بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب برای من غمگین نشوید | صفحه ۲۴ | طاقچه
کتاب برای من غمگین نشوید اثر چارلز بوکوفسکی

بریده‌هایی از کتاب برای من غمگین نشوید

انتشارات:کارگاه اتفاق
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۱از ۵۳ رأی
۴٫۱
(۵۳)
مرگ می‌آید با پاهای ورم‌کرده و گل‌سرخی میان دندان‌هایش
Friba
و زمانی که تقلای مردن شروع شود آخرین چیزی که دلم می‌خواهد ببینم حلقه‌ای از صورت‌های انسانی‌ست که بالای سرم باشند ـ کاش فقط دوستان قدیمی‌ام باشند دیوارهای خودم کاش فقط آن‌ها بیایند.
.
زنگ‌ها برای چه کسی به صدا در می‌آید.
.
دردی عادی مثل موش در دل و روده‌ام به تله افتاده است چه شهامتی داریم که در این شعلهٔ وحشتناک راه می‌رویم و خورشید سراسیمه‌مان می‌کند و تاریکی ما را می‌بلعد و ما راه‌مان را ادامه می‌دهیم ـ بنزین می‌زنیم، سیفون را می‌کشیم، قبض‌ها را می‌پردازیم و در درد غرق می‌شویم
.
متولد شده‌ام که در خیابان‌های بی رفت و آمد گل سرخ بفروشم.
.
وقتی عشق خاکستر می‌شود، از اندوه خجالت نکش، همین‌طور از دیوانگی و کج‌خلقی.
.
ذهن نمی‌تواند به غریزه غلبه کند.
matbuat
چند روز بیهودهٔ دیگر روزهای مجروح روزهای تبخیر شده. چند روز بر باد رفتهٔ دیگر روزهای عاطل و باطل روزهای کتک‌خورده پاره پاره. مسأله این‌جاست که روزها جمع می‌شوند و می‌شوند زندگی زندگی من! این‌جا نشسته‌ام هفتادوسه ساله‌ام می‌دانم کلاه ناجوری سرم گذاشته‌اند
.
وقتی مرگ با آخرین بوسهٔ سردش بیاید آماده هستم: یک هرزهٔ دیگر که می‌آید تیغم بزند.
.
وقتی عشق خاکستر می‌شود، از اندوه خجالت نکش، همین‌طور از دیوانگی و کج‌خلقی.
.

حجم

۱۸۲٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۲۰ صفحه

حجم

۱۸۲٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۲۰ صفحه

قیمت:
۲۸,۰۰۰
تومان