بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب رهایی از تکبر پنهان | صفحه ۱۱ | طاقچه
تصویر جلد کتاب رهایی از تکبر پنهان

بریده‌هایی از کتاب رهایی از تکبر پنهان

انتشارات:بیان معنوی
امتیاز:
۴.۷از ۲۴۷ رأی
۴٫۷
(۲۴۷)
بعضی وقت‌ها حسادت، خود را به صورت‌های دیگری که اصلاً زشت هم نیستند نشان می‌دهد؛ مثل نصیحت‌های دلسوزانه. نمی‌شود اصل نصیحت و حُسن و ضرورتش را نادیده گرفت و انکار کرد، ولی باید به ریشه و انگیزهٔ آن توجه کنیم؛ مبادا از سر حسادت کسی را نصیحت کنیم.
Sobhan Naghizadeh
در جای دیگری امیرالمؤمنین (ع) می‌فرماید: «کفَی بِالْمَرْءِ کیساً أَنْ یعْرِفَ مَعَایبَهُ و کفَی بِالْمَرْءِ جَهْلًا أَنْ یجْهَلَ عَیبَهُ؛ از زیرکی برای یک انسان همین بس است که معایب خود را بشناسد و از جهالت و نادانی فرد هم همین بس است که عیب‌های خود را نشناسد.»
Sobhan Naghizadeh
در شب معراج وقتی پیامبر اکرم (ص) از خداوند متعال سؤال می‌کند: «کدام رفتار با ارزش‌تر است؟» خداوند متعال به کم‌خوری و حفظ زبان اشاره می‌فرمایند، سپس اثر آن را «حکمت» ذکر می‌کنند، بعد اولین اثر این حکمت را خبر یافتن شخص از عیوبش بیان می‌فرمایند
خانوم صاد
امام زمان (عج) هم که تشریف بیاورند، خیلی‌ها، که ممکن است در میانشان حتی افراد به ظاهر خوب هم وجود داشته باشد، تا حضرت را ببینند کُفرشان درمی‌آید و تکبّر پنهانشان رو می‌شود. البته دیگر حضرت مثل امیرالمؤمنین (ع)، مظلوم واقع نخواهد شد. ایشان به‌دلیلِ اقتداری‌که به مدد اصحابشان و با توجه به بصیرت بالای مردم پیدا می‌کند، با چنین افرادی به‌شدّت برخورد خواهد کرد.
Sobhan Naghizadeh
تکبّر موجب هلاکت اهل معصیت هم می‌شود. یعنی ممکن است انسان معصیت‌کارِ بدون تکبّر، نجات یابد و نابود نشود. پیامبر اکرم (ص) می‌فرمایند: «ابلیس عصیان کرد و هلاک شد چون معصیتش با تکبّر همراه بود، ولی آدم (ع) معصیت کرد ولی هلاک نشد چون گناهش با تکبّر همراه نبود.» این حدیث نورانی، به روشنی بدتر بودن تکبّر را نسبت به سایر بدی‌ها نشان می‌دهد.
Sobhan Naghizadeh
پیامبر (ص) می‌فرمایند که وقتی انسان عیبی را در وجود خود از بین می‌برد، عیب دیگری ظاهر می‌شود و همین امر سبب می‌شود که انسان مشغول عیوب خود باشد و از عیب‌جویی کردن از دیگران دست بردارد.
کاربر ۳۹۴۴۹۵۴
امیرالمؤمنین (ع) می‌فرمایند: «طوبَی لِمَن شَغلَهُ عَیبُهُ عَن عُیوبِ النَّاس؛ خوشا به سعادت کسی که عیب‌هایش آن قدر مشغولش می‌کند که دیگر به عیبِ مردم نمی‌پردازد.»
کاربر ۳۹۴۴۹۵۴
«لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی کبَدٍ
NegaraMehr
امان از استعداد فوق‌العادهٔ انسان در توجیه‌گری.
