بریدههایی از کتاب ما چگونه ما شدیم
۲٫۹
(۲۳۰)
ماحصل کلام آنکه بسیاری از آثاری که پیرامون اسباب و علل عقبماندگی ایران و مباحث توسعه یافتگی انتشار یافته بیشتر عبارتپردازی، انشاء، خطابه و کلیشههای ترجمه شده هستند تا تجزیه و تحلیلهای جدی واقعبینانه و مرتبط با موضوع.
ali
فیالواقع روند افول یا انحطاطی که از اوایل قرن یازدهم با هجوم اولین دستههای قبایل آسیای مرکزی به ایران آغاز گردید، تا اواسط قرن سیزدهم و بهدست مغولان به اوج خود رسید و کامل شد؛ افولی که نتیجه منطقی آن ایران قرن نوزدهم شد.
Rsi Sd
فیالواقع دلیل اصلی اقبال ما ایرانیان به تبیین مارکسیستی پیرامون مسئله عقبماندگی به واسطه آن است که در این تبیین، ما خود هیچ مسئولیتی در قبال عقبماندگیمان پیدا نمیکنیم. اسباب و علل عقبماندگی ما ریشه در بیرون از جامعه ما پیدا میکند و پدیدهای بوده که از بیرون از ایران به ما تحمیل شده است. عقبماندگی را پدیده برونی پنداشتن از یک سو و از سویی دیگر بالیدن به نژاد و فرهنگ و تمدن ایرانی دست به دست یکدیگر میدهند و سبب میشوند که ما اساسا به گونهای جدی درصدد کنکاش و ریشهیابی عقبماندگیمان بر نیاییم.
احسان رضاپور
اما چرا این مسئله که ایران و ایرانیت از مظان اتهام عقبماندگی تبرئه شده و مقصر دیگری بر کرسی اتهام قرار میگیرد، این همه میبایستی برای بسیاری از ما مهم باشد؟ پاسخ این سؤال باز میگردد به روحیه یا درستتر گفته باشیم نگاهی که ما ایرانیها نسبت به فرهنگ، تمدن و تاریخ خودمان داریم. نگاهی نژادپرستانه، غلوآمیز، آرمانگرایانه، رویایی و همراه با تعصبات نژادی و عاری از واقعبینی. ما ایرانیان نوعا خود را از اقوام و ملل دیگر، از همسایگانمان در منطقه گرفته تا اقوام و نژادهای دیگر، بالاتر و برتر میپنداریم. ادبیات نوشتاری و گفتاری ما مملو از فخر و مباهات به تاریخ غنی سرزمین پر افتخار ایرانیان آریاییتبار است. ما شبانهروز از فرهنگ و تمدن پر بار، غنی و شکوهمند تاریخ ایران سخن میگوییم.
احسان رضاپور
به تدریج آنان متوجه جنبههای عمیقتر تمدن غرب شدند. جنبههای زیربنایی سیاسی و اجتماعی همچون حاکمیت قانون (در برابر حاکمیت مطلق حکام و فرمانروایان در ایران)، محدودیت اختیارات حکومت (در مقابل اختیارات نامحدود پادشاه در ایران)، پاسخگو بودن حکومت در قبال اقدامات و تصمیماتش (در مقابل مطلقالعنان بودن حکومت در ایران)، آزادی مطبوعات، آزادی احزاب و تشکلهای سیاسی، آزادی مذهب و اجتماعات، انتخاب حکومت از سوی مردم (در برابر مشروعیت الهی حکومت در ایران) و امکان انتقاد از حکومت ازجمله جنبههای دیگر جوامع اروپایی بود که به تدریج ایرانیان را تحت تأثیر خود قرار میداد.
احسان رضاپور
با مواجه نشدن با ایران قرن نوزدهم یا واقعیات آن را انکار کردن و یا تقصیر را بر گردن دیگران (اعراب، استعمار، شاهان خائن، رجال سرسپرده و وابسته و...) انداختن، نه کژیها و ضعفهای ایران قرن نوزدهم پاک میشود، و نه آن ایران بدل میشود به ژاپن یا آلمان.
احسان رضاپور
حاکمیت مطلق و حق تملک بیچون و چرای حکومت اگرچه همانطور که دیدیم براساس یک مبنای طبیعی پدید آمد، لکن بهتدریج که جامعه به لحاظ اجتماعی پیچیدهتر شد برای آن محملی الهی و آسمانی نیز بهوجود آمد. اینکه دقیقا حکومت از چه زمانی در ایران برای خود حقی آسمانی و الهی قایل شد به درستی معلوم نیست.
fateme
انسان بر روی اعمالش اختیار دارد و خالق اعمالش است، «خالق» دیگری را در کنار خالق متعال میآفرینند. به تعبیر سنتگرایان، قایل شدن به «دو خالق» که سرچشمه آن دفاع معتزله از اصل اختیار بود، در تناقض آشکار با اصل توحید و وحدانیت ذات باریتعالی قرار میگرفت. بهعلاوه معتزله متهم شدند که با اعتقاد به اینکه خداوند فقط آنچه خیر و صلاح بندهاش است را برای وی مقرر میدارد، برای خالق عملاً تعیین تکلیف مینمایند. زیرا تعبیر دیگر این اعتقاد معتزله این بود که انسان قادر است «خوب» و «بد» و «خیر» و «شر» را تشخیص دهد. در حالیکه از دید مخالفین معتزله، این فقط ذات باریتعالی بود که از باطن اشیا، «خوب و بد» و «خیر و شر» امور آگاهی داشت. به عبارت دیگر، «خوبی» و «بدی» اموری ذاتی و تعریف شده نبودند. هر آنچه خداوند انجام دهد و اراده نماید «خوب» است و خیر و صلاح و نفع بندهاش در آن قرار دارد. در حالیکه طبق اعتقاد معتزله، «خوب» و «خیر» معلوم هستند و خداوند هم «میبایستی» فقط آنها را برای بندهاش اراده نماید
محمد طاهر پسران افشاریان
ابنخلدون میگوید: از امور غریب یکی این است که حاملان علم در اسلام غالبا از عجم بودند خواه در علوم شرعی و خواه در علوم عقلی ... .»
محمد طاهر پسران افشاریان
خاص فرهنگی و اجتماعی مرکز امپراتوری اسلام بود. اتکای بنیعباس به مسلمانان غیرعرب در رویارویی با بنیامیه یکی از اسباب باز شدن پای ملیتهای دیگر مسلمان به مرکز قدرت بود. بغداد قرن نهم میلادی نه تنها درون خود، ملیتهای مختلف همچون ایرانیان، اعراب، سریانیان و ترکان را جای داده بود بلکه مهمتر از آن، اندیشهها، دانشمندان و متفکرین مختلفی نیز از چهارگوشه امپراتوری گسترده اسلام در آن جمع شده بودند؛ عالمانی که بعضا یهودی، مسیحی، زرتشتی و حتی دهری (ماتریالیست) بودند. در چنین فضایی بود که رنسانس یا عصر طلایی اسلا
محمد طاهر پسران افشاریان
حجم
۲٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۴۸۰ صفحه
حجم
۲٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۴۸۰ صفحه
قیمت:
۹۷,۵۰۰
۴۸,۷۵۰۵۰%
تومان