بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب پذیرفتن | صفحه ۶ | طاقچه
تصویر جلد کتاب پذیرفتن

بریده‌هایی از کتاب پذیرفتن

انتشارات:نشر چشمه
امتیاز:
۳.۷از ۱۸ رأی
۳٫۷
(۱۸)
مرگ می‌خواست این‌طور زیبا باشد که ما خاکش کردیم
شیلا در جستجوی خوشبختی
دست‌های هم را گرفته بودیم تو در شب قدم می‌زدی من در تاریکی
ژنرالیسم
سطری بر قوطی‌کبریت خط می‌اندازد و آتش پیش از عصب حرکت را سوزانده است
ژنرالیسم
ماهیِ مُرده‌ای دارد رودخانه را با خود می‌برد
ژنرالیسم
تنهایی زخمی‌ست که از تن بزرگ‌تر است و این در حتا اگر به جهنم باز شود خوشحالم می‌کند
ژنرالیسم
گفتی: پسر! چی‌کارش داری داره واسه خودش، بازیشو می‌کنه آخه داشت با تفنگش بازی می‌کرد از سرِ اتفاقم لوله‌ش به سمتِ من بود
ژنرالیسم
بلند می‌شود، برود پشتِ پنجره بنشیند که می‌بیند ساعت‌هاست پشتِ پنجره نشسته است
ژنرالیسم
به سلامتیِ رنج که قرن‌ها خودش را تحمل کرده است
ژنرالیسم
همیشه چیزی، کسی باید بمیرد که این فیلم طرف‌دارانش را از دست ندهد
NAST2L
زندگی طوری نبود که بشه کلاً باهاش بی‌خیالی طِی کرد تو گفتی: پسر! چی‌کارش داری داره واسه خودش، بازیشو می‌کنه آخه داشت با تفنگش بازی می‌کرد از سرِ اتفاقم لوله‌ش به سمتِ من بود
NAST2L
چشم‌های بسته، بازترند و پلک، پرده‌ای‌ست که منظره را عمیق‌تر می‌کند بُگذار رودخانه از تو بُگذرد و سنگ‌هاش در خستگی‌ات ته‌نشین شوند بُگذار بخشی زنده از مرگ باشی و ریشه‌ها به اعماقت اعتماد کنند
NAST2L
به سلامتیِ رنج که قرن‌ها خودش را تحمل کرده است
NAST2L
چشم‌های بسته، بازترند و پلک، پرده‌ای‌ست که منظره را عمیق‌تر می‌کند
6456
حتا اگر هزارپا بودم با هر هزار پا کنارت می‌ماندم اما تو با همین دو پا تنها به رفتن فکر می‌کنی
کاربر ۱۳۹۹۳۳۵
شکارچی نمی‌داند که سال‌ها در درون‌شان بال‌بال خواهم زد و کودکانش کم‌کم به قفس بدل می‌شوند
کاربر ۱۳۹۹۳۳۵
نبودنت نقشهٔ خانه را عوض کرده و هر چه می‌گردم آن گوشهٔ دیوانهٔ اتاق را پیدا نمی‌کنم احساس می‌کنم کسی که نیست کسی که هست را از پا درمی‌آورد
کاربر ۱۳۹۹۳۳۵
آه، روحِ بستهٔ درها! گیرم که قفل‌هاتان را بشکنم دیروزهایم را چه کسی آزاد می‌کند؟
کاربر ۱۳۹۹۳۳۵
می‌تواند دیروزهایش را ورق بزند؟ و در صفحه‌ای سفید بنویسد: به آن‌ها که در خاک حل شدند تا طعم سرزمینم را زنده نگه دارند
paria
می‌ریزیم ریز ریز ریز چون برف که هرگز هیچ‌کس ندانست تکه‌های خودکشیِ یک ابر است
paria
نامه را از کِشو درمی‌آورد خواندنَش بیشتر او را گرم خواهد کرد یا سوزاندنَش؟
paria

حجم

۳۸٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۹۷ صفحه

حجم

۳۸٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۹۷ صفحه

قیمت:
۳۵,۰۰۰
۱۷,۵۰۰
۵۰%
تومان