعْلَمُ مَا لَمْ یکنْ یعْلَمُ وَ یبْصِرُ مَا لَمْ یکنْ یبْصِرُ. فَأَوَّلُ مَا أُبَصِّرُهُ عُیوبُ نَفْسِهِ، حَتَّی یشْتَغِلَ عَنْ عُیوبِ غَیرِهِ وَ أُبَصِّرُهُ دَقَائِقَ الْعِلْمِ حَتَّی لَا یدْخُلَ عَلَیهِ الشَّیطَانُ؛ ...پس آنچه را که قبلاً نمیدانست میفهمد، و آنچه را که قبل از این نمیدید میبیند، و اولین چیزی که او را به آن بینا میکنم عیوب نفسش است، تا از عیبجوئی مردم روی برگرداند، و او را به دقایق نکات علمی بینا میگردانم تا اینکه شیطان بر او مسلط نگردد.»
িមተєကє .నមժមተ
یادمان باشد که هرگز برای بزرگ شدن عجله نکنیم. عجله در قضاوت و عجله در رسیدن به نتیجه، دو نوع عجلهٔ مهلک در همهٔ خطاهای ما هستند.
کاربر ۱۰۴۲۷۷۸
میتوان گفت تکبّر پنهان در بین عیوب پنهانی انسان، وحشتناکترین و خطرناکترین عیب است. چون تکبّر پنهان عیبی است که سبب سقوط بسیاری از افراد خوب شده است. با وجود اینکه خداوند انسانهای خوب را در بحرانها یاری میکند و دستشان را میگیرد تا از سقوط نجات یابند، ولی اگر تکبّر پنهان در وجود کسی باشد، خدا رهایش خواهد کرد.
بارزترین نمونهٔ تکبّر پنهان را در داستان سقوط ابلیس میتوان دید. ابلیس شش هزار سال عبادت کرد، ولی یک بدی را در خودش پنهان کرده و به اصلاح آن نپرداخته بود. آن عیب هم تکبّر بود. خداوند یک امتحان از او گرفت و خواست تا به انسان سجده کند و همین امر سبب شد تکبّر پنهانش رو بیاید: «وَ إِذْ قُلْنَا لِلْمَلَئکةِ اسْجُدُواْ لاَِدَمَ فَسَجَدُواْ إِلَّا إِبْلِیسَ أَبی وَ اسْتَکبر؛ و به یاد آر زمانی که به ملائکه گفتیم: «برای آدم سجده و خضوع کنید!» همگی سجده کردند جز ابلیس که سر باز زد، و تکبر ورزید.» شاید تا آن موقع خودش هم از وجود این عیب بزرگ خبر نداشت، ولی در نهایت این عیب تبدیل به عاملی برای سقوط او شد.
تراب
امام صادق (ع) میفرمایند: «هر کس خودش را بهتر از دیگران بداند، متکبّر است.» البته ما اساساً باید از مقایسهٔ خودمان با دیگران بپرهیزیم، چه رسد به اینکه بخواهیم خود را برتر از دیگران بدانیم.
goddess
پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: «ابلیس عصیان کرد و هلاک شد چون معصیتش با تکبّر همراه بود، ولی آدم (ع) معصیت کرد ولی هلاک نشد چون گناهش با تکبّر همراه نبود.»
هدهدسبا
از عوامل تکبّرزا به خدا پناه برید، همانگونه که از بلاها و پیشامدهای سخت روزگار به او پناه میبرید.
Forest ♂️
آن قدر تکبّر و بی احترامی به دوستان خدا خطرناک است که در روایت دارد به همهٔ مردم احترام بگذار، مبادا در بینِ مردم یک نفر از اولیای خدا باشد که تو او را نشناسی و به او بیحرمتی کنی.
Forest ♂️
بعضیها اگر با شخصیت خیلی بزرگی مواجه شوند، تواضع میکنند، ولی اگر با شخصی کوچکتر برخورد کنند، دیگر نمیتوانند تکبّر نورزند.
Forest ♂️
اصولاً اگر کسی از انسان بزرگتر باشد، ممکن است این بزرگی او تکبّر انسان را تحریک کند
Forest ♂️
در روایات آمده است در مقابل متکبّر باید متکبّرانه برخورد کنی
Forest ♂️
حجم
۱۲۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۲۲۴ صفحه
حجم
۱۲۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۲۲۴ صفحه
قیمت:
۲۸,۰۰۰
۱۴,۰۰۰۵۰%
تومان