بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب برای من غمگین نشوید | صفحه ۱۶ | طاقچه
کتاب برای من غمگین نشوید اثر چارلز بوکوفسکی

بریده‌هایی از کتاب برای من غمگین نشوید

انتشارات:کارگاه اتفاق
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۱از ۵۳ رأی
۴٫۱
(۵۳)
و در گوشه‌ای از دنیا درد می‌کشد آدمی که بی آن که کسی لمسش کند یا با او حرفی بزند
abbas5549
مرگ باید آسان بیاید مثل یک قطار باری که وقتی پشتت را برمی‌گردانی صدایش را نمی‌شنوی.
یك رهگذر
چند روز بیهودهٔ دیگر روزهای مجروح روزهای تبخیر شده. چند روز بر باد رفتهٔ دیگر روزهای عاطل و باطل روزهای کتک‌خورده پاره پاره. مسأله این‌جاست که روزها جمع می‌شوند و می‌شوند زندگی زندگی من!
یك رهگذر
جایی میان قلب هست که هرگز پر نمی‌شود یک فضای خالی و حتی در بهترین لحظه‌ها و عالی‌ترین زمان‌ها می‌دانیم که هست بیشتر از همیشه می‌دانیم که هست جایی میان قلب هست که هرگز پر نمی‌شود و ما در همان فضا انتظار می‌کشیم و انتظار می‌کشیم.
hasti
درون خودم مقبره‌ای دارم که می‌گوید: ــ بذار دیگران این کار رو بکنن. بذار اونا برنده بشن! بگذارید بخوابم عقل در تاریکی است مثل جارو تاب می‌خورم و به تاریکی می‌روم جایی می‌روم که مگس‌های تابستان رفته‌اند اگر می‌توانید مرا بگیرید.
Sophie
حتی صدای کوه‌ها را هم می‌شنوم پایین و بالای دامنه‌های آبی‌شان می‌خندند و زیر آب‌ها ماهیان گریه می‌کنند و آب اشک آن‌هاست
キラキラ
جایی میان قلب هست که هرگز پر نمی‌شود یک فضای خالی و حتی در بهترین لحظه‌ها و عالی‌ترین زمان‌ها می‌دانیم که هست بیشتر از همیشه می‌دانیم که هست جایی میان قلب هست که هرگز پر نمی‌شود و ما در همان فضا انتظار می‌کشیم و انتظار می‌کشیم.
Bahar
ترس از ارتفاع اصطلاح پزشکی خاصی دارد. ترس از فضای بسته اصطلاح پزشکی خاصی دارد. هرکدام از ناخوشی‌ها اصطلاح پزشکی خاصی دارد. پس باید اصطلاح پزشکی خاصی هم برای «این همه آدم» وجود داشته باشد. همهٔ زندگی به این ناخوشی مبتلا بوده‌ام: همیشه «این همه آدم» در اطرافم بوده است.
Bahar
فراموش کنید! گوش کنید! نمی‌خواهم وقتی مُردم، گریه و زاری کنید فقط طبق رسوم، خودتان را خلاص کنید. تا جایی که می‌شد زندگی کرده‌ام و اگر قرار باشد کسی به لبهٔ زندگی برسد من رسیده‌ام. در طول یک عمر، هفت یا هشت‌بار زندگی کرده‌ام و این برای هر آدمی کافی است. این آخر کار همهٔ ماست پس لطفاً سخنرانی بی سخنرانی مگر این‌که بخواهید بگویید «او روی اسب‌ها شرط‌بندی می‌کرد و کارش درست بود.» نوبت شما هم می‌رسد و من چیزی را می‌دانم که شما نمی‌دانید شاید.
پویا پانا
از انتظار خسته‌ام از این باج دادن خوشم نمی‌آید زودتر تمامش کنید از انتظار از معلق بودن از تنگنا خسته‌ام بگذارید بمب‌ها منفجر شوند شما ملت‌های ترسوی دماغو شما غول‌های بی‌وجدان تمامش کنید! تمامش کنید! تمامش کنید! و به سیاره‌ها و ایستگاه‌های فضایی‌تان فرار کنید و آن‌جا را هم به گند بکشید.
پویا پانا

حجم

۱۸۲٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۲۰ صفحه

حجم

۱۸۲٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۲۰ صفحه

قیمت:
۲۸,۰۰۰
تومان