مرگ بر ظلم
اصلاً دعا کردن و استغاثه به درگاه پروردگار تکبّر را از دل زائل می‌کند. گاهی طرح درخواست‌های کوچک و نیازهای سطحی در بارگاه خداوند متعال، برای انسان تواضع به ارمغان می‌آورد؛ تواضعی که به آن بیشتر از رفع حوائجمان نیاز داریم. به همین دلیل است که خدای متعال به حضرت موسی (ع) وحی کرد که حتی نمک طعامت را هم از ما بخواه
ابراهیم ن
یکی از مطالبی که شب معراج خداوند متعال با پیامبر اکرم (ص) در میان گذاشت، در همین زمینه بود. در شب معراج وقتی پیامبر اکرم (ص) از خداوند متعال سؤال می‌کند: «کدام رفتار با ارزش‌تر است؟» خداوند متعال به کم‌خوری و حفظ زبان اشاره می‌فرمایند، سپس اثر آن را «حکمت» ذکر می‌کنند، بعد اولین اثر این حکمت را خبر یافتن شخص از عیوبش بیان می‌فرمایند: «... فَیعْلَمُ مَا لَمْ یکنْ یعْلَمُ وَ یبْصِرُ مَا لَمْ یکنْ یبْصِرُ. فَأَوَّلُ مَا أُبَصِّرُهُ عُیوبُ نَفْسِهِ، حَتَّی یشْتَغِلَ عَنْ عُیوبِ غَیرِهِ وَ أُبَصِّرُهُ دَقَائِقَ الْعِلْمِ حَتَّی لَا یدْخُلَ عَلَیهِ الشَّیطَانُ؛ ...پس آنچه را که قبلاً نمی‌دانست می‌فهمد، و آنچه را که قبل از این نمی‌دید می‌بیند، و اولین چیزی که او را به آن بینا می‌کنم عیوب نفسش است، تا از عیب‌جوئی مردم روی برگرداند، و او را به دقایق نکات علمی بینا می‌گردانم تا اینکه شیطان بر او مسلط نگردد.»
ابراهیم ن
به یقین انسان طغیان می‌کند، از اینکه خود را بی‌نیاز ببیند.» آسودگی ما موجب طغیان ما می‌شود؛ و طغیان با تکبّر هم‌خانواده است.
zahra valizadeh
امام صادق (ع) در تبیین این صفت شوم فرمایشی دارند، که ناظر به فضای مقایسه است: «مَن ذَهَبَ یری أنَّ لَهُ علَی الآخَرِ فَضلاً فهُو مِن المُستَکبِرِینَ، فقلتُ لَهُ: إنّما یری أنَّ لَهُ علَیهِ فَضلاً بالعافیةِ إذا رَآهُ مُرتَکباً لِلمَعاصِی؟ فقالَ: هَیهاتَ هَیهاتَ! فَلَعَلَّهُ أن یکونَ قد غُفِرَ لَهُ ما أتی و أنتَ مَوقوفٌ مُحاسَبٌ؛ هر که باور داشته باشد که از دیگران برتر است از مستکبران است. [راوی می‌گوید] به ایشان عرض کردم: اگر نظرش این باشد که با دیدن گنه‌آلوده بودن دیگری و سلامت [دور از گناه بودن] خودش، از او برتری دارد، چه؟ فرمود: هیهات! هیهات! (چگونه چنین عقیده‌ای پیدا می‌کند) با اینکه شاید گناه او آمرزیده شود ولی تو بازداشت شوی و مورد بازپرسی قرار گیری.»
معصومه
از نفس خود صادقانه بپرسیم از چه چیزهایی خوشش می‌آید؟ بعد از او بپرسیم آیا اگر بر دیگران تفوق پیدا کند و یا دیگران به برتری او اعتراف کنند، لذت می‌برد؟ اگر پاسخ نفس مثبت بود، ما در درون خود تکبّری پنهان داریم که ممکن است کم یا زیاد باشد.
کاربر ۳۵۳۲۰۳۴
