بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب برای من غمگین نشوید | صفحه ۱۷ | طاقچه
کتاب برای من غمگین نشوید اثر چارلز بوکوفسکی

بریده‌هایی از کتاب برای من غمگین نشوید

انتشارات:کارگاه اتفاق
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۱از ۵۳ رأی
۴٫۱
(۵۳)
مردان کوچک دربارهٔ چیزهایی که از توان‌شان خارج است یاوه‌سرایی می‌کنند.
پویا پانا
سر در آوردن ون گوک گوشش را برید و فرستاد برای یک هرزه هرزه هم حالش به‌هم خورد و گوش را انداخت دور. ون! هرزه‌ها گوش نمی‌خواهند پول می‌خواهند. فکر می‌کنم به همین خاطر نقاش بزرگی شدی: بیشتر از این نمی‌فهمیدی.
پویا پانا
صبح که می‌شود آن بیرون آدم‌ها پول در می‌آورند: قاضی‌ها، نجارها لوله‌کش‌ها، دکترها روزنامه‌فروش‌ها، پلیس‌ها سلمانی‌ها، کارواشی‌ها دندانپزشک‌ها، گل‌فروش‌ها راننده‌های تاکسی... و تو پهلو به پهلو می‌شوی به پهلوی چپ می‌خوابی که آفتاب به پشتت بخورد و چشمت را اذیت نکند.
پویا پانا
کمی عشق یا کمی زندگی چیز چندان بدی نیست
پویا پانا
نگران مردن نیستم نگران همسرم هستم که او می‌ماند و کلی هیچ. می‌خواهم بداند همهٔ شب‌هایی که کنارش می‌خوابیدم حتی جر و بحث‌های بی‌معنی هم حرف نداشت و کلمه‌های سختی را که همیشه می‌ترسیدم بگویم حالا می‌توانم بگویم: دوستت دارم.
پویا پانا
موسیقی فوق‌العاده‌ای در رادیوی کناری نشسته است و من بعدازظهرها خوابم می‌گیرد. درون خودم مقبره‌ای دارم که می‌گوید: ــ بذار دیگران این کار رو بکنن. بذار اونا برنده بشن! بگذارید بخوابم عقل در تاریکی است مثل جارو تاب می‌خورم و به تاریکی می‌روم جایی می‌روم که مگس‌های تابستان رفته‌اند اگر می‌توانید مرا بگیرید.
پویا پانا
نمی‌شود کاری کرد جایی میان قلب هست که هرگز پر نمی‌شود یک فضای خالی و حتی در بهترین لحظه‌ها و عالی‌ترین زمان‌ها می‌دانیم که هست بیشتر از همیشه می‌دانیم که هست جایی میان قلب هست که هرگز پر نمی‌شود و ما در همان فضا انتظار می‌کشیم و انتظار می‌کشیم.
پویا پانا
جایی میان قلب هست که هرگز پر نمی‌شود یک فضای خالی و حتی در بهترین لحظه‌ها و عالی‌ترین زمان‌ها می‌دانیم که هست بیشتر از همیشه می‌دانیم که هست جایی میان قلب هست که هرگز پر نمی‌شود و ما در همان فضا انتظار می‌کشیم و انتظار می‌کشیم.
Mary gholami
مردی که کمی اون‌طرف‌تر چمن‌ها رو می‌زنی تو فقط چمن‌ها رو می‌بینی؟ همین؟ تو فقط صدای ور ور ماشین چمن‌زنیو می‌شنوی؟ من همه راه‌ها رو می‌بینم راه‌هایی که به ایتالیا ژاپن و هندوراس می‌رسن. دخترهای جوونو می‌بینم که چاقوهاشونو تیز می‌کنن صبح ـ ظهر ـ شب و مخصوصاً شب، وای وای مخصوصاً شب.
leila13
آن بیرون آدم‌ها پول در می‌آورند: قاضی‌ها، نجارها لوله‌کش‌ها، دکترها روزنامه‌فروش‌ها، پلیس‌ها سلمانی‌ها، کارواشی‌ها دندانپزشک‌ها، گل‌فروش‌ها راننده‌های تاکسی... و تو پهلو به پهلو می‌شوی به پهلوی چپ می‌خوابی که آفتاب به پشتت بخورد و چشمت را اذیت نکند.
leila13

حجم

۱۸۲٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۲۰ صفحه

حجم

۱۸۲٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۲۰ صفحه

قیمت:
۲۸,۰۰۰
تومان