بریدههایی از کتاب رهایی از تکبر پنهان
۴٫۷
(۲۴۷)
«مَن ذَهَبَ یری أنَّ لَهُ علَی الآخَرِ فَضلاً فهُو مِن المُستَکبِرِینَ، فقلتُ لَهُ: إنّما یری أنَّ لَهُ علَیهِ فَضلاً بالعافیةِ إذا رَآهُ مُرتَکباً لِلمَعاصِی؟ فقالَ: هَیهاتَ هَیهاتَ! فَلَعَلَّهُ أن یکونَ قد غُفِرَ لَهُ ما أتی و أنتَ مَوقوفٌ مُحاسَبٌ؛ هر که باور داشته باشد که از دیگران برتر است از مستکبران است. [راوی میگوید] به ایشان عرض کردم: اگر نظرش این باشد که با دیدن گنهآلوده بودن دیگری و سلامت [دور از گناه بودن] خودش، از او برتری دارد، چه؟ فرمود: هیهات! هیهات! (چگونه چنین عقیدهای پیدا میکند) با اینکه شاید گناه او آمرزیده شود ولی تو بازداشت شوی و مورد بازپرسی قرار گیری.»
িមተєကє .నមժមተ
«ما مِن رَجُلٍ تَکبَّرَ أو تَجَبَّرَ إلا لِذِلَّةٍ وَجَدَها فی نفسِهِ؛ هیچ انسانی تکبّر یا ستمگری نمیکند، مگر بهخاطر ذلت و حقارتی که در نفس خود احساس میکند.»
িមተєကє .నមժមተ
چگونه تمایل به بزرگ شدن انحراف پیدا میکند؟
تقاضای بزرگ شدن و تمنای عظمت یافتن، وقتی یله و رها باقی بماند، راه خود را در بین چارههای پست دنیوی پیدا خواهد کرد و بهصورت «طبیعی» به انحراف کشیده خواهد شد؛ با آنکه گرایشهای اصیل انسانی همه رو به خدا تنظیم شدهاند. شاید این مطلب معنای آن حدیث شریف باشد که امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: «أَکرِهْ نَفْسَک عَلَی الْفَضَائِلِ فَإِنَّ الرَّذَائِلَ أَنْتَ مَطْبُوعٌ عَلَیهَا» یعنی اگر خود را وادار به خوبیها نکنی، طبیعتاً به بدیها کشیده میشوی. یعنی هرچند فطرت تو الهی است ولی طبیعت تو به سمت رذائل گرایش دارد.
িមተєကє .నមժមተ
آن چیزی که بدتر از اصل تکبّر است پنهان بودن آن است. وقتی این صفت شوم در وجود انسان پنهان شد، و انسان نخواست وجود آن را درک کند، و بدتر از آن، وجودش را انکار کرد، آن وقت است که این صفت سراغ ایمان انسان میآید و سر بزنگاه صاحبش و همهٔ خوبیهایش را نابود میکند.
تکبّر یعنی خود را بزرگ پنداشتن؛ و بزرگی پوشالی خود را دوست داشتن؛ و برای حفظ آن، با خوبیها و خوبان عالم جنگیدن؛ و بزرگتر از خود را تحمل نکردن. تکبّر یعنی یکی از اینها و یا همهٔ اینها.
িមተєကє .నមժមተ
هر کس احساس میکند ایمانش ضعیف است و بیدلیل میزان معنویتش پائین است، یکی از کارهایی که باید انجام دهد این است که به قلب خود مراجعه کند و آن را از حیث وجود یا عدم وجود حسادت دقیقاً بررسی نماید. حسادت همچون خوره، ایمان را نابود میکند. امام صادق (ع) میفرمایند: «إِنَّ الْحَسَدَ یأْکلُ الْإِیمَانَ، کمَا تَأْکلُ النَّارُ الْحَطَبَ؛ حسادت ایمان را میخورد (و از بین میبرد) همانگونه که آتش هیزم را میسوزاند.»
িមተєကє .నមժមተ
امام سجاد (ع) کاربرد مهم آن دو چشم معروف مؤمنان را که در قلبشان قرار دارد، بصیرت عیوب باطنی معرفی میفرماید: «... فَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِعَبْدٍ خَیراً فَتَحَ لَهُ الْعَینَینِ اللَّتَینِ فِی قَلْبِهِ فَأَبْصَرَ بِهِمَا الْعَیبَ وَ إِذَا أَرَادَ غَیرَ ذَلِک تَرَک الْقَلْبَ بِمَا فِیهِ؛ ...اگر خداوند متعال خیر بنده ایی را بخواهد چشمانی که در قلبش هست را برایش میگشاید پس با آنها عیب و زشتی را میبیند و چون غیر از این را اراده کند دل را به حال خودش وامیگذارد.»
িមተєကє .నមժមተ
پیامبر اکرم (ص) در وصیتی به ابوذر مژدهٔ بزرگی را مطرح فرمودهاند و آن اینکه: «یا أَبَاذَرٍّ إِذَا أَرَادَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِعَبْدٍ خَیراً فَقَّهَهُ فِی الدِّینِ وَ زَهَّدَهُ فِی الدُّنْیا وَ بَصَّرَهُ بِعُیوبِ نَفْسِهِ» پیامبر بزرگوار اسلام (ص) در این وصیت نورانی خطاب به ابوذر میفرماید که وقتی خدا خیر بندهٔ خود را بخواهد، او را در دین فقیه میکند و در عیوبش بصیر؛ و در میانهٔ این دو نعمت، زهد از دنیا را نصیبش میفرماید.
