بریدههایی از کتاب آوازهای کوچکی برای ماه
۳٫۴
(۹)
کسی که درک نشود، دست میکشد و کناره میگیرد. اما کسی که درک میشود، به وجد میآید و ادامه میدهد. راز تمام زحمات مستمر و عشقمان به هنر در اینجا نهفته است
مرتضی طریقی
این چه جامعهای است که در بطن توسعهٔ خود ناگهان فلج میشود، چون فردا ممکن است هوا توفانی باشد؟ هرگز اندیشهٔ خطر، چنین تضعیف روحیهای ایجاد نکرده است. آیا تا به این حد نزول کردهایم که باید برای خوردن از ما خواهش کنند، و همان لحظه مطمئنمان کنند چیزی باعث ناراحتی گوارشمان نخواهد شد؟ بله، احمقانه است، شرمآور است. آیا این است نتیجهٔ موفقیت و کامیابی؟ تمدن باید در چنین خودخواهی بیمارگونه و بزدلانهای گرفتار آید؟
خوشبینی من از مدتها قبل لطمهٔ سختی خورده است.
پویا پانا
«بدی یا هر آنچه بدی را تاب آوَرد، چندان نخواهد پایید.»
پویا پانا
زندگی آسان نیست! امری است پیچیده و گزاف! من چیزهایی در موردش میدانم. باید برای همهچیز پول داشته باشی! با عایدی اندک و شغلی بیحاصل، باید ذهن خود را به داشتهٔ کم و ناچیز عادت داد. همان کاری که من میکنم! اما روزهایی که کار خوب پیش نمیرود، چندان جالب نیست. بله واقعاً! من هم دوست دارم با تو به سیارهای دیگر بیایم. مالاندیشی سیارهٔ ما را در آینده غیر قابل سکونت خواهد کرد، چرا که حتی برای ثروتمندان هم بدون اینکه در پی ِدارایی دیگران باشند، زیستن در اینجا امکانناپذیر است. انسان ناچار خواهد بود روزانه ساعتها برای اعتراض نسبت به درآمدش، وقت صرف کند. جالب است!
پویا پانا
در نگاهِ فلوبر، ادبیات خیابانی است برای فرار از هرج و مرج بیمعنی هستی؛ اعتراض زیرکانهٔ اوست به دنیا.
پویا پانا
من در هیچ کاری غرق نمیشوم. وقتگذرانی، حس غالب من است. این میگذرد، آنچه نمیگذرد، دوستی و علاقهٔ من به توست.
کاربر نیوشک
وقتی درختی میمیرد، باید دو درخت دیگر کاشت.
مرتضی طریقی
آه! به چه دنیایی وارد میشویم! الحاد، مسیحیت، جهالت، سه تکامل تدریجی عظیم بشری! غمانگیز است که خودمان را در آستانهٔ این سومی میبینیم.
پویا پانا
زندگیام از هرگونه تفریح و سرگرمی مطلقاً تهی است. دوست دارم بروم و روی ساحلی گرم بخوابم. اما وقت و پولی برایش ندارم. بنابراین باید قلمزدنها و جانکندنهایم را تا حد ممکن ادامه دهم.
پویا پانا
وقتی فردی صاحبسبک خودش را تا حد یک زندگی عملی پایین میآورد، شأن خود را از دست میدهد و سزاوار مجازات است. پس دیگر مسئلهای سیاسیست!
پویا پانا
به قول ولتر «تاریخ فهم بشر، تاریخ حماقت بشر است.»
پویا پانا
خلاصه، زندگیام را با به باد دادن عقل و دل میگذرانم؛
پویا پانا
در نگاهِ فلوبر، ادبیات خیابانی است برای فرار از هرج و مرج بیمعنی هستی؛ اعتراض زیرکانهٔ اوست به دنیا.
پویا پانا
تو میتوانستی در خانه بمانی، هر زمان بخواهی غمگین باشی، هر وقت بخواهی مشغول. من خودم را کنار میکشم تا تو در جایی دیگر، حالی خوشتر داشته باشی، تا هر زمان که بتوانی با ما بهتر کنار بیایی.
کاربر نیوشک
ما یا در آسمانها سیر میکنیم، یا سینهخیز میرویم
کاربر نیوشک
تو هم بدون آنکه بدانی، "یک رؤیا هستی"...
کاربر نیوشک
من مثل شترها هستم، که چون در حرکتاند نمیتوانند بایستند و هنگامیکه در توقفاند، دیگر حالِ برخاستن ندارند.
کاربر نیوشک
دنیایی اندوهبار! مسائل در ایتالیا چه تناقضات اسفبار و رقتانگیزی دارند! مدام ناراستی! ناراستی! ناراستی!
زمین بیشک سیارهٔ حقیری است.
کاربر نیوشک
معانی عمیق تنها از طریق مفاهیم ساده قابل دستیابیاند، از طریق احساسات مثبت. اما من در هیچ کجای این دنیای مدرن اثری از سادگی نمیبینم.
کاربر نیوشک
میدانی که برای من توضیح لازم نیست: من از تمام دستوپاگیریهای زندگی باخبرم و هرگز قلبهایی را که میشناسم ملامت نمیکنم.
کاربر نیوشک
حجم
۵۹۹٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۴۵۶ صفحه
حجم
۵۹۹٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۴۵۶ صفحه
قیمت:
۱۵۰,۰۰۰
۴۵,۰۰۰۷۰%
تومان