بریدههایی از کتاب رهایی از زندان ذهن
۳٫۹
(۱۱۲)
همۀ ما دچار بیماری قضاوت هستیم و تلاش میکنیم در هرچیزی عیبی را جستوجو کنیم
h
اگر به خاطر اینکه افکارتان شما را از عواقب کارهایتان میترساند، از انجام کارهای مختلف دوری کنید، عرصۀ زندگی بر شما هرروز تنگتر خواهد شد. اکنون با دانستن این موضوع که نمیتوانید ذهن خود را از ساختن زنجیرههای کلیشهای بازدارید و مدام شما را در معرض اندرزهای خود قرار میدهد؛ میتوانید با تمرین و بر روی نپذیرفتن این افکار در برابر آنها مقاومت کنید و نگذارید که عملکرد شما را تحت تأثیر قرار دهند.
h
یک فکر زمانی کارآمد است که زندگی شما را بهبود ببخشد و به جای ایجاد مشکل آنرا حل کند. افکاری که شما را از انجام اقدام مثبت بازدارند و مانع شما شوند، کارآمد نیستند
h
به خاطر داشته باشید که ذهن شما هرچیزی که به آن فکر کنید را باور میکند
h
* قضاوت به شناختن خوبی و بدی کمک میکند و ما را از شرایط زیانبار دور نگه میدارد، اما همین قضاوت میتواند در حکم فلک باشد که شما خود و دیگران را با آن تنبیه میکنید. قضاوت بیرحمانه میتواند هم عزت نفس خودتان را خدشهدار کند و هم به روابط صمیمی شما با دیگران آسیب بزند.
h
خاطره به ما در بازیابی اطلاعات کمک میکند. از آنجا که ما توانایی بازگشتن به لحظات مهم را نداریم میتوانیم از طریق خاطره به آنها برگردیم و لذت ببریم. کسانی هستند که به واسطۀ یادآوری شکستهای خود به زوال کشیده شده و از پای درآمدهاند. بعضیها چنان در گذشته غرق میشوند که ارتباطشان با زمان حال را از دست میدهند.
h
یکی از بهترین راهها برای غلبه بر نگرانی و تشویش این است که ذهن خود را بادقت رصد کنید و افکار پیشبینی کننده را از افکار برنامهریزی کننده تشخیص دهید
h
چقدر آسان ذهن شما میتواند دلیلتراشی کند و روایت بسازد. از آن مهمتر این که، شاید متوجه شوید چقدر بعضی از این روایتها ناباورانه و سطحی بودند.
h
وقتی که از خواب بیدار میشوید، ذهن شما سفر خود را آغاز میکند. مثل اینکه در اتومبیلی نشستهاید که ذهن شما رانندۀ آن است. گاه با سرعتی سرسامآور رانندگی میکند و گاهی حتی نمیتواند از پارکینگ خارج شود.
Alphaman
افکار مانند یک صحنۀ کمدی غیرواقعی در تلویزیون هستند، اما ما اهمیت آنها را در حد یک خبر جدی و فوری در نظر میگیریم. ما هر فکری که از ذهنمان میگذرد باور میکنیم و همین منشاء بسیاری از دردهای ما میشود.