یک نوع از تکبّر نسبت به خلق خدا، در عرصهٔ روابط خُرد اجتماعی تجلی پیدا می‌کند، مانند قیافه گرفتن‌های متکبّرانه. در قرآن کریم صریحاً به چنین تکبّری اشاره و از آن نهی شده است: «وَ لاَ تَمْشِ فِی الأَرْضِ مَرَحاً إِنَّک لَنْ تَخْرِقَ الأَرْضَ وَ لَنْ تَبْلُغَ الْجِبالَ طُولاً؛ و روی زمین، با تکبر راه مرو! تو نمی‌توانی زمین را بشکافی، و طول قامتت هرگز به کوه‌ها نمی‌رسد.»
کاربر ۳۵۳۲۰۳۴
اگر حرفِ حقّی به ما عرضه شد و آن را نپذیرفتیم، در واقع «متکبّر» هستیم، به همین سادگی! امام صادق (ع) می‌فرمایند: «إنّما الکبرُ إنکارُ الحَقِّ؛ به درستی که تکبّر چیزی نیست جز انکارکردن حق.» آدمیزاد موجودِ زرنگی است، می‌داند اگر قیافه بگیرد هیچ کس او را تحویل نخواهد گرفت. لذا در ظاهر تواضع می‌کند و برای کسی قیافه نمی‌گیرد ولی درواقع قلبش پر از تکبّر است. افرادی که قلبشان پر از تکبّر است، ولی به‌ظاهر افرادِ مهربان و بعضاً متواضعی هستند را باید از طریق نپذیرفتن حق شناخت.
کاربر ۳۵۳۲۰۳۴
. نگاه کنید به بعضی از کسانی که حُبّ مقام وجودشان را فراگرفته است؛ وقتی تکبّر این افراد از یک حدّی فراتر می‌رود، گویی عقلشان به کلی زائل می‌شود. کارهایی می‌کنند که با هیچ عقلی جور درنمی‌آید. چنین افرادی را باید به عنوان آدم‌های خطرناک کنترل کرد. به ما سفارش کرده‌اند با فردِ متکبّر بحث نکنید، او هیچ وقت متقاعد نمی‌شود. چنین فردی اصلاً متوجه نمی‌شود به او چه می‌گویند. انسان متکبّر ساختار فکری و ذهنی‌اش آن‌چنان دچار نقصان می‌شود، که دیگر نمی‌تواند حرف حق را بفهمد یا تشخیص دهد.
کاربر ۳۵۳۲۰۳۴
امام باقر (ع) در مورد اثر تکبّر در عقل می‌فرماید: «مَا دَخَلَ قَلْبَ امْرِئٍ شَی‌ءٌ مِنَ الْکبْرِ إِلَّا نَقَصَ مِنْ عَقْلِهِ مِثْلَ مَا دَخَلَهُ مِنْ ذَلِک؛ قَلَّ ذَلِک أَوْ کثُرَ؛ در قلب هر کسی مقداری کبر داخل شود، به همان اندازه از عقلش کاسته می‌شود، چه زیاد باشد یا کم.»
کاربر ۳۵۳۲۰۳۴
مؤمن انتقادپذیر است و هیچ‌گاه با اطمینان از خود دفاع نمی‌کند.
leila h
انسان‌های متکبّر از صفای محبت اطرافیان می‌گذرند و حاضر می‌شوند دیگران به خاطر تکبّرشان از آنان حساب ببرند و احترامشان بکنند، ولو دوستشان نداشته باشند. آنها اصلاً اهمیت نمی‌دهند منفور باشند، برایشان فقط این مهم است که محترم باشند. البته به همان احترام ظاهری هم قناعت می‌کنند. اینکه دیگران از آنان حساب ببرند، مایهٔ لذتشان می‌شود؛ ولی اینکه اطرافیانش دوست ندارند سر به تنشان باشد، مایهٔ عبرتشان نمی‌شود.
زهرا^_^

حجم

۱۲۲٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

حجم

۱۲۲٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

قیمت:
۲۸,۰۰۰
۱۴,۰۰۰
۵۰%
تومان