بریدههایی از کتاب درمان شوپنهاور
۳٫۷
(۹۶)
باید تنها در زمان حال زندگی کنیم. دیروز و فردا وجود ندارند. یادگارهای گذشته و آرزوهای آینده فقط ناآرامی و تشویش به همراه میآورند. راه رسیدن به تعادل از مشاهدهٔ زمان حال میگذرد: باید اجازه دهیم بدون پریشانی در رودخانهٔ آگاهیمان غوطهور شود و پایین رود.
کاربرm-jamali
همهٔ زندگی یک نمایش گذراست
کاربرm-jamali
هر وجه تصویر گانشا معنای جدی و مهمی در خود دارد و نوعی رهنمود زندگی است. سر بزرگ فیل را در نظر بگیرید: به ما میگوید بزرگ فکر کنید. و گوشهای بزرگ؟ بیشتر گوش کنید. چشمان کوچک، دقت و تمرکز را به ذهن میآورد و دهان کوچک، کمحرف زدن را
کاربرm-jamali
هیچوقت اینجوری بهش نگاه نکرده بودم: اینکه کودکی رو طلایی میبینیم و احساس رهایی بهمون میده چون اون موقع گذشتهای در کار نبوده که بر ما سنگینی کنه. ممنون، یادم میمونه.»
کاربرm-jamali
هرچی دلبستگیهای فرد بیشتر باشه، زندگی کمرشکنتر میشه و رنجی که فرد موقع جدایی از این دلبستگیها باید تحمل کنه هم بیشتر میشه.
mehdi
ما بر لحظهٔ جاری در گروه تمرکز میکنیم؛ و نیز بر اینجا: آنچه اعضا دربارهٔ به هم خوردن روابط دیگهشون میگن رو فراموش میکنیم. من فرض رو بر این میذارم که اعضای گروه همان رفتاری رو در گروه از خود نشون میدن که در زندگی اجتماعیشون مشکل آفریده
کاربرm-jamali
بپذیریم چیزی به بخت و اقبال وابسته نیست مگر شکل محض بخت که خودش، خودش را آشکار میکند و رنج فعلی ما جایی را میآکَنَد که بدون آن، بهوسیلهٔ رنج دیگری آکنده میشد.
Sahar
اگر هرگز کتها را درنیاوریم و به بازی نپیوندیم، بخش زیادی از نمایش زندگی را از دست خواهیم داد. چرا پیش از پایان بهسوی در خروج بشتابیم؟
Sahar
حضور مرگ، او را به خوانشی متفاوت و روشنگر وامیداشت: همینطور که صفحهبهصفحه پیش میرفت، شواهدی از پیوندهای مرتبط با وحدت وجود در آن میدید که قبلاً متوجهشان نشده بود
کاربرm-jamali
حضور مرگ، او را به خوانشی متفاوت و روشنگر وامیداشت: همینطور که صفحهبهصفحه پیش میرفت، شواهدی از پیوندهای مرتبط با وحدت وجو
کاربرm-jamali
«بهتمامی بزی.» «بهنگام بمیر.»
کاربرm-jamali
«بخششناپذیر یا غیرقابلبخشش، مسئولیت رو بیرون از فرد نگه میداره، ولی نبخشیدن، مسئولیت رو بر عهدهٔ فردی میذاره که حاضر نیست ببخشه.»
red rose
«اندیشهٔ قدرتمندیه: مرگ ناممکن شدن هر امکان دیگهست.
red rose
چیزی بدوی، ذاتی و سرسخت در مزاج آرتور بود که از همان کودکی، واکنشهای خاصی را در یوهانا و دیگران برمیانگیخت. خوی و خصلت آرتور جوری بود که نمیتوانست واکنشهای مهرآمیز، سخاوتمندانه و شادکننده برانگیزد؛ بهجایش، تقریباً همه پاسخی انتقادی و دفاعی در برابر او داشتند.
red rose
برترین خرد آن است که لذت بردن از زمان اکنون را والاترین هدف زندگی قرار دهیم، زیرا این تنها واقعیتی است که وجود دارد و مابقی چیزی نیست جز بازیهای فکر. ولی میشود آن را بزرگترین بیخردی هم نامید زیرا آنچه تنها برای یک لحظه هست و بعد همچون رؤیایی ناپدید میشود، هرگز به کوششی جانفرسا نمیارزد.
red rose
خود شوپنهاور گفته که دوپایان ـ اصطلاح خودش ـ نیاز دارند برای گرم شدن دور آتش حلقه زنند و گرد هم آیند. ولی هشدار میده که زیادی گرد هم آمدن و به هم چسبیدن، نباید باعث یکیشدنشون بشه. اون جوجهتیغیها رو خیلی دوست داشت: اونا هم برای گرم شدن دور هم جمع میشن ولی از تیغهاشون برای جدا ماندن از هم استفاده میکنن. اون برای جدا ماندنش ارزش بسیار زیادی قائل بود و برای شادی به هیچچیز بیرون از خودش وابسته نبود. و در این قضیه تنها نبود؛ مردان بزرگ دیگری مانند مونتنی هم همین شیوهٔ تفکر اون رو داشتن.
red rose
دربیاد: من زندگی مقتصدانهای دارم، چیزی نمیخوام جز آزادی برای پیگیری آنچه حقیقتاً برام مهمه: مطالعه، تفکر، مراقبه، موسیقی، شطرنج
red rose
حقیقت اینه: من و شما از اساس باهم متفاوتیم. من هرگز از همراهی دیگران لذت نبردهام. چرندگوییهاشون، تلاشهای حقیرانه و موقتیشون و زندگیهای بیهدفشون، همه و همه مایهٔ دردسرمه و مانع ارتباط و پیوند من با معدود ارواح بزرگ دنیا که حرف مهمی برای گفتن دارن.»
red rose
شما برای ارتباط ارزش قائلین و طالب اون هستین و این تصور نادرست رو دارین که همه باید همینجور باشن و اگر من ادعای دیگهای داشته باشم، حتماً دارم اشتیاقم به ارتباط رو در خودم سرکوب میکنم.»
red rose
مذهب همهچیز را همسو با خود دارد: وحی، پیشگوییهای پیامبرانه، حفاظت از حکومت، برترین شکوه و شهرت... و افزون بر اینها، این امتیاز گرانبها را که آموزههایش را در دوران حساس کودکی در ذهن حک کند، جایی که به اندیشههایی ذاتی و سرشتی بدل میشوند.
red rose
حجم
۴۱۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۴۸۸ صفحه
حجم
۴۱۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۴۸۸ صفحه
قیمت:
۱۷۱,۰۰۰
۵۱,۳۰۰۷۰%
تومان