نیمهجان و خسته
کنار این دستگاه مینشینم
هنوز به دنبال الههٔ شعرم
اما فقط برای یک لحظه برگشتهام
و هیچچیز مثل گذشته نیست.
دوباره متولد نشدهام
فقط چند روز و چند شب را
تعقیب میکنم
مثل همین امشب.
آیدا
عشق یعنی کلمهای
که زیاد
و زیاد
و پیش از موعد به زبان میآید
آیدا
صبح که میشود
آن بیرون
آدمها پول در میآورند:
قاضیها، نجارها
لولهکشها، دکترها
روزنامهفروشها، پلیسها
سلمانیها، کارواشیها
دندانپزشکها، گلفروشها
رانندههای تاکسی...
و تو پهلو به پهلو میشوی
به پهلوی چپ میخوابی
که آفتاب به پشتت بخورد
و چشمت را اذیت نکند.
آیدا
نگران مردن نیستم
نگران همسرم هستم
که او میماند و کلی هیچ.
میخواهم بداند
همهٔ شبهایی
که کنارش میخوابیدم
حتی جر و بحثهای بیمعنی هم
حرف نداشت
و کلمههای سختی را
که همیشه میترسیدم بگویم
حالا میتوانم بگویم:
دوستت دارم.
آیدا
جایی میان قلب هست
که هرگز پر نمیشود
یک فضای خالی
و حتی در بهترین لحظهها
و عالیترین زمانها
میدانیم که هست
بیشتر از همیشه
میدانیم که هست
جایی میان قلب هست
که هرگز پر نمیشود
و ما
در همان فضا
انتظار میکشیم و
انتظار میکشیم.
آیدا
امروز صورتهای زیادی دیدم
صدها صورت
همهشان چشم و گوش و لب داشتند
و دهان و چانه و پیشانی
و حالا چند ساعتی میشود
که تنها هستم
و حالم بهتر شده است.
این خوب است
اما مشکل همچنان باقیست
میدانم که دوباره
باید بروم بیرون
میان آنها.
آیدا
شاید باور نکنید
اما آدم هایی پیدا می شوند
که بی هیچ غمی
یا اضطرابی
زندگی می کنند.
AmirHossein
نفرت بیشتر از عشق است.
آدمها باهم خوب نیستند.
شاید اگر باهم خوب بودند
مردنمان غمانگیز نمیشد.
AmirHossein
عشق یعنی خیانت
عشق یعنی آتشگرفتن یک بیخانمان
وسط کوچه
AmirHossein
سربازها
در خیابانهای خون میدوند
نیزه میزنند
و به دختران جوان تجاوز میکنند.
Ali431