tizaras
افکار ما به طور ناخودآگاه طوری تنظیم شده است که ما را به سمت احساس ترس، باخت، بیارزشی یا خشم سوق میدهند. آنقدر در افکار خود غرق میشویم که به نظرمان میرسد، آنها واقعیت دارند و ما را به انجام کارهایی وامیدارند که حتی اوضاع را وخیمتر نیز میکند
maryam mahjoobian
سه مورد از افکار منفی که دربارۀ خودتان آنها کلنجار میروید را روی کاغذی بنویسید. اینها افکاری هستند که شما دارید اما سعی میکنید که برخلاف آنها با خود صحبت کنید و به نحوی از آنها فرار کنید. حالا تصور کنید که این دو نوع فکر در یک بازی طنابکشی هستند و هرکدام در یک طرف طناب قرار گرفتهاند. برای هر فکر منفی که به ذهنتان خطور میکند از خود بپرسید:
- آیا مایل به داشتنِ چنین فکری هستم؟
- آیا مایلم خردمندانه این فکر را رصد کنم و بگذارم که وجود داشته باشد؟
- آیا میخواهم به این فکر اجازه دهم که مسیر زندگیم را جهت دهد؟
- آیا حاضرم اقدامی انجام دهم که به واسطۀ آن کیفیت زندگیم را بهبود بخشم؟
- این فکر مرا از انجام چه کاری بازمیدارد؟
- آیا میخواهم دارای این طرز تفکر باشم و درعینحال کاری را انجام دهم که برایم مهم است؟
دیار
به یاد داشته باشید که این جهان، چیزی بیشتر از یک سری کلمه نیست. اگر دوست ندارید در این جهان زندگی کنید، زمان آن فرا رسیده که دیگر نباید هرچه به ذهنتان خطور کرد را باور کنید.
دیار
تنها، زمانی که آگاهانه تشخیص دهیم واقعیت و فکر دو مقولۀ جدا از هماند و تنها زمانی که از افکارمان جدا شویم و از بالا به آنها بنگریم، میتوانیم به آرامش دست یابیم
ramin
سیدارتا این موضوع را بیان کرد که وقتی ما افکارمان را جدی میگیریم، در حقیقت آنها را باور کردهایم و آنها را با حقیقت اشتباه گرفتهایم، این افکار منبع درد و رنج ما میشوند.
ramin
- توجه کنید که شما، فقط شاهد یک فکر هستید نه خودِ آن فکر.
- دقت داشته باشید که یک فکر صرفاً یک فکر است و نمیتواند به خودی خودی مضر یا سودمند باشد.
ramin
بار دیگر که فکری به ذهنتان خطور کرد و نیت آنرا دانستید، از ذهن خود برای کاری که میخواست انجام دهد تشکر کنید.
- ذهن من از تو تشکر میکنم که سعی کردی مرا به موفقیت برسانی.
- ذهن من از تو سپاسگزارم که کمک کردی فردی بشوم که پدرم همیشه میگفت.
- ذهن من از تو تشکر میکنم که مرا قربانی دانستنی.
- ذهن من از تو متشکرم که سعی کردی مرا اصلاح کنی.
ramin
افکار ما پدیدهای در لحظه هستند که فقط در اعصاب مغز ما وجود دارند. (اگر بخواهم مثالی تلویزیونی بزنم) این افکار مانند یک صحنۀ کمدی غیرواقعی در تلویزیون هستند، اما ما اهمیت آنها را در حد یک خبر جدی و فوری در نظر میگیریم.
شهرام زارعی
. به جای تصورکردن گذشته و یا آیندهای که نامشخص است، به دو رکن زمان حال توجه کنید؛ یعنی آنچه در درون و بیرون از بدن اتفاق میافتد
Hessam Shahbazi
گذشته، هم مکانی زیبا و هم رنجآور است. جایی است که موفقیتها و شکستهایمان، اولین کشف و شهودها و مواجهه با ناامیدیها در آن به وقوع پیوسته است. میتوانیم در گذشته مخفی شویم و احساس راحتی کنیم، از لحظات عاشقانه و دلدادگیهای گذشته لذت ببریم یا شکستهای تلخمان را مرور کنیم.
گذشته مانند جنگلی است که میتوان در آن گوزن غولپیکر یافت یا مارهایی را مشاهده کرد که در لابهلای شاخۀ درختان پیچ و تاب میخورند. چیزی که یافت میشود بستگی به این دارد که به دنبال چه میگردید؟ اگر به دنبال مدرکی دال بر اینکه فردی دوستداشتنی هستید میگردید، شانس یافتن آن وجود دارد. اگر هم بخشهای تاریکی از وجود شما بر آن است که دلیلی برای بیارزش بودنتان بیابد، آنرا خواهد یافت.
ramin
حجم
۹۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
حجم
۹۹٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
قیمت:
۳۰,۰۰۰
۱۵,۰۰۰۵۰%
تومان