িមተєကє .నមժមተ
همانطور که برخی از خوبیهای فطری ما در اعماقِ وجودمان پنهان هستند و به مرور با تلاش و تهذیب آشکار میشوند، برخی از بدیها نیز میتوانند در اعماقِ روح ما پنهان شوند. همچنان که ما در لایههای عمیقِ وجودمان گرایشهای ناب و گرانبهایی داریم که میتوانیم با محاسبهٔ نفس و ریاضت، آنها را از ژرفای دلِمان بیرون بکشیم، گاهی از اوقات نیز، در لایههای پنهان و تودرتوی قلبمان، بدیهایی مخفی میشوند که وقتی زمان و موقعیت را برای تجلی مناسب ببینند، بُروز خواهند کرد.
িមተєကє .నមժមተ
اگر کسی خیالش از خودش راحت باشد، معلوم است که عیب خود را نمییابد.
یکی از اقدامات مقدماتی برای شناختن عیوب خود، مشغول عیب دیگران نشدن و عیبجویی نکردن است، امیرالمؤمنین (ع) میفرمایند: «طوبَی لِمَن شَغلَهُ عَیبُهُ عَن عُیوبِ النَّاس؛ خوشا به سعادت کسی که عیبهایش آن قدر مشغولش میکند که دیگر به عیبِ مردم نمیپردازد.»
HN
آدمیزاد موجودِ زرنگی است، میداند اگر قیافه بگیرد هیچ کس او را تحویل نخواهد گرفت. لذا در ظاهر تواضع میکند و برای کسی قیافه نمیگیرد ولی درواقع قلبش پر از تکبّر است. افرادی که قلبشان پر از تکبّر است، ولی بهظاهر افرادِ مهربان و بعضاً متواضعی هستند را باید از طریق نپذیرفتن حق شناخت.
goddess
یکی از راههای مهم عملی برای درک تکبّر پنهان، انجام گستردهٔ رفتار متواضعانه است.
Forest ♂️
معرفت و شناخت انسان نسبت به عیوبش، سودمندترین معرفتهاست.
Forest ♂️
هرچند فطرت تو الهی است ولی طبیعت تو به سمت رذائل گرایش دارد.
زهرا
بعضی وقتها انسان راه رشد را به روی خود مسدود میبیند و احساس میکند هیچ نورانیتی شامل حالش نمیشود و توفیقات چندانی برای کسب کمالات روحی پیدا نمیکند. اینجا انسان باید روح خود را به دقت واکاوی کند و ببیند آیا تکبّری در خود پنهان نکرده است که موجب افتادن او از نظر حضرت حق شده باشد؟
مامان نقّاش
پس آنچه را که قبلاً نمیدانست میفهمد، و آنچه را که قبل از این نمیدید میبیند، و اولین چیزی که او را به آن بینا میکنم عیوب نفسش است، تا از عیبجوئی مردم روی برگرداند، و او را به دقایق نکات علمی بینا میگردانم تا اینکه شیطان بر او مسلط نگردد.»
نون صات
برخی از رفتارهای متکبّرانه در روایات ذکر شده و به شدّت مورد مذمت قرار گرفتهاند. به عنوان نمونه، امام صادق (ع) به یکی از اصحاب خود به نام «رفاعة بن موسی» فرمودند: «ای رفاعه، آیا تو را با خبر نکنم از کسی از مردم که بیشترین سهم از گناه را دارد؟» رفاعه عرض کرد: «جانم به فدای شما، با خبر بفرمایید.» حضرت فرمود: «او کسی است که از برادرش در گفتار یا رفتارش عیبی بگیرد تا او را تحقیر کند یا به او تکبّر نماید.»
-Sara-
ای داود! همانگونه که نزدیکترین مردم به خداوند متعال تواضع کنندگان هستند، دورترین مردم هم از خداوند متعال، بزرگیفروشان و متکبّران میباشند.
F313
اگر عیوب روحی خود را کم کنیم خوبیهایمان رو خواهد آمد. شاید به همین دلیل است که امیرالمؤمنین (ع) فرمودهاند: «اجْتِنَابُ السَّیئَاتِ أَوْلَی مِنِ اکتِسَابِ الْحَسَنَات؛ دوری کردن از بدیها برتر از کسب خوبیهاست.»
کمیل+
آثار اخروی تکبّر
در قیامت هم متکبّر جایگاه ویژهای در جهنم دارد. در روایتی امام صادق (ع) میفرماید: «إنّ فی جَهنَّمَ لَوادِیا لِلمُتَکبِّرِینَ یقالُ لَهُ سَقَرُ، شَکا إلَی اللّهِ عَزَّوجلَّ شِدَّةَ حَرِّهِ و سَألَهُ أن یأذَنَ لَهُ أن یتَنَفَّسَ، فَتَنَفَّسَ فَأحرَقَ جَهَنَّمَ؛ در جهنم درهای است بهنام «سقر» برای متکبرین، که از شدت حرارت خود بهخدای عز و جل شکایت کرد و درخواست کرد به او اجازه دهد تا نفس بکشد، پس چون نفس کشید جهنم شعلهور شد!»
masom
در شب معراج وقتی پیامبر اکرم (ص) از خداوند متعال سؤال میکند: «کدام رفتار با ارزشتر است؟» خداوند متعال به کمخوری و حفظ زبان اشاره میفرمایند، سپس اثر آن را «حکمت» ذکر میکنند، بعد اولین اثر این حکمت را خبر یافتن شخص از عیوبش بیان میفرمایند: «...
کاربر ۵۱۷۹۴۸۵
حجم
۱۲۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۲۲۴ صفحه
حجم
۱۲۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۲۲۴ صفحه
قیمت:
۲۸,۰۰۰
۱۴,۰۰۰۵۰%
